جدول 4-16- ضریب همبستگی بین تفکر سلسله مراتبی و بعد فرهنگی 69
جدول 4-17- ضریب همبستگی بین تفکر سلسله مراتبی و بعد ساختار 70
جدول4-18- ضریب همبستگی بین تفکر سلسله مراتبی و بعد فرهنگی 70
جدول 4-19- ضریب همبستگی بین تفکر آزاد اندیشی و بعد فرهنگی 71
جدول 4-20- ضریب همبستگی بین تفکر آزاد اندیشی و بعد ساختار 71
جدول 4-21- ضریب همبستگی بین تفکر آزاد اندیشی و بعدانسانی 72
جدول 4-22 نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه هر یک از انواع سبک تفکر و نوآوری سازمانی
72
فهرست نمودارها
نمودار4-1- توزیع فراوانی و درصد نمونه آماری برحسب جنسیت 60
نمودار 4-2- توزیع فراوانی و درصد نمونه آماری برحسب سن 61
نمودار 4-3- توزیع فراوانی و درصد نمونه آماری برحسب مدرک تحصیلی 62
نمودار 4-4- توزیع فراوانی و درصد نمونه آماری برحسب سنوان خدمت 63

فصل اول:
کلیات پژوهش
مقدمه
اندیشه و اندیشه ورزی، وجه بارز تفاوت میان انسان با دیگر موجود ها عالم هستی است و همین اندیشه، نوع و شکل آن و نیز نگاه و رویکرد به عالم، عامل ایجاد انگیزه برای رفتار و حرکت در هستی است. اندیشه ورزی توام با بی مرزی است در واقع، نهایت نداشتن و فراروندگی(حتی فروروندگی) اندیشیدن، ذاتی آن است مگر آنکه عالمانه و عامدانه؛ قصد محصور و محدود کردنش وجود داشته باشد.
اندیشه، برای انسان حکم ریسمان را دارد؛ هم توانایی به اوج رسانیدن و هم ظرفیت به حضیض بردن. پس تنها به این بستگی دارد که به چه نیت و منظوری، قرار است به کارگرفته و چگونه از آن استفاده شود. باید تصمیم گرفت که هدف از زندگی، تلاش و کار،افزایش طول زندگی است یا غنا بخشی به عرض آن؟( مرعشی و همکاران،1388،ص5).
«تفکر، شکل بسیار پیچیده رفتار انسان و عالی ترین شکل فعالیت عقلی و ذهنی است. به عبارت دیگر، تفکر، یک فرایند شناختی است که بوسیله رموز یا نشانه های نمایانگر اشیا و حوادث، مشخص میشود( مکتبی فرد، 1388،ص359). دانشمندان تفکر را هم رکن اساسی و هم مبدل رفتار موجود انسانی می دانند، در نتیجه افکار نقش اساسی در رفتار انسان بازی می کند. تفکر تعیین کننده احساس است و تغییر در تفکر، تغییر در عواطف را در پی خواهد داشت (شارف،2000به نقل از ناطفیان،1387،ص2).
از دیدگاه روانشناسی، تفکر یک پدیده جهتدار ارادی است ( شیرودی و موسوی,1384، ص133). بنابراین درک سبک های تفکر تاثیر بسزایی در موفقیت و پیشرفت فرد دارد و در سطح گسترده تر در سازمان تطابق متناسب سبک های تفکر می تواند سبب شکوفایی سازمان شود(سلک و آتش پور,1385، ص3).
سرعت تغییرات در دنیا به صورتی بی سابقه افزایش یافته است. در تحقیقی که به تازگی به صورت پیمایشی انجام شد نشان داد کهباید سازش با پدیده تغییرات سریع باشد، و بیشتر مدیران و سازمانهای کنونی با این پدیده دست و پنجه نرم می کنند(ال دفت ،1377، ص11). اگر تنها یک سرانجام غیرقابل فرار وجود داشته باشد، این است که همه شرکتها و سازمانها امروز ناچارند که خود را از نو تعریف کنند( چمپی و نوربا، ،1377،روی جلد). در این عصر، شعار اصلی«خلاقیت و نوآوری» است. اگر سازمانها و مدیرانشان بخواهند به حیات خود ادامه دهند و در بلند مدت کامیاب باشند، باید نوآور باشند و به طور مستمر خود را با وضعیتهای جدید تطبیق دهند (رضائیان،1387،ص1059). فراگرد ایحاد فکرهای جدید و تبدیل آن فکرها به عمل و کاربرد های سودمند را نوآوری گویند در سازمانها این کاربرد ها به دو صورت انجام می شود
:1) نوآوری در فراگرد:که موجب بهینه شدن راههای انجام کار می گردد.
2) نوآؤری در محصول:که به تولید محصولات یا ارائه خدمات جدید و بهبود یافته منجر می شود. مدیریت نوآوری در فراگرد و محصول شامل«ابداع حمایتی زیا عمل کشف«کاربرد» یا عمل استفاده می شود(رضائیان،1387،ص2و3).
مدیران باید محیطهای کاری جدید را به گونه ای طراحی کنند که محرک خلاقیت و جریان مستمر ارائه فکرهای جدید باشد. «کاربرد»با ابداع برای بهترین استفاده از فکرهای جدید سرو کار دارد(همان،ص106).