دیدگاه مخالفان ادغام شرکتها
در مقابل طرفداران ادغام شرکتها دیدگاه دیگری معاملات مذکوررا عامل نابودی ثروت صاحبان سهام شرکت خریداری میدانند. مخالفان ادعا میکنند که تحقیق های انجام شده بیانگراینست که رشد ازطریق توسعه داخلی، راه اندازی پروژه های جدید وشرکتهای تازه تاسیس مطلوبیت بیشتری نسبت به ادغام شرکتها دارد.[1] علی الرغم استفاده روزافزون ازادغام وتجزیه شرکتها، اتفاق آرا درخصوص اثرات استراتژی مذکور بر ثروت صاحبان سهام شرکت خریدار وجود ندارد . تحقیقات انجام شده نتایج متفاوتی را بدست آورده که اقتصاد دانان ومدیران مالی کشورهای مختلف باید آنها رابا کشور خود تطبیق و تنظیم کنند. نتایج اکثریت تحقیقات نشانگر تاثیر منفی استراتژی ادغام وتجزیه برثروت صاحبان سهام شرکت خریداردارد. براساس تحقیقات اغلب معاملات نتیجه ای جز کاهش ارزش و ارائه عملکردی پائین تر از صنعت نداشته است.
مخالفین دلایل شکست عملکرد را به این صورت بیان داشته اند:
1- غرورمدیران: فرضیه غرور به علت تکبر واعتماد بنفس بالای مدیران شرکت خریدار، پدیدار می شود. غرور بالا باعث شکست درعملیات شرکت شده در نهایت تجزیه شرکت رادر پی دارد که البته درحالت خوش بینانه تجزیه رخ می دهد وگرنه باعث انحلال شرکت می شود.[2]
2- خوش بینی درانسجام: دستیابی به انسجام ترکیب مطلوب یکی از دشوارترین مراحل ،ادغام شرکتهاست. شرکتهای ادغام شده با اهداف فرهنگهای متفاوت روش های گوناگون و فاصله جغرافیایی که دارند مانع ترکیب مطلوب می شود. خوش بینی دردستیابی به انسجام پیش بینی شده از جمله دلایل شکست معاملات است. گرچه ادغام امری نیست که همواره مطلوب باشد، چرا که گاه منتهی به تشکیل شرکت های بزرگ شده که به دلیل قدرت اقتصادی شان بازار را قبضه و رقابت سالم را مخدوش کرده اند ولی پیش بینی امور مزبور امری است لازم، البته آنچه باید درپیش بینی درنظر گرفته شود، رعایت حقوق سهامداران وطلبکاران شرکتهایی است که منحل می شوند. درحقوق کشورهای اروپایی بخصوص کشورهای عضوبازار مشترک، مقرراتی وضع شده است که بویژه، حقوق طلبکاران شرکت های با مسئولیت محدود و سهامی را درصورت ادغام وتجزیه حفظ می کند.[3]
تحقیاقات نشان می دهد که تصاحب شرکتهای پذیرفته شده دربورس اوراق بهادارتهران باتوجه به شاخص های حسابداری تحقیق وبا ثبات درنظرگرفتن سایرعوامل موثربرعملکرد شرکتهای تصاحب شده منجر به کاهش ثروت سهام داران شرکت های خریدار وهدف ازنظر بازدهی حسابداری شده است.[4]
 
ب: دیدگاه مخالفان تجزیه شرکتها
یکی ازمباحثی که مخالفان به آن تکیه دارند درموضوع تجزیه شرکتها این است که آنها معتقدند شرکتها که تجزیه می شوند یک فرآیند مادی وپولی را طی می کنند که اگر این شرکت ها بخواهند دوباره مستقل شوند و در بازار مطلوب واقع شوند و به قدرت و ثروت دست یابند دوباره باید یک فاصله زمانی طولانی را طی کرده و این امر باعث پیشی گرفتن سایر رقبا خواهد شد که این امر مطلوب شرکت های تجزیه شده نیست. موضوع دیگری که درخلاء وجود دارد ارزیابی خوش بینانه ازپتانسیل بازار است. مدیران شرکتها باید فرضیات دنیای واقعی رادرخصوص رشد آتی در نظر بگیرند[5]  وتنها به این فکر نباشند چون که مستقل شده اند بهتر میتوانند مطلوب واقع شوند وجوابگوی نیازهای افراد باشند. امردیگری که نیازبه بررسی دارد جایگاه سهامداران است مخالفان ادغام معتقدند تجزیه ی شرکتها آنهارا از اهداف ومقاصد اولیه ی تشکیل شرکت دور می کند.
[1] اصغر عارفی، بررسی عملکرد مالی تصاحب شرکتها در ایران، فصلنامه پژوهشی بازرگانی، بهار88، ص226.
[2] علی جهانخانی ودیگران، منبع پیشین، ص59.
[3] همان.
[4] غلامرضا سلیمانی امیری، نسبت های مالی وپیش بینی بحران مالی شرکتها دربورس اوراق بهادار تهران، تحقیقات مالی، مجله دانشکده مدیریت دانشگاه تهران، تابستان82، صص121تا136.
[5] علی جهانخانی ودیگران منبع پیشین، ص58.
لینک جزییات بیشتر و دانلود این پایان نامه:
تحلیل و بررسی ادغام وتجزیه شرکتها درلایحه جدید قانون تجارت ومقایسه آن باقوانین فعلی تجاری