2-11 انگیزه های مدیریت سود
برای این که راهکارهای کاهش مدیریت سود فرصت طلبانه را بررسی و تجزیه و تحلیل کنیم؛ ابتدا لازم است که انگیزه های مدیریت سود را بشناسیم. پور حیدری و افلاطونی (1385)، پژوهشی با عنوان «انگیزه های هموارسازی سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران» انجام دادند. دراین پژوهش انگیزه های مورد بررسی شامل اندازه ی شرکت، مالیات بردرآمد، نسبت بدهی به کل دارایی‌ها (قراردادهای بدهی)، انحراف در فعالیت‌های عملیاتی، و نوسان پذیری سود می‌باشد. نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که هموارسازی سود با استفاده از اقلام تعهدی اختیاری توسط مدیران شرکت‌های ایرانی صورت می‌گیرد و مالیات بر درآمد و انحراف در فعالیت‌های عملیاتی محرک‌های اصلی برای هموار نمودن سود با استفاده از اقلام تعهدی اختیاری می‌باشند. بر خلاف یافته‌های محققین غربی اندازه شرکت، نسبت بدهی به کل دارایی‌ها (قرار دادهای بدهی ) و نوسان پذیری سود به عنوان محرک‌های هموارسازی سود از اهمیت چندانی برخوردار نمی‌باشند. عوامل متعددی باعث ایجاد انگیزه ی دستکاری سود یا مدیریت سود توسط مدیران می شوند، این عوامل را می توان در دسته های مختلفی طبقه بندی نمود. از جمله انگیزه های مدیریت سود می توان به انگیزه هایی مانند سودجویی، حفظ موقعیت شغلی، افزایش ثروت، افزایش ارزش سهام و جلب نظر سهامداران، اجتناب از گزارش زیان، قراداد های جبران خدمات یا پاداش، قوانین مالیاتی، دستیابی به برنامه های پیش بینی شده و انگیزه های مختلف سیاسی اشاره کرد. سه فرضیه ی مربوط به انگیزه های مدیریت سود در ذیل شرح داده می شود.
2-11-1 فرضیه ی قراردادهای پاداش
این فرضیه پیش بینی می کند که اگر بر اساس یکی از معیارهای عملکرد (نظیر سود حسابداری) به مدیر پاداش داده می شود و تلاش خواهد کرد تا از روش های حسابداری استفاده کند که سود ودرنتیجه پاداش خود را افزایش دهد (خدادادی و جان جانی، 1390، ص79). قراردادهای پاداش مدیریت، اغلب پاداش هایی است که وابسته به سود شرکت می باشند. یعنی طبق قرارداد اگر مدیریت به سود موردنظر دست یابد، یا نرخ سودآوری به حداکثر برسد و یا هزینه های شرکت به طور چشمگیری کاهش یابد؛ در مقابل مدیران پاداش قابل توجهی دریافت خواهند کرد. این نوع قراردادها چون بر اساس سود شرکت تعیین می شوند، بعضی از مدیران ترغیب می شوند که اعداد حسابداری را دستکاری کنند؛ تا سود را از طریق اتخاذ رویه ها و انتخاب روش های مختلف به نقطه ی دلخواه برسانند.
2-11-2 فرضیه ی سیاسی
فرض بر آن است که اگر اشخاص طرف قرارداد شرکت بدانند که سود حسابداری نشان دهنده تملک انحصاری مالک نسبت به سود است، در آن صورت ممکن است این آگاهی برای شرکت گران تمام شود. از این رو اگر مدیران شرکت ها حس کنند که در کانون توجهات قرار گرفتند، این انگیزه را دارند تا از روش- های حسابداری استفاده کنند که سود را کمتر نشان می دهد. آن ها با این گونه رفتار سعی دارند تا احتمال اقدامات سیاسی علیه شرکت و درنتیجه هزینه های مورد انتظار سیاسی را کاهش دهند (خدادادی و جان جانی، 1390، ص79).
فرضیه هزینه های سیاسی را به صورت ساده تری تشریح می کنیم. شرکت های بزرگ معمولا از لحاظ سیاسی در فشار هستند. این فشارهای سیاسی موجب می شود که شرکت ها برای فرار از پذیرفتن مسئولیت در هزینه های سیاسی، سود شرکت را دستکاری و یا به دوره های بعدی منتقل کنند. این دستکاری در جهتی صورت می گیرد که سودآوری شرکت به شکل ضعیفی نمایش داده شود. لازم به ذکر است که تقریبا هزینه های سیاسی به صورت مالیات به شرکت ها تحمیل می شود.
2-11-3 فرضیه ی مالیاتی
هنگامی که شرکت ها سودآوری قابل توجهی داشته باشند؛ مسلم است که مالیات بیشتری نسبت به زمانی که نرخ سودآوری کاهش یافته، به شرکت تعلق می گیرد. به بیان بهتر، مالیات با سودآوری رابطه ی مستقیمی دارد. برخی از مدیران شرکت ها، برای کاهش مالیات پرداختی توسط شرکت، ترغیب می شوند سود شرکت را پایین نشان دهند تا از زیر بار این تعهد شانه خالی کنند و شرکت را از منفعت صرفه جویی مالیاتی بهره مند سازند.
2-11-4 فرضیه ی قراردادهای استقراض
مدیران شرکت ها که قصد تخطی از قراردادهای بدهی را ندارند، می توانند از طریق انتخاب روشهای حسابداری افزاینده سود از ناتوانی در ایفای قرارداد جلوگیری کنند. حتی شرکت هایی که قراردادهای بدهی را نقض کرده اند، نیز کاندیدای مدیریت سود هستند؛ زیرا چنین اقداماتی ممکن است موقعیت چانه زنی شرکت را در زمان مذاکره مجدد بهبود بخشد (شهلا ابراهیمی، مهرداد ابراهیمی، 1391، ص130). قرارداهای استقراض موضوعی مهم در تحقیقات حسابداری مالی می باشد همان طور که وام دهنده گان اغلب از ارقام حسابداری برای تعدیل فعالیت های شرکت استفاده می کنند، مانند الزام به دستیابی به اهداف عملکردی معین یا تحمیل محدودیت هایی بر انجام فعالیت های سرمایه گذاری و تأمین مالی (برازنده احمدآبادی، 1389، ص 35).
2-12 حسابداری بزرگنمایی سود
حسابداری بزرگنمایی سودیکی از روش های مدیریت سود است و هنگامی انجام می گیرد که عملکرد شرکت نامطلوب است و هیچ شانسی جهت تحقق انتظارات درباره سود گزارش شده ندارد. در این وضعیت مدیریت اقدام به حذف دارایی ها و هزینه ها می نماید. درنتیجه هزینه های آتی به صورت قابل ملاحظه ای کاهش می یابد و بدین سان سود در سال های آتی افزایش خواهد یافت. درحقیقت شرکت ها با به کارگیری این روش اقدام به پاکسازی ترازنامه می نما
یند (ذاکری، 1389، ص72).
2-13 اقلام تعهدی
مدیریت حسابداری سود از طریق انتخاب روش‌ها و برآوردهای حسابداری انجام می‌شود. استفاده از اقلام تعهدی برای مدیریت سود توسط مدیران بسیار رایج است. اقلام تعهدی تفاوت بین سود شرکت و جریان های نقدی عملیاتی آن است. اقلام مذکور، زاییده سیستم حسابداری تعهدی است.
اقلام تعهدی بر خلاف اقلام نقدی با درجه ای از ذهنی بود همراه است که امکان دستکاری آنها را فراهم می کند (بولو، حسنی، فراهانی، 1391، ص120).
اقلام تعهدی + جریان وجوه نقد عملیاتی= سود حسابداری
اقلام تعهدی قابل تفکیک به دو جزء اختیاری و غیر اختیاری هستند. در حالیکه اقلام تعهدی غیراختیاری بواسطه مقررات، سازمان ها و دیگر عوامل خارجی، محدود می شوند، اقلام تعهدی اختیاری قابل اعمال نظر توسط مدیریت هستند (استا، قیطاسی، 1391، ص90). به بیان دیگر، اقلام تعهدی اختیاری به دلیل آزادی عمل مدیران بیشتر در معرض دستکاری سود قرار می گیرند و مدیران می توانند در چارچوب استانداردها بر اساس روش ها و ابزارهای حسابداری آنها را کم و یا زیاد کنند. در صورتی که دستکاری در اقلام تعهدی غیر اختیاری به دلایلی که گفته شد، بسیار دشوار یا غیرممکن می باشد. همچنین کل اقلام تعهدی می تواند به اجزای مختلفی تجزیه شود.
برخی از اجزای اقلام تعهدی عبارتند از: اقلام تعهدی ناشی از تغییر در حساب های دریافتنی، حساب های پرداختنی، دارایی های ثابت و حجم موجودی های کالا است. تقریبا در توانایی مدل های مربوط به اندازه گیری مدیریت سود از جمله مدل جونز و مدل های تعدیل شده ی آن، برای تفکیک اقلام تعهدی اختیاری و غیر اختیاری اطمینان قطعی و بالایی وجود ندارد. اگر طبقه بندی اقلام به صورت اشتباه صورت گیرد، به طور قطع نتایج پژوهش به صورت صحیحی ارائه نخواهد شد. به همین دلیل در این پژوهش از این نوع طبقه بندی اقلام تعهدی استفاده نشد.
2-14 بورس اوراق بهادار
منظور از واژه ی بورس، یک بازار اقتصادی است که به عنوان واسطه ی مبادله و معامله فعالیت می نماید. بازار بورس اوراق بهادار یکی از مهم ترین اجزای بازار سرمایه می باشد.
بورس اوراق بهادار یک بازار متشکل و رسمی سرمایه است که در آن خرید و فروش سهام یا اوراق قرضه دولتی یا موسسات معتبر خصوصی، تحت ضوابط، قوانین و مقررات خاصی انجام می شود. مشخصه مهم بورس اوراق بهادار، حمایت قانونی از صاحبان پس انداز و سرمایه های راکد و الزامات قانونی برای متقاضیان سرمایه است (جهانخانی و مرادی 1375). لزوم استقرار و اجرای مستمر کنترل‌های داخلی در شرکت ها و مناسب بودن سیستم حسابداری و گزارشگری مالی آن ها که به عنوان بخشی از سازو کارهای نظام حاکمیت شرکتی محسوب می‌شود، در حال حاضر به عنوان الزامی برای پذیرش شرکت‌ها در بورس اوراق بهادار تهران تبدیل شده است. در ایران نیز مانند سایر کشور ها برای حمایت از حقوق سرمایه گذاران و توسعه ی بازار اوراق بهادار، سازمان بورس اوراق بهادار به موجب قانون مصوب مجلس شورای اسلامی در سال 1384 تشکیل شد.