2-6-10 . ارتباط حرکتی
ارتباطی است که با حرکات، صورت می گیرد و نه از طریق سخن، مثل حرکت چهره یا سرو یا دست که در هر جامعه تمایز می پذیرد . هر حرکت چهره یا سر و یا دست معنایی را به ذهن طرف ارتباط متبادر می سازند و در هر جامعه نیز تمایز می پذیرد. اعمالی چون گریه، فریاد، خنده نه تنها در بین ملل مختلف معناهای متمایز دارند بلکه در بین نحله ها و مکاتب فکری گوناگون نیز نماد دنیای خاص روانی افراد است .
2-7 . اصول اساسی در مهارتهای ارتباطی
هدف تنها باز بودن انسانها به سوی دیگران و بنای روابط سالم و سازنده اجتماعی نیست، بلکه نگهداری ارتباطات انسانی، بقا و امنیت ارتباطی بین انسانها مورد توجه است. بنابراین چند اصل اساسی در مهارتهای ارتباطی عنوان می شود . ( محسنیان راد ،381 :71)
33
2-7-1. اصل تقابل
هیچ مبنای دوستی یک طرفه باقی نخواهد ماند بلکه همواره باید بر تقابل روابط تکیه داشت . نباید خوبی ها را بی جواب بگذاریم و همچون کوهی از یخ در برابر سرچشمه های جوشان محبت باقی بمانیم تا از این رهگذر نه تنها شبکه روابط انسانی خود را بنا کنیم. بلکه از آن نگهداری نیز بنمائیم. مفهوم مبادله اجتماعی در میان دانشمندان علوم اجتماعی از مهمترین مباحث می باشد که براساس آن روابط انسانی بر پایه تعادل استوار می شود. انسانها در نوعی داد و ستد قرار می گیرند. در جریان آن تا حد اشباع مطلوب ارضا می شوند حتی آنان که تا مدتها سخن از بخشش مطلق و بی هیچ چشمداشت می راندند، در اندیشه خود تجدید نظر نموده اند .
2-7-2 . اصل اندیشه ترکیبی
در جریان مهارتهای ارتباطی باید از آنیت یا ارتجال محض پرهیز کنیم. یعنی در هر واکنش، اندیشیده و بعد عمل کنیم، گذشته را به خاطر آوریم و به نوعی عمل سینتیک را ارائه نمائیم. تصور کنید دوستی را که سالهاست محرم و مونس شماست حال از او تقاضایی نموده اید و او از انجام آن اجتناب کرده است اولین تمایل انسان این است که فرد مقابل را در اثر (هاله) جای دهد، یعنی در هاله یا پرتو خشم و نارضایی خود او را ببیند، نتیجه این است که یکباره دوست صمیمی در نظرش به صورت هیولا در آید، از او نفرت یابد و درصدد دوری از او برآید. این طرز اندیشه کودکان و سال یافتگانی است که هنوز به بلوغ ذهنی دست نیافته اند. راه دیگر تعمق و تفکر پرهیز از هر عملی است که صرفاً در پرتو هیجان آنی صورت می پذیرد. ما باید گذشته ها را در نظر آوریم.همه خوبیهای دوست را در ضمیر روشن ارزیابی کنیم و آنگاه می بینیم که اساساً شاید جایی برای حتی گله هم نیست . باید از نوسانی شدن ارتباطات خویش بپرهیزیم. روابط انسانی مستمر ثابت و پی گیرند و آنجا که ارتباطی با نوسان هایی سخت مواجه است، دچار آفت و در معرض تهدید است.
2-7-3 . اصل آگاهی
منظور از مرز رفتار و غریزه ای است که خاص حیوانات است. انسانها باید در روابط خود به مرزهای بالای آگاهی دست یابند، همدلی یکی از ابعاد آگاهی است. منظور از همدلی این است که بتوانم خود را به جای دیگری قرار دهیم. هدف این است که در هر رابطه بتوانیم مسائل دیگری را بفهمیم .
34
2-7-4 . اصل بقا
امنیت ارتباطی یکی از مهمترین خواسته‌های انسانی است. باید در هر رابطه انسان را همانند سرمایه ای بی نظیر پنداشت و همواره در این اندیشه بود که تنها به دست آوردن کافی نیست مهم نگه داشتن سرمایه های انسانی است. برخی ارتباط شناسان بر این عقیده اند که هر رابطه انسان همانند یک نوزاد است که نیاز به حمایت و نگهداری دارد و باید هر دو طرف در شکوفائی آن همت گمارند.
2-7-5 . اصل توازن
در آغاز و قبل از آنکه بنای ارتباط برقرار شود، باید در اندیشه توازن بود. نمی توان انتظار داشت که دوستی همواره بار سنگین دوست دیگر را بردوش کشد. بدون آنکه طرف مقابل امکان هیچ جبران داشته باشد. امروزه زمانی سخن از دوستی سوء یافته می رود که در اثر عدم توازن ارتباط یکی از طرفین سربار دیگری شده باشد و در مقابل روابط تعادل طبیعی و مطلوب خود را از دست داده باشد. گاه اتفاق می افتد فردی دوستی بر می گزیند که از نظر مالی توان بیشتری نسبت به او دارد به تصور آنکه از این دوستی سود برد غافل از آنکه اتکای بیش از اندازه یکی از طرفین ارتباط به دیگری، دوستی را آلوده و روابط را ناسالم و غیرطبیعی می سازد. چون یکی امکان جبران کمکها یا هدایا یا مخارج طرف مقابل را ندارد بناچار مطیع او و به نوعی تبدیل به « نوچه » او می شود و شخصیتی ضعیف، رنگ باخته و متزلزل می یابد .
2-7-6 . اصل همتایی
مَثل معروف « کبوتر با کبوتر، باز با باز » از اصول بدیهی ارتباطات است، بقای ارتباط، تداوم مطلوب آن و شکوفایی هر روزش زمانی فراهم می آید که دو طرف افقهای مشترکی با یکدیگر داشته باشند. رابطه ای رو به تکامل می رود که بر همدلی، تفاهم و وسعت چشم اندازهای مشترک بنا گردد.
2-7-7 . اصل تمیز حریم
35
باید مرزهای آزادی را باز شناسیم . در محدوده آن عمل کنیم و تا آنجا که ممکن است اغماض مبنای سیاست ارتباطی ما باشد. تصور دوستی را بکنید که همواره از مرزهای محدود خود تجاوز می کند و انتظار تداوم ارتباطش را نیز دارد. اگر قرار باشد همیشه دوستمان، همسرمان، یا حتی همکارانمان را مورد طعن و استهزا قرار دهیم و از آن خود لذت بریم به یقین دوست، همسر یا همکار خوب نیستیم زیرا به حریم دیگری تجاوز کرده ایم. پس یکی از اصول آموزش ارتباط، شناخت مرزهای آزادی است. احترام به حریم دیگران تا آنجا که ممکن است، گذشت به هنگام خطای احتمالی طرفهای درگیر در ارتباط است. (
همان : 10-8 )
2-8 . مهارتهای ارتباطی ، چه وظیفه ای بر عهده دارند
در فراگرد ارتباطات ما وظایفی را به عهده داریم که می باید به آن عمل کرده و هدفی را جامه عمل بپوشانیم. وظیفه اساسی مهارتهای ارتباطی، دگرگونی و سازش با دیگران است . حال سوأل عمده این است که ما از ارتباطات چه نوع دگرگونی را توقع داریم و چگونه ؟ و مهارتهای ارتباطی چه وظیفه ای دارد ؟ ( فرهنگی ، 1382: 33)
2-8-1 . وظیفه پیوستگی
یکی از وظایف افراد در ارتباطات استقرار، ابقا و دگرگونی روابط اجتماعی است. بسیاری از ما از این رو به مهارتهای ارتباطی روی می آوریم تا به دیگران بپیوندیم و خود را با دگرگونی‌هایی که از آن حادث می شود سازگار کنیم. این وظیفه عموماً بیانگر وجود یا عدم وجود جاذبه، نزدیکی، تشابه و اشتراک بین مردم است. در واقع مهارتهای ارتباطی موجب ایجاد افزایش و یا برعکس موجب از بین رفتن و یا کاهش پیوستگی میان طرفین ارتباط یا اشخاص می شود.