ایجاد محصول جدید با جستجوی ایده های جدید آغاز می شود . شرکت موفق باید ایده های بسیاری را به وجود آورد تا بتواند از بین آن ها محصولات جدیدی ایجاد کند .
تصفیه ایده ها
در مرحله ایجاد ایده هدف ، به وجود آوردن هرچه بیشتر ایده های جدید است ؛ درحالی که در مراحل بعد از آن هدف ، کاهش تعداد ایده هاست . اولین مرحله کاهش ایده ها ، تصفیه ایده هاست . در این مرحله شرکت باید از دو نوع اشتباه اجتناب کند : اشتباه اول زمانی اتفاق می افتد که یک ایده خوب را رد کند . اگر شرکتی خطای رد کردن ایده های خوب را زیاد تکرار کند ، استانداردهای آن محافظه کارانه می شود . اشتباه دوم زمانی اتفاق می افتد که یک ایده ضعیف را برای محصول جدید انتخاب و روی آن سرمایه گذاری کند . این اشتباه از یک طرف موجب زیانهای مادی و از طرف دیگر سبب یأس و ناامیدی
کارکنان شرکت می شود . در مرحله تصفیه ایده ها هدف ، تشخیص و کنارگذاشتن ایده های ضعیف است ؛ زیرا هزینه های توسعه محصول در هر مرحله به طور چشمگیری افزایش می یابد.
توسعه و آزمایش مفهوم
پس از تصفیه ایده ها باید آن ها را به مفهوم های محصول تبدیل کنیم . تشخیص بین ایده محصول ، مفهوم محصول و تصویر یا ذهنیت محصول اهمیت بسیاری دارد . درحقیقت ایده ی محصول، تصور درباره محصولی است که شرکت فکر می کند می تواند به بازار عرضه کند. مفهوم محصول، شرح دقیقی در مورد ایده مزبور است که با عباراتی قابل فهم برای مشتریان بیان می شود . تصویر یا ذهنیت محصول، تجسم و برداشتی است که مصرف کنندگان از محصول دارند .
توسعه استراتژی بازاریابی
مرحله بعدی توسعه استراتژی اولیه بازاریابی برای معرفی محصول به بازار است . استراتژی بازاریابی از سه قسمت تشکیل می شود :
قسمت اول استراتژی بازاریابی، درمورد اندازه ، ساختار و رفتار بازار است ؛ یعنی موضع یابی برای محصول طراحی شده ، بررسی فروش ، سهم بازار و تعیین اهداف سود درچند سال اول .
قسمت دوم استراتژی بازاریابی ، تعیین قیمت ، میزان تولید ، استراتژی توزیع و بودجه بازاریابی برای سال اول است .
قسمت سوم استراتژی بازاریابی ، پیش بینی فروش بلند مدت و تعیین اهداف سود و استراتژی آمیخته بازاریابی درطول زمان است .
بررسی تجاری
پس از تصمیم گیری درباره مفهوم محصول و استراتژی بازاریابی مدیریت می تواند عملکرد تجاری پیشنهادی را ارزیابی کند . او باید با بررسی میزان فروش ، هزینه و سود مشخص سازد که آیا به اهداف شرکت نائل می شویم یا خیر . اگر پاسخ مثبت باشد می توان به توسعه محصول پرداخت .
پیش بینی فروش : مدیریت باید پیش بینی کند که آیا میزان فروش برای بازگشت سود کافی است یا خیر. هم چنین باید روند فروش محصولات مشابه و وضعیت بازار را بررسی و حداقل و حداکثر فروش ممکن را به منظور یافتن حوزه مخاطره برآورد کند. در این جا از روش های پیش بینی فروش استفاده می شود . نکته مهم در پیش بینی میزان فروش محصول این است که آیا مشتری، محصول مورد نظر را به طور مستمر خریداری می کند یا به طور غیر مستمر یا فقط یک بار . در شکل (2-5) منحنی های عمر محصولات مختلف نشان داده شده است.
ج) محصول به طور مستمر خریداری می شود.
شکل 2-5. منحنی های عمر محصولات مختلف
قسمت (الف)، منحنی عمر محصولاتی است که یکبار خریداری می شود . روند افزایش این محصولات از صفر شروع می گردد سپس به حداکثر می رسد و پس از آنکه خریداران بالقوه اشباع شدند به صفر می رسد ؛ البته اگر خریداران جدیدی وارد بازار شوند منحنی به صفر نمی رسد .
نمودار 1«ب» منحنی عمر محصولاتی که به طور غیر مستمر خریداری می شود نشان می دهد که این جایگزینی یا به علت استهلاک فیزیکی است ، یا منسوخ شدن براثر از مد افتادگی و تغییر سلیقه ها و گرایش ها.
روند فروش این محصولات از دو طریق پیش بینی می شود : فروش هایی که برای اولین بار صورت می گیرد و فروش هایی که به صورت جانشین انجام خواهد شد .