مفهوم اجتناب مالیاتی:
مالیات متعلقه به سود شرکت­ها، یک هزینه قابل توجهی را به شرکت و سهامداران تحمیل می­کند. تحت قوانین موجود مالیاتی، شرکت­های تجاری بخش قابل توجهی از سود حاصله خود را باید به دولت پرداخت کنند که این موضوع باعث کاهش درآمد مالکان می­شود و این امر رغبت سرمایه گذاری در شرکت­ها را کاهش می­دهد. مدیریت شرکت برای کاهش انتقال منابع مالکان به دولت و تعدیل هزینه مالیات متعلقه به سود، اقدام به اجرای برنامه­های اجتناب مالیاتی جهت تعدیل انتقال منابع از سهامداران به دولت می­کنند. و این امر منجر به افزایش ثروت و بازده مالکان خواهد شد.(دسای و دارماپالا2009)
نظریه مرسوم و معمول در خصوص برنامه­های اجتناب مالیاتی این است که به عنوان ابزاری مالیات را در واحد تجاری ذخیره و منابع را از دولت به مالکان انتقال می­دهد و سود پس از کسر مالیات قابل توزیع بین سهامداران را افزایش می­دهد. طی تحقیقات انجام شده در حوزه اقتصادی، نتایج حاصله مبین این نکته است که اجتناب مالیاتی همیشه منجر به افزایش ثروت سهامداران نمی­شود و تاکید بیشتر آنها بر هزینه­های نمایندگی ناشی از کاربرد برنامه­های اجتناب مالیاتی می­باشد، تحت این بخش از نظریه اجتناب مالیاتی، این گونه مطرح می­شود که اجرای برنامه­های غیر شفاف و مبهم اجتناب مالیاتی امکان سوء استفاده مدیریت تحت عناوین برنامه­های گوناگون پوشش مالیاتی، تسهیل و افزایش می­یابد. هزینه­های غیر قابل اجتناب ناشی از برنامه­های اجتناب مالیاتی شامل هزینه­های مستقیم که مرتبط با اجرای برنامه­های مالیاتی، هزینه­های غیر مستقیم و هزینه­های غیر مالیاتی به ویژه هزینه­های نمایندگی ممکن است منافع حاصل از ذخیره و تعدیل هزینه مالیات را تبدیل به زیان کند. اجتناب مالیاتی همیشه به نفع سهامداران تمام نمی­شود، به طوریکه در بخشی از تحقیقات انجام شده در چارچوب تئوری نمایندگی نتایج حاصله نشان می­دهد مدیران فرصت طلب تکنیک­ها و روش­های اجتناب مالیاتی را که به نفع شخصی خودشان است به کار می­گیرند(دسای و دارماپالا2006).
در دو دهه گذشته مطالعات گوناگونی درباره اینکه چرا برخی شرکت­ها بیشتر از بقیه از برنامه­های اجتناب مالیاتی استفاده می­کنند صورت گرفته است.
مطالعات اولیه بر روی ویژگی­های شرکت­ها به عنوان شاخصی برای فرصت­ها، انگیزه­ها و منابع متمرکز صورت گرفته بودند برای اینکه توضیح دهند چرا برخی شرکت­ها اجتناب مالیاتی بیشتری نسبت به بقیه دارند(رگو 2003).
طبق نظر هانلون و هیتزمن(2009)اجتناب مالیاتی بعنوان کاهش قابل توجه در میزان سود قبل از مالیات تعریف می­شود.
نتایج تحقیقات کاتریک بالاکریشنان و همکاران(2010)حاکی است که راه کارهای اجتناب مالیاتی، انعطاف پذیری مالی شرکتها را به همراه عدم اطمینان سهامداران از سودآوری آتی شرکت افزایش می­دهد،و این امر عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه گذاران را نیز افزایش خواهد داد.
رگو و ویلسون(2008) به بررسی تاثیراجتناب مالیاتی بر میزان پاداش مدیران شرکت پرداختند. آنها دریافتند که اعطای پاداش و امتیازات به مدیران برای تشویق آنها در اجتناب از مالیات موثر است و با توجه به رابطه مثبت بین میزان پرداخت پاداش به مدیران  و اجتناب مالیاتی دریافتند که اعطای پاداش به مدیران جهت کاهش میزان مالیات، بهتر از فرصت طلبی و ایجاد رابطه­های غیرقانونی با اشخاص ثالث جهت اجتناب مالیاتی می­باشد.
همچنین مطالعات اخیر در این بخش از تحقیقات نیز هدایت شده­اند، که چگونه هزینه­های نمایندگی بر رفتار اجتناب مالیاتی شرکت­ها تاثیر می­گذارد. در راستای هزینه­های نمایندگی اجتناب مالیاتی نتایج تحقیقات حاکی از آن است که بین میزان انگیزه پاداش و سطح پنهان کاری مالیاتی رابطه منفی وجود دارد. این رابطه منفی بیشتر در شرکت هایی که دارای سیستم حاکمیت شرکتی ضعیف هستند به چشم می­خورد. رابطه منفی بین اجتناب مالیاتی و انگیزه­هایی مانند پاداش مدیران بر مبنای عملکرد، همسویی منافع مدیریت به منافع مالکان نشانگر آن است که به ویژه در شرکت­های با حاکمیت شرکتی ضعیف، کنترل­های کافی برای عملکرد مدیریت وجود ندارد و مدیریت از این اتفاق سود بیشتری می برد. جهت تبدیل رابطه منفی مذکور رابطه مثبت تقویت انگیزه­های مذکور بر اساس سود پس از کسر مالیات، لازم می­باشد تا اجتناب مالیاتی به ابزاری جهت انحراف و سوء استفاده مدیریت تبدیل نشود و برنامه­های مالیاتی یه صورت اثربخش و کارا به اجرا در آیند(دسای و دارماپالا 2006).
مدیران واحد­های اقتصادی اغلب جهت منفی نگه داشتن سود واقعی شرکت از ممیزین مالیاتی سعی می کنند اهداف اصلی فعالیت­های اجتناب مالیاتی را مبهم و غیر شفاف نشان دهند. فضای مبهم و غیر شفاف که برنامه­های اجتناب مالیاتی ایجاد می کند، می­تواند یک سپری برای مدیران و سهامداران با نفوذ ایجاد کند که برنامه­های واحد تجاری را در جهت منافع خود طراحی و اجرا نمایند. بنابراین جنبه هزینه­های نمایندگی اجتناب مالیاتی این نکته را بیان می کند که احتمال دارد برنامه­های اجتناب مالیاتی همیشه از طرف مالکان تقاضا نشود. اگر سهامداران برون سازمانی بر این اعتقاد باشند که برنامه­های اجتناب مالیاتی با منافع مدیریت همسویی داشته باشد، کاهش قیمت سهام واحد تجاری، منافع ذخیره شده ناشی از اجتناب مالیاتی را خنثی خواهد کرد(میلر 2006)
 
لینک جزییات بیشتر و دانلود این پایان نامه:
رابطه مسئولیت اجتماعی شرکت با اجتناب مالیاتی