عنوان کامل پایان نامه کارشناسی ارشد :واژهنامه نجومی و تنجیمی بندهشن
تکه ای از متن پایان نامه :
بکار رفته می باشد. بسط زبانشناختی این واژه و نزدیکی آن با واژۀ اوستایی gātauu-, gāϑauu- به معنی «جای، جایگاه، تخت، سریر پادشاهی» (بارتولومه، 1904: 517) موجب شده می باشد تا این واژه دارای معناهای مختلفی مانند «کرسی، عرش، فلک، آسمان» گردد. برای توضیحات بیشتر رجوع گردد به مقاله دوبلوا (1995: 61-65)، تحت عنوان «گاه و تخت در فارسی»: صورت هند و ایرانی آغازین: *gaH-tHa- (لوبوتسکی، 2009: 44)؛ سانسکریت: gâthá- (مونیرویلیامز، 1960: 352؛ مایرهوفر، 1992: 484)؛ اوستایی: gāϑā- «سرود، نیایش؛ بطور خاص، اوستای متقدم، پنج کتاب گاهان» (بارتولومه، 1904: 517-519)؛ فارسی میانه: gāh (مکنزی، 1373: 76؛ نیبرگ، 1974: 76؛ دوبلوا، 1995: 61-65)؛ پازند: gāh (نیبرگ، 1974: 80)؛ فارسی نو: گاه؛ معادل عربی: وقت، زمان، بهره، قسمت؛ مکان، کرسی، عرش.
ترکیبات:
gāh ī rōz, ayaranąmča asnyanam «نیایشهای روزانه، یعنی سی روزه و پنجگاهی»
šaš gāh ī gāhānbār «شش گاه گاهنبار، شش جشن پنج روزۀ گاهنبار»
gāhānīg «گاهانی: مربوط به گاهان»
panǰ gāh ī gāhānīg «پنج گاه گاهانی، پنجه دزدیده»
Mēx ī gāh «ستارۀ میخِ گاه، میخ فلک، ستارۀ قطبی، ستارۀ گاه»
gāh ī Amahrāspandān «گاه امشاسپندان»
bāmdād gāh «بامداد گاه، هنگام بامداد».
- §§
gāh ī Amahrā̆spandān [gˀs y ˀmhrsp̄ndˀn’]
(تنجیم: تقسیمات آسمان)
* گاه امشاسپندان: گاه اَبَرگران، پایۀ ششم آسمان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توضیحات: با در نظر گرفتن کلیه بندهای بندهشن که در آن از امشاسپندان سخن رفته می باشد، به این نتیجه میرسیم که امشاسپندان، عبارتند از همه پدیده ها و موجودات مینوی نیک سرشت و ریشه شناسی: ترکیب amahraspandān gāh مرکب از amahraspandān به معنی «نامیرایانِ پاک» و gāh به معنی «گاه، جایگاه، پایه» میباشد (رک. gāh). مطالعه واژه amahraspand در زیر آمده می باشد: هند و ایرانی آغازین: *Ha-marta-suHan-ta- (لوبوتسکی، 2009: 3، 65، 106)؛ سانسکریت: svanta- «نیک، خوش-یمن» + á-marta «نامیرا» (مونیرویلیامز، 1960: 1280، 80)؛ اوستایی: aməša-spəṇta- (بارتولومه، 1904: 145)؛ spənta- (مایرهوفر، 1996: 678)؛ فارسی باستان: جزء اول این ترکیب برگرفته از پیشوند منفی ساز a- + mar- «مردن» (کنت، 1953: 216) + پسوند صفت ساز –ta میباشد؛ فارسی میانه: amahre/ē/āspandān (دورکین-مایسترارنست، 2004: 228)؛ a-mahrà-spendān (انکلساریا، 1956: 34)؛ amahrispandān (بهار، 1345: 352-353)؛ از amahraspand (نیبرگ، 1974: 14؛ دوبلوا، 2006: 107)؛ amahraspand «بی مرگ مقدس» (مکنزی، 1373: 36؛ بهار، 1345: 51)؛ فارسی میانه ترفانی: amahrāspandān (بویس، 1977: 10-11)؛ فارسی میانه کتیبه ای: amahrspandān (ژینیو، 1977: 15)؛ فارسی میانه مانوی: [ˀmhrspndˀn] کنایه از «پنج عنصر نور» (نیبرگ، 1974: 14)؛ [(ˀ)mhrˀspnd] (مکنزی، 1373: 36)؛ پازند: amešāspand (نیبرگ، 1974: 14)؛ فارسی نو: امشاسپند؛ اَ «پیشوند منفی ساز» + مُرده + اسپند «پاک»؛ معادل انگلیسی: immortal purities/divinities .