5-3- پندار دستکاری که هویت مستقل آن با گستراندن مردم‌داری پیدا می‌شود آدم دستکار از خودش می‌پرسد من می‌خواهم چگونه کسی باشم ؟ چگونه کارمندی؟ چگونه شهروندی؟
بطور کلی مدیریت اخلاقی از طریق ساز و کارهای زیر به تولید اقتصادی کمک می‌کند.
– خودکنترلی بدون صرف وقت مدیریتی
– صرفه‌جویی خودجوش در هزینه‌ها
– حذف فعالیت‌های فاقد ارزش افزوده
– کاهش دوباره‌کاری‌ها و ضایعات
– مسئولیت‌پذیری برای ارتقاء کیفیت
– احساس تعلق به کار و تولید
مشتری مداری عملیاتی از طریق مدیریت قول مدار اخلاقی
مدیریت اخلاقی از طریق توجه به تعهدات موجب جذب مشتریان جدید شده و مشتری مداری به معنای واقعی عملیاتی می‌گردد. یکی از دستاوردهای مدیریت اخلاقی عملیاتی شدن مدیریت قول‌مدار است که در مشتری مداری نقش اساسی دارد. قول پیمانی است که قول‌دهنده (کارمند) برای رفع دغدغه‌های قول‌گیرنده (مشتری) در داخل یا خارج از سازمان می‌دهد. در اینجا مقصود از قول‌گیرنده و قول‌دهنده نقش‌ها هستند نه افراد و معنای آنها ممکن است بسته به شرایط متفاوت باشد. برای طراحی و اجرای یک قول مؤثر ،قول‌گیرنده (مشتری) و قول‌دهنده (مدیریت سازمان) باید سه مرحله گفتگو را پشت‌سر بگذارند.
اولین مرحله ،توافق ذهنی است که صحبت درباره آن آسان‌تر از عمل است. این مرحله وقتی شروع می‌شود که قول‌گیرنده از قول‌دهنده چیزی درخواست می‌کند. هر یک از طرفین در دلیل و سرعت انجام درخواست و منابع مورد استفاده برداشت متفاوتی خواهند داشت، بنابراین قول گیرنده و قول‌دهنده باید سعی کنند به شناخت و درک واقع‌بینانه‌ای نسبت به آن چه برای رضایت و خرسندی قول‌گیرنده ضروری است مدافع بالقوه و نقش قول‌گیرنده در رفع آن و دیگر اولویت‌های قول‌دهنده دست یابند. این مرحله از گفتگو زمانی به نتیجه می‌رسد که قول‌دهنده قولی می‌دهد که برای قول‌گیرنده قابل قبول است.
در مرحله بعدی قول‌دهنده قول را عملی می‌کند، اکنون زمان رها کردن مذاکره نیست، گفتگو بیش از هر زمان دیگر ضروری است حتی قول‌های درست نیز در سازمان یا محیط کسب و کاری بزرگ‌تر شکننده و مستعد تغییر هستند، بنابراین بایستی دوباره در مورد شرایط جدید قول و قرار گذاشته و روی آن توافق ایجاد گردد و در مرحله نهایی قول‌گیرنده آشکارا اظهار می‌کند، قول‌دهنده درخواست را به انجام رسانده یا شکست‌خورده است. ارزیابی فرصتی به قول‌گیرنده و قول‌دهنده می‌دهد تا درباره روش همکاری مؤثرتر در آینده به یکدیگر بازخورد داده و در نتیجه بهبود مستمری در کیفیت قول‌ها به وجود آورند.
بوجود آمدن سینرژی در وجدان کاری:
از آنجایی که وجدان کار یک مقوله اخلاقی است بنابراین برای ایجاد، تقویت و کاربردی نمودن آن بایستی از مکانیزم‌های اخلاقی استفاده نمود. از مجموعه ترکیبی ادراکات ،طرز تلقی‌ها و عواطف نسبت به کار، وجدان اخلاقی و سپس وجدان فردی شکل می‌گیرد و از مجموعه وجدان‌های فردی بستر مدیریت اخلاقی وجدان‌های جمعی بوجود می‌آید. زمانی که از طریق سازوکارهای مدیریت اخلاقی بین وجدان‌های فردی انسجام و هماهنگی ایجاد شود در وجدان سینرژی ایجاد و سپس با مدیریت اخلاقی تلفیق و وجدان سازمانی و اخلاقی بوجود می‌آید که قدرت اثر گذاری آن زیاد و تحول آفرین است و می‌تواند مجموعه توانمندی‌های سازمان را در اختیار چشم‌اندازهای سازمان قرار دهد.
تحقق مسئولیت‌های اجتماعی سازمان:
با مدیریت اخلاقی هم تولید کالا و خدمات انجام ‌می‌گیرد و هم مسئولیت‌های اجتماعی سازمان بهتر تحقق می‌یابد. توجه به مسئولیت‌های اجتماعی به دلایل زیر بار اخلاقی به خود می‌گیرد.
– توجه به انتظارات و توقعات عمومی مردم
– شرکت در کارهای عام المنفعه
– توجه به تعهد و ضمانت اخلاقی
– توجه به محیط زیست سالم‌تر

یکی دیگر از مطالب سایت :
مدیریت دانش و نوآوری سازمانی، فناوری اطلاعات و ارتباطات