امروزه بر محققان اگرچه نقش کارآفرینی در رشد اقتصادی محرز گردیده و از آن تعاریف زیادی ارائه شده است؛ ولی با وجود این، مفهوم و ماهیت اصلی­اش همچنان شناخته شده نیست و نمی­توان تعریف استاندارد و جامعی از آن ارائه کرد(صمد آقایی، 1388). اما به طور کلی در تعاریف موجود از کارآفرینی، با 3 نوع رفتار مواجه می­باشیم(شهرکی پور، ندری، شیرمحمدی، 1389):

  • پذیرش پیشگامی
  • سازماندهی مجدد و مکانیزم های اجتماعی/ اقتصادی جهت بهره­برداری از منابع
  • قبول خطر و شکست

در زیر به تعریف بخشی از تعاریف فراوانی که از مفهوم کارآفرینی در ادبیات این حوزه وجود دارد، اشاره گردیده است:

  • زهرا و همکاران(2009): افرادی که عموما به منظور ایجاد ثروت، انگیره ای برای پیگیری و پرورش فعالیت­های کارآفرینانه دارند، کارآفرینان گفته می شود.
  • شارما، کریسمن(1999): کارآفرینان به افراد یا گروه هایی اطلاق می شود که به طور مستقل یا به عنوان بخشی از سیستم سازمانی، یک کسب و کار جدید را ایجاد می کنند و یا درون سازمان های موجود به ایجاد نوآوری و تجدید استراتژیک ترغیب می شوند.
  • هیل و همکاران(2008): کارآفرینی به تلاش های فردی(گروهی) برای شناسایی فرصت های روبه رشد در بازار و کسب منابع مورد نیاز برای بهره گرفتن از آن ها اطلاق می شود.

محققان در سی سال اخیر، تلاش کرده­اند تا کارآفرینی و کارآفرینان را در  قالب ویژگی­های ذاتی یک فرد تعریف کنند. این تعاریف، نشات گرفته از این نکته است که کارآفرینان در بعضی شیوه­ها با مدیران متفاوت­اند یا حداقل در بعضی شیوه­های اجرای وظیفه­شان از مدیران متمایزند(کارسون، گیلمور، کومینز، دنل و گرنت[1]، 1998). اما امروزه با توجه به گستردگی مفهوم کارآفرینی و اهمیت آن در بخش­های مختلف، کارآفرینی به بخش­های مختلفی تقسیم­بندی شده است. یکی از این طبقه­بندی­ها، طبقه­بندی  است که صمد آقایی در کتاب خود از کارآفرینی ارائه داده است(صمدآقایی، 1388).

شکل 2-4- تقسیم بندی کارآفرینی سازمانی بر اساس سطح تحلیل(صمدآقایی، 1388)

 

همان طور که مشاهده می­شود، کارآفرینی در سطح سازمان در قالب دو واژه سازمان کارآفرین و کارآفرینی سازمانی مفهوم­سازی شده است.

 

2-3-3- کارآفرینی سازمانی

2-3-3-1- تعاریف کارآفرینی سازمانی

 

واژه کارآفرینی سازمانی را نخستین بار پینکات در سال 1978 میلادی به کار برد. این واژه اکنون نزدیک به دو دهه به صورت خاص مورد توجه محققان قرار گرفته است. اگرچه تحقیقات زیادی در این زمینه انجام گرفته، ولی تعاریف موجود از این مفهوم هنوز بسیار مبهم و متفاوت است(مایس[2]، 2003) و محققان در این زمینه به یک تعریف یکسان و یا حتی یک عنوان واحد نرسیده­اند(وینکر و همکاران، 2008). همچنین مدل­های بکارگرفته شده در این بخش از تنوع زیادی برخوردارند. اگرچه ممکن است بخشی از عناوین مذکور تنها اسم­گذاری مجدد مفهوم موجود باشد، اما همین امر زمینه را برای ظهور مدل­ها و تئوری­های جدید فراهم کرده است. به طور کلی دلایلی که باعث شده مفاهیم این بخش مبهم و مورد پذیرش عموم قرار نگیرد، عبارتند از(کریستین، 2004):

یکی دیگر از مطالب سایت :
تقسیم کار اجتماعی، وسایل ارتباط جمعی

1- عناوین متفاوت در تعریف این مفهوم: اگرچه بارت معتقد است برای رسیدن به یک تعریف جامع در کارآفرینی سازمانی، تعیین کردن آن ابعادی که کارآفرینی فردی را به کارآفرینی سازمانی تبدیل می کند، ضروری است؛ اما شارما و کریسمن  معتقدند که یکی از دلایل این عدم اتفاق نظر، عناوین مختلفی است که در تعریف این پدیده به کار گرفته می­شود؛ به طوری­که کارآفرینی سازمانی در مطالعات تجربی به شیوه­های مختلفی عملیاتی و نام­گذاری شده است. به طور مثال کریستین(2004) عناوین مختلفی همچون کارآفرینی سازمانی، کارآفرینی سازمانی داخلی[3]، کارآفرینی درونی[4]، مدیریت کارآفرینانه[5] و کارآفرینی استراتژیک[6] را که برای تشریح این مفهوم در مقالات مختلف استفاده شده است جمع­آوری کرد و مدعی شد که واژه “کارآفرینی سازمانی” بیشتر از سایر عناوین در تشریح کارآفرینی درون سازمان­ها، مورد توجه قرار گرفته است. همچنین کرنی و همکارانش(2008) عناوین به کار برده شده در مقالات را در تشریح این مفهوم، شامل سرمایه گذاری سازمانی[7]، نوآورانه[8]، ایجاد استراتژی­های کارآفرینانه[9] معرفی کردند.

2- سازمان­هایی با اندازه و پیشینه متفاوت: کارآفرینی اگرچه  فرایندی است که می­تواند در همه سازمان­ها- با هر شکل و اندازه­ای- مفهوم­سازی شود(کرنی و همکاران، 2008)، اما بعضی محققین معتقدند که کارآفرینی سازمانی در سازمان­هایی با اندازه و پیشینه متفاوت به شکل متفاوتی اجرا می­شود؛ لذا در تعریف و مدل­های بکارگرفته شده باید کارآفرینی سازمانی را در بخش­های مختلف تفکیک کرد. با توجه به تفاوت­های مذکور، نویسندگان از کارآفرینی سازمانی تعاریف بی­شماری ارائه کرده­اند که در زیر به بعضی از آن ها اشاره گردیده است:

  • کریستین(2004): کارآفرینی سازمانی ابتکار شرکت های از پیش تاسیس شده برای به کار گرفتن کارآفرینی است
  • مایس (2003): کارآفرینی سازمانی واژه ای است برای تشریح رفتارهای کارآفرینانه درون سازمان های موجود.
  • زهرا (2009): کارآفرینی سازمانی به فعالیت هایی اطلاق می شود که در سرتاسر آن تاکید شرکت بر نوآوری و تحمل ریسک است
  • کرنی و همکاران (2008): کارآفرینی سازمانی شامل معرفی محصولات و فرایندهای جدید، طراحی ساختارهای جدید سازمانی و فتح بازارهای جدید است. در شرکت­های موجود، کارآفرینی محدود به این مسائل نیست بلکه کارآفرینی همچنین به اصلاح دوره ای ساختارها و استراتژی ها که ممکن است منجر به تعریف مجدد بعضی قلمرو ها شود، نیاز دارد.

هیچ یک از تعاریف فوق، تعریف مستقل، جامع و مورد پذیرش همگان نیست و اکثر این تعاریف بر نوآوری و توسعه محصول جدید تمرکز دارند. از آن­جا که در این پژوهش، کارآفرینی سازمانی در قالب سازمان­های کوچک و متوسط بررسی شده­، لذا در بخش بعد، این مفهوم در این حوزه مورد بررسی قرار گرفته است.

 

2-3-3-2- کارآفرینی سازمانی در سازمان های کوچک و متوسط

 

اگرچه بعضی از محققان معتقدند که وجود رابطه منفی بین ساختارهای سازمان­های بزرگ با کارآفرینی سازمانی حاکی از آن است که ساختارهای مکانیک موجود، قادر به پیشرفت در زمینه­ی کارآفرینی سازمانی نخواهند بود(وینکر و همکاران، 2008). اما با این حال، وجود مزایای فراوان کارآفرینی سازمانی در سازمان­های بزرگ و از پیش تاسیس شده، محققان را از جستجوی کارآفرینی سازمانی در شرکت­های کوچک­تر غافل کرده است(زهرا و همکاران، 2009) به گونه­ای که تا مدت­ها، مفهوم کارآفرینی سازمانی به صورت انحصاری در فضای کسب و کارهای بزرگ مطالعه می­شد و شرکت­های کوچک در این زمینه محروم بودند چرا که اطلاعات کم­تری از ایجاد این مفهوم در این سازمان­ها موجود است(وینکر و همکاران، 2008). چنانچه کریستین(2004) آن را ابتکار شرکت­های از پیش تاسیس شده برای به کارگرفتن کارآفرینی می­داند. ولی امروزه و به طور کلی، محققین معتقدند که رفتارها و دیدگاه­های کارآفرینانه برای رشد و موفقیت شرکت­ها در هر اندازه ضروری است(بارینگر، بلودرن، 1999). بنابراین بکارگیری این مفهوم برای شرکت­های کوچک و متوسط درست به اندازه ضرورت بکارگیری آن در شرکت­های بزرگ است(کریستین، 2004). از طرفی همان طور که اشاره شد، محیط پیچیده امروزی، سازمان­ها را با ابهام و پیچیدگی زیادی مواجه کرده است و به نظر می­رسد تنها راه نجات سازمان­ها­، استفاده از شیوه­های خلاقانه و نوآورانه درجهت انعطاف­پذیرتر کردن شرایط، بهره­گیری از فرصت­ها به سود خود و رقابت با رقبا است. بنابراین، در دنیای متغیر کنونی، تنها سازمان­هایی موفق­اند که بتوانند به تغییرات محیطی پاسخ داده و نیازهای مشتریان را بهتر از رقبا برآورده سازند و این امر جز با وجود افراد کارآفرین در سازمان­ها صورت نمی­گیرد(زارع مهرجردی، و همکاران، 1389). در واقع تغییرات سریع و مداوم تکنولوژیکی و محیطی یکی از مهم­ترین برانگیزاننده­های فرصت­های کارآفرینی بشمار می­روند. اگرچه تنها با بکارگیری این افراد، سازمان­ها کارآفرین محسوب نمی­شوند، اما استخدام آن­ها و ایجاد جو کارآفرینانه مزایای را زیادی برای سازمان­ها به همراه دارد که خود باعث شده سازمان­ها به اتخاذ این گونه سیاست­ها ترغیب شوند(بارینگر، بلودرن، 1999).

یکی دیگر از مطالب سایت :
بازده مورد انتظار سهامدار، هیات مدیره

[1] . Carson, Gilmore,Cummins, O’Donnell & Grant

[2] . Maes

[3]. Internal corporate entrepreneurship

[4]. Intrapreneurship

[5]. Entrepreneurial management

[6]. Strategic entrepreneurship

[7]. Corporate venturing

[8]. Innovative

[9]. Entrepreneurial strategy making

متن کامل :

<img class="alignnone size-full wp-image-9713" src="http://my-channels.ir/wp-content/uploads/2018/10/arrow-down-7.jpg" alt="تاثیر گرایش کارآفرینانه بر میزان صادرات با توجه به نقش نوآوری و یادگیری سازمانی– دانلود پایان نامه ارشد” width=”225″ height=”225″ />

دانلود پایان نامه تاثیر گرایش کارآفرینانه بر میزان صادرات با توجه به نقش نوآوری و یادگیری سازمانی(مطالعه موردی: شرکت های کوچک و متوسط استان تهران)