قورچیان طی پژوهشی با استفاده از نگرشهای متاتئوریکی( ارائه یک نظریه در خصوص نظریهها و یا به نظریه کشاندن مجموعهای از نظریهها در یک قالب موزون و منجسم با زبان حرفه رسم نظریههای برنامه درسی پنهان را پس از بررسی اکثر مجلات تربیتی، نشریات آموزشی، رسالهها و کتابهای بینالمللی، بانکهای اطلاعاتی جهان در علوم تربیتی و مرکز منابع اطلاعاتی تربیتی موسوم به اریکEric شامل چهار نگرش همراه با نقاط قوت و ضعف آن معرفی کرده است.
جدول1-2- چهارچوب نظری جهت مطالعه و بررسی برنامه درسی پنهان
نظریه پردازان و محققان | نوع نگرش و نظریه | روشهای پرورشی | تبیین ماهیت برنامه درسی پنهان |
فیلیپ جکسون | کار غیر نظری | مشاهده و توصیف | عناصر قدرت، جمعیت وتشویق به عنوان مکانیسم قدرتمند، موجبات انتقال ارزشها و اعتقادات را به شاگردان فراهم میسازد. |
رابرت دری بین | نظریه عملکردی | تجزیه و تحلیل نظری | مدارس شاگردان را برای شرکت فعال در جامعهی بزرگسالان آماده میکند و به آنان هنجارهای استقلال، موفقیت و عمومی بودن و متمایز بودن از دیگران را میآموزد. |
ساموئل بولس[1] و هنری جنیس | نظریه انطباق | تجزیه و تحلیل نظری | شاگردان از طریق تجربیات روزآمد در مدرسه مفهوم طبقات اجتماعی، نظم و ترتیب در کار، مشروعیت سلسله مراتب و از دست دادن کنترل بر روی کار خود را یاد میگیرند. |
مایکل اپل و هنری جیرو | نظریه مقاومت | روش انتقادی | تعبیر مجدد شاگردان از امور یک امر اساسی تلقی میگردد و مدارس از قابلیت ایجاد مقاومت، اکتساب قدرت، درک و خلق و انتقال مفاهیم و ارزشها با عنایت به نظام |
اقتباس از قورچیان(1373)
جدول 2-2 – نقاط قوت و ضعف چهارچوب نظری مطالعه برنامه درسی پنهان
نظریه پردازان و محققان | نوع نگرش و نظریه | نقایص نظری | قدرت و غنای تئوریکی |
فیلیپ جکسون | کار غیر نظری | این نگرش فاقد یک تجربه و تحلیل اساسی از نظر ماهیت سیاسی و نظام نقد اجتماعی مفهوم برنامه درسی مستتر در ارتباط با کل جامعه میباشد. | برنامه درسی به عنوان یک پاسخ آموزشی و نهادی با عنایت به یک ماهیت زندگی در کلاس تلقی میگردید. و تبیین اینکه چگونه عناصر قدرت یا جمعیت و تشویق، شاگردان را برای دنیای کار آماده می سازد و میپردازد. |
رابرت دری بین | نظریه عملکردی | این نظریه در تبیین این نکته که تعبیر و تفسیر مجدد شاگردان از امور اساسی تلقی گردیده و مدارس دارای قابلیتهای پرورش مقاومت در برابر هنجارهای مدارس جامعه میباشند، قاصر است. | قابلیتها و تواناییهای روانشناختی شاگردان از طریق کتاب فرمهای استقلال، موفقیت، عمومی بودن و متمایز بودن از دیگران بودن با عنایت به نیازهای شغلی و زندگی سیاسی رشد و گسترش مییابد. |
ساموئل بولس و هنری جنتیس | نظریه انطباق | این نظریه در تبیین این نکته که چگونه ایدئولوژی حاکم بر جامعه و مدارس غالبا توسط شاگردان مورد مقاومت، تعبیر و تفسیر قرار می گیرند، عاجز میباشد. | مدارس به عنوان یک نهاد اجتماعی مجزا از بافت و ساخت جامعه نمیتواند مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند. این نظریه شیوهی جدیدی از تحلیل تربیتی را مطرح میسازد که در آن معلمان و شاگردان مسول تصور و افت آموزشی نبوده بلکه مسئولیت این امور به عهدهی کل نظام حاکم بر جامعه دانسته است. |
مایکل اپل و هنری جیرو | نظریه مقاومت | ————– | تعبیر و تفسیر و خود انتخابی شاگردان از امور یک جریان اساسی تلقی گردیده است و این نکته را بطور برجسته مطرح نمودهاند. که مدارس دارای قابلیت ایجاد مقاومت، اکتساب، خلق فرهنگ خاص با عنایت به کل جامعه میباشند. |
اقتباس از قورچیان(1373)
الیزابت و الانس[2] سه بعد مهم از مفهوم برنامه درسی پنهان را ارائه می دهد:
- برنامه درسی پنهان، به بافت و زمینه آموزش مدرسهای مربوط میشود. واحد تعامل معلم و شاگرد، ساختار کلاس، الگوی کلی سازماندهی منزله مدل کوچک نظام ارزشی اجتماعی اطلاق میشود.
- برنامه درسی پنهان، به فرایندهایی اطلاق میشود که در مدرسه یا از طریق مدرسه اجرا میشود. اکتساب ارزشها، اجتماعی شدن و نگهداری ساختار طبقاتی و اجتماعی در این بعد قرار می گیرند.
- برنامه درسی پنهان، از سویی درجات متفاوتی از سمت و سویی پنهان بودن و عمق آن میتواند در برداشته باشد و هم از دیگر سو در دامنهای از یک امر اتفاقی و ناخواسته در برنامه نتایج در هم تنیده که برخاسته از کنش تاریخی و اجتماعی تعلیم و تربیت است(اسکندری،1387،ص29).
علاوه بر این لیندابین[3](1986) در مقاله اش تحت عنوان ” برنامه درسی پنهان، بررسی دوباره” ، چهار دیدگاه کلی اختیار شده برای درک برنامههای پنهان در مطالعات مرتبط با این حوزه را به صورت ذیل شرح مینماید:
1- نگرش غیر نظری[4] به برنامه درسی پنهان: نماینده عمده این نوع نگاه به برنامه درسی پنهان، فیلیپ جکسون (1967) در کتاب ” زندگی در کلاس” میباشد. جکسون وقایع کلاس های درس را مورد مشاهده را، بدون کوشش برای ارتباط دادن مشاهدههای خود با نظریهای در مورد ارتباط جامعه و مدرسه، توصیف کرد و به همین لحاظ، کار وی یک کار غیر نظری یا نگرش غیر نظری به برنامه درسی پنهان لقب گرفت. از نظر وی، فعالیت های روزانه مدرسه، مکانیسم قدرتمندی برای انتقال ارزشها و باورهای خاص به دانشآموزان است. یادگیریهای ارزشی دانشآموزان از نظر جکسون شامل این موارد است: صبر و بردباری، پذیرش اقتدار از پیش تعیین شده بدون در نظر گرفتن علایق شخصی، تمایز بین کار و بازی، هماهنگی با انتظارات اداری به قصد به کارگیری مجموعهای از تدابیر به همراه ظاهر سازی و پنهان کردن رفتاری که از نظر صاحبان اقتدار ناخوشایند است برای کسب مصونیت.
2- دیدگاه کارکردی[5] در برنامه درسی پنهان: نماینده عمده این دیدگاه رابرت دریبین است. وی، از معدود صاحبنظرانی است که نگاه مثبتی به برنامه درسی پنهان دارد و خاطر نشان میکند که برنامه درسی پنهان، یک مکانیسم موثر برای آموزش هنجارهای اساسی به دانشآموزان است. هنجارهای مذکور از نظر دریبین (1968) عبارتنداز: استقلال، موفقیت، عمومی بودن و ویژه بودن: ((بچهها یاد میگیرند بپذیرند که در زندگی عمومی، در مقابل زندگی خانوادگی، هر فرد توسط دیگران به عنوان یک دسته ملاحظه میشود (عمومی بودن) و نیز یاد میگیرند که منافع هر فرد نسبت به منافع دیگران و بسته به هدف تعامل آنها دامنه محدود خاصی دارد (ویژه بودن) )). وی خاطر نشان میکند که تحصیل، اشتغال و سیاست، به طور منطقی در هم تنیدهاند و مدارس در ایجاد تواناییهای مورد نیاز نظام سیاسی، اقتصادی دخالت دارند.
3- دیدگاه انطباقی[6] در برنامه درسی پنهان: نمایندگان عمده این دیدگاه بال[7] و جینتس[8] (1976) هستند و مشهورترین کتاب در این دیدگاه ” تحصیل در آمریکای سرمایهداری” است. عمدهترین محور این دیدگاه، انطباق مدرسه و اجتماعداری نابرابری، یعنی نگاه به مدرسه به عنوان عامل بازتولید طبقات نابرابر و روابط غیر عادلانه در سطح اجتماع است. این دو معتقدند که دانشآموزان از طریق امور انضباطی روزانه در مدارس، مفاهیم طبقه اجتماعی، انضباط در کارخانه، مشروعیت سلسله مراتب و عدم کنترل بر روی کار خودشان را یاد میگیرند.
[1] – Samouel Bouls
[2] – Elizabeth vallanc
[3] -L.bain
[4]– Athcoretical
[5] – Functionalist theory
[6] – Correspondence theory
[7] – Bowles
[8]– Gintis