و این احادیث به صراحت بیان می کند که نگاه به عورت همجنس و نظربازی آن باعث ایجاد عوارض روانی- معنوی در فرد می شود که به مرور زمان فرد را به سوی همجنس گرایی سوق می دهد. علاوه بر موارد فوق نوعی دیگر از نظربازی نیز مطرح می شود که در آن زن از شوهر خود می خواهد که به برقرای روابط همجنس گرایانه دست بزند تا زن از نگاه به این رابطه جنسی لذت ببرد. که امام صادق7 در حدیثی، که برای یکی از موالیان خود نوشته بود، این نوع نظربازی را در افراد آینده پیش بینی کرده و می فرمایند:
«رَأَیْتَ الْمَرْأَهَ تُصَانِعُ زَوْجَهَا عَلَى نِکَاحِ الرِّجَالِ؛- در آینده – می بینی زنی را که اظهار خوشایندی و چاپلوسی می نماید تا شوهرش به امیزش با مرد دیگر بپردازد.»
لذا تک تک عوامل گفته شده در گرایش انسان به همجنس گرایی، می توانند دخیل باشند به طوری که در برخی افراد چند عامل دست به دست هم داده و باعث این گرایش شده و در برخی افراد نیز فقط توسط یک عامل به این نوع گرایش جنسی مبتلاء می شوند. اما لازم به ذکر است که عوامل گفته شده، همه ادله اسلام برای گرایش فرد به همجنس گرایی نیست، بلکه ما از بین عوامل مختلف، مهمترین این عوامل را انتخاب کرده و به بیان دیدگاه ها و احادیث اسلامی پرداخته ایم.
2.4.5. احکام و مجازات همجنس گرایی در فقه شیعه
2.4.5.1 .احکام و مجازات لواط
لواط از ریشه «ل- و- ط» گرفته شده است. که با بررسی در کتب لغویون، اقوال مختلفی در باب معنای لواط بیان شده است. به طوری که در کتاب لسان العرب لواط را از ریشه ل و ط که اشتقاق یافته از کلمه لاط می باشد، در نظر گرفته است و معنای آن را متصل شدن به چیزی بیان می کند و می گوید: «لاط الحوْضَ بالطین لَوْطاً: طَیَّنه‏…لاط فلان بالحوْض أَی طَلاه بالطِّین‏، یعنی حوض را گِل اندود کرد و با گِل پوشانید.» و وقتی می گوئیم: «لاط الشیء بقلبی، بدین معناست که آن چیز به قلب من وارد شده و دوستش دارم.» و علاوه بر اینکه اکثراً کتب لغوی معنای «لوط» را متصل شدن می دانند، آن را مترادف کلمه « لصق» به معنای چسبیدن معرفی می کنند. همچنین راغب اصفهانی بر این باور است که لواط اسم علم است از لاط الشی بقلبی یلوط لوطا لیطا، مشتق شده است و در حدیث آمده است «الولد الوط» یعنی بچه متصل ترین چیز به قلب آدمی است. ولی به صورت اصطلاحی وقتی می گوئیم «تلوط فلان» منظور عملی است که مردمان قوم لوط آن را انجام می دادند، یعنی همجنس بازی مردان. و در کتب لغوی مشخص نشده است که مراد از معنای همجنس بازی در مردان، همراه با دخول است یا عدم دخول.
اما از معنای لغوی که بگذریم، بررسی کتب فقهی و نظریات فقها نشان می دهد که در اصطلاح فقها، واژه «لواط» در دو مورد به کار گرفته می شود که برای هر کدام احکام جداگانه ای بیان شده است. به طوری که برخی از فقها در تعریف لواط این گونه گفته اند که: «اللواط، وطی- جماع – الذکران بایقاب و غیره» یا «فی اللواط، و هو وطء الذکر» یا «اللواط هو وطء الذکران سواء کان بایقاب أو بغیره». لذا در مورد معنای لواط در بین فقها سه نظر وجود دارد، برخی بر این باورند که مراد از لواط یعنی وطی دو مرد با یکدیگر، و لو دخول صورت گرفته باشد یا صورت نگرفته باشد، که اصطلاحاً به آن تفخیذ گفته می شود. و برخی دیگر بر این باورند که مراد از لواط، عملی جنسی میان دو مرد است که در آن دخول صورت گرفته باشد. و برخی دیگر لواط را به رابطه جنسی با زن از دُبُر اطلاق می کنند. که هر گروه برای خود ادله ای در این مورد بیان می کنند که با اینکه مجال ریشه ای این اقوال در این جا نیست، ولی به اختصار به تعدادی از این اقوال اشاره خواهیم کرد.
برخی از فقها بر این باورند که معنای لواط یعنی اینکه دو مرد با یکدیگر جهت کامیابی، رابطه جنسی داشته باشند و لو دخول صورت گرفته باشد یا صورت نگرفته باشد. لذا وقتی که از امام علی7 درباره معنای لواط سوال می شود، ایشان تفخیذ را در محدوده معنای لواط مطرح می کنند. و در اقوال فقها با توجه به حد و مجازات مطرح شده در احادیث برای لواط کار، مجازات تفخیذ را نیز به اندازه مجازات لواط مطرح می کنند. برای مثال، همانگونه که در تعریف فقهی لواط گفتیم فقیهانی همچون شهید ثانی در تعریف خود از لواط، هم دخول و هم عدم دخول را جزء تعریف لواط مطرح کرده اند. که این نظر را صاحب عنیه النزوع نیز در کتاب خود بیان کرده است که مراد از لواط، وطی مذکر با مذکر را گویند که بر دو قسم است، همراه دخول و بدون دخول. و شیخ طوسی در مشخص کردن نوع و میزان حد برای لواط کار، مسئله دخول و عدم دخول را مطرح کرده و اینگونه حکم می دهد که هرگاه مردی لواط کرده و دخول نماید، مجازاتش قتل است، اگر دخول نکرده باشد و محصن باشد باید سنگسار شود. همچنین محقق حلی در کتاب شرایع الاسلام در تعریفی که از لواط می کند، شرط دخول و عدم دخول را قید کرده و چنین بیان می کند که، لواط وطی مذکر است چه دخول صورت بگیرد و چه نگیرد، و هیچ کدام آنها جز با چهار بار اقرار یا شهادت چهار مرد به دیدن، ثابت نمی شود. و صاحب تلخیص المرام، شرط اجرای حد لواط برای روابط جنسی دو مرد که بدون دخول است را، احصان فرد بیان کرده و نزدیکی بدون دخول فرد غیر احصان را، جزء مشمولین مجازات لواط نمی داند.
برخی از علمای دیگر نیز با اینکه در معنای لواط دخول یا عدم دخول را به صراحت بیان نکرده اند ولی از آنجا که حکم لواط را کشتن می دانند، در بیان حد لواط که کشتن است، دخول آلت مردانه، حداقل به اندازه حشفه را یکی از شروط اجرای حد لواط کار بیان می
کنند. که این فقها با استناد به روایات متعدد شرط اجرای احکام حدود لواط بر فرد را، دخول آن بیان کرده اند. که از این میان شهید ثانی در کتاب مسالک الافهام و صاحب جواهر در کتاب خود به صورت مفصل به مسئله جدایی تفخیذ از لواط پرداخته اند. که به طور مثال حدیثی از امیرالمومنین علی7بیان شده است که می فرمایند:
« إِذَا أُخِذَ الرَّجُلُ مَعَ غُلَامٍ فِی لِحَافٍ مُجَرَّدَیْنِ ضُرِبَ الرَّجُلُ وَ أُدِّبَ الْغُلَامُ وَ إِنْ کَانَ ثَقَبَ وَ کَانَ مُحْصَناً رُجِمَ؛ اگر مردی با نوجوانی زیر ملحفه ای برهنه باشند، مرد شلاق زده می شود و نوجوان تادیب می شود. اگرمرد دخول کرده باشد و محصن باشد سنگسار می شود.»
همچنین برخی نیز بر این باورند که مراد از لواط یعنی رابطه جنسی با زن از دُبُر، که این معنا برای لواط، مستلزم بیان تعاریف و مفاهیم باب زنا در فقه شیعه می باشد که از چهارچوب بحث ما خارج است. ولی آنچه در معنای زنا از روایات و نوشته های فقهی بدست می آید این است که شارع، معنای جدیدی را برای زنا اختراع نکرده است بلکه همان معنای را دارد که، عرف بیان می کند. به طور کلی مراد از لواط، به رابطه جنسی میان دو مرد اطلاق می شود.
درباره نوع مجازات و میزان آن در فقه شیعه باید گفت که دو قول وجود دارد. با توجه به برخی از احادیث، میزان حد لواط، به اندازه مقدار حد زنا مطرح شده و احادیثی دیگر که حد لواط را متفاوت با حد زانی می دانند. که به بیان چند نمونه از این احادیث می پردازیم. از اما صادق7 بیان شده است که:
«حَدّ اللوَطِی مِثل حَدّ الزَانِی. اِن کَانَ قَد اَحصَنُ رَجم و الّا جَلد؛ حدلواط کننده مثل حد زانی است. اگر محصن باشد، سنگسار و الّا شلاق می خورد.»
که روایت فوق صراحتاً بیان می کند حد لواط کننده حد زنا کار است به ویژه با توجه به صراحت آن در تفصیل میان احصان و غیر آن و این که حد لواط کننده محصن مانند زناکار محصن، سنگسار می باشد و حد غیر آن تازیانه است، بر این اساس برای مفعول حدی ذکر نشده است. و همچنین امام علی 7 می فرمایند که:
«حَدّ اللّوَطِى مثل حَدّ الزَّانِى إن کَانَ مُحصِناً رَجم و إِن کَانَ عُزبَاً جَلد مِائَهٍ و یجلد الحَدّ مِن یَرم بِه بَریئَاً؛ حد لواط کننده بسان حد زنا کار است، اگر محصن باشد سنگسار می شود و اگر عزب باشد صد تازیانه می خورد. هر کس به شخصی نسبت لواط بدهد و نتواند ثابت کند، حد قذف بر وی جاری می شود.»
دلالت این روایت روشن است بلکه از روایت پیشین روشن تر است، از این جهت که تعداد تازیانه غیر محصن که از آن با لغت عُزب یاد شده است علاوه بر آن که بیان شده که هر کس به بی گناهی نسبت لواط دهد حد قذف بر وی جاری می شود. به هر صورت این روایت نیز صراحت دارد که حد لواط کننده حد زنا کار است. همچنین صاحب جواهر در این باره گفته است که، ظاهراً اطلاق لواط بر غیر دخول مانند استفاده از میان دو ران یا میان دو کپل، استعمال مجازی است. لذا چون مجال بیان احکام زنا در اینجا نیست، می توان جهت اطلاع از مقدار، نوع مجازات و حد زنا به کتب فقهی متعددی مراجعه کرد.
و احادیث دیگری وجود دارد که میزان حد لواط را متفاوت با حد زانی می داند و بر اساس این دسته از روایات، حد لواط کننده کشتن با شمشیر یا پرتاب کردن او از کوه با دست و پای بسته یا سوزاندن وی در آتش است. که به چند نمونه از احادیث اشاره می کنیم. سلیمان بن هلال از امام صادق7 درباره مردی که همجنس بازی کرده بود، نقل می کند که امام فرموده بودند:
«إِنْ کَانَ دُونَ الثَّقْبِ فَالْجَلْدُ وَ إِنْ کَانَ ثَقَبَ أُقِیمَ قَائِماً ثُمَّ ضُرِبَ بِالسَّیْفِ ضَرْبَهً أَخَذَ السَّیْفُ مِنْهُ مَا أَخَذَ َ فَقُلْتُ لَهُ هُوَ الْقَتْلُ قَالَ هُوَ ذَلِک‏؛ اگر دخول نکرده باشد تازیانه می خورد و اگر دخول کرده باشد ایستاده نگه داشته می شود سپس با شمشیر ضربه ای به او وارد می شودتا هرجا که شمشیر کارگر شد. و پرسیدم که آیا این عمل قتل او خواهد بود که فرمودند این قتل اوست.»
و همچنین حماد بن عثمان می گوید که به امام صادق7 عرض کردم، مردی به مردی دخول کرده، حکم آن چیست؟ که امام7 فرموند: