علاوه بر سید باب، «بهاء الله» نیز بر این امر تاکید کرده و ازدواج را انحصار در ازدواج دائم دانسته و معتقد است که ازدواج موقت حرام می باشد. لذا در کتاب اقدس در این باره چنین آورده است:
«خداوند ازدواج موقت را حرام کرده است در این دوره‌ پاک، مردم از هوی پرستی منع شده اند تا متلبس به لباس پرهیزگاری باشند و هم چنین ازدواج با بیش از دو زن حرام کرده ولی خدمت گرفتن دختر باکره را حلال و بی عیب دانسته است.»
یکی از اشکالاتی که برای دین بهائیت در مورد روابط جنسی می گیرد، امانت دهی زنان برای بارداری جهت تولید نسل و همچنین رابطه جنسی فرد با محارم می باشد. که با توجه به متن فوق که از کتاب «بیان» آورده ایم، نشان می دهد که فرد اگر قادر به بارداری همسر خویش نبود، باید همسرش را به فرد دیگری بسپارد تا این فرد بتواند برای او فرزند آوری کند. به طوری که در قسمت عربی عبارت سید باب چنین آمده است که: «حَلّ علی کُلّ واحِدٍ بِاذنِ دُونِهِ لِاَن یظهر عنه الثَمره» حلال می شود به هر یکی از آن دو نفر با اجازه دیگری آنکه از خود بچه ای بار آورد. این عبارت تصریح می کند که: آنچه حلال و جایز است بوجود آوردن بچه است، چگونه به وجود آوردن و با چه شرایطی اظهار ثمره کردن، اهمیت چندانی ندارد. و فهمیده می شود که مقصود اظهار ثمره است به هر نحوی که باشد. ولی برخی از بهائیان این حکم را به زمان تحدید نسل بهائیت اختصاص داده و جواز این رابطه را به زمان ترس از نابودی نسل بهائیت اختصاص می دهند. ولی آنچه از ظاهر سخنان سید باب بدست می آید این است که این حکم مربوط به تمام زمان ها بوده و به دوره ی خاصی اختصاص ندارد. علاوه بر این سخن جواز ازدواج با محارم نیز در این دین داده شده است و با استناد به سخن بهاء الله مبنی بر اینکه: «من همسران پدرانتان را بر شما حرام نمودم.» و غیر این موارد مانند ازدواج با خواهر، عمه، خاله، برادرزاده، دختر خواهر، مادران رضاعی و خواهران رضاعی همگی حلال است. لذا استدلالی که برخی از بهائیان در این باره گفته اند این است که، تا زمانیکه بهائیت در اقلیت است، ازدواج با این گروه ها اشکالی ندارد. و در رساله سوال و جواب در کتاب اقدس، که شامل مجموع سوالات از بهاء الله می باشد، او حرمت ازدواج با محارم را به بیت العدل واگذار کرد، که در 15 ژانویه 1981 با بیانه ای که از سوی بیت العدل صادر شده حرمت ازدواج را فقط در همسران پدر دانسته اند و توضیح زیادی در این باره نداده اند و تصمیم گیری را به خود نفوس مومنین ارجاع داده شده است. که این خود نشانه اجازه رابطه جنسی با محارم می باشد.
علاوه بر دستور آئین بهائیت بر امر ازدواج جهت تعدیل قوای نفسانی و ازدیاد نسل، در برابر انحرافات جنسی نیز عکس العمل نشان می دهند ولی نوع عکس العمل این دین نسبت به برخی از انحرافات جنسی زیاد بازدارنده نیست به طوری که در باب استمناء جواز بر حلیت داده شده است و خود ارضای را چه در حالت خواب و چه در حالت بیداری جایز دانسته و منی خارج شده از انسان را نیز پاک می دانند. و همچنین در باب مسئله زناء، دین بهائیت حکم بر قبیح بودن و حرمت زنا را داده است به طوری که در کتاب اقدس در این باب چنین آمده است: « قد حرّم علیکم القتل و الزّنا …» و با اینکه این عمل را حرام می داند ولی مجازاتی که برای آن در نظر گرفته اند منوط به نظر بیت العدل بوده که حدوداً دیه زنا بار اول 9 مثقال طلا و در بار دوم 18مثقال طلا می باشد. که حکم آن به صراحت در کتاب اقدس آمده است.
«قد حکم اللّهُ لکلِّ زانٍ و زانیهٍ دیهً مُسَلَّمَهً الی بیت العدل و هی تسعهُ مثاقیلَ من الذّهب و ان عادا مَرّهً اخری عُودُوا بِضِعْفِ الجزآء هذا ما حَکَمَ به مالکُ الأسمآء فی الأولی و فی الأخری قُدِّرَ لهما عذابٌ مُهینٌ.»
در مورد همجنس گرایی و نوع نگاه بهائیت نسبت به آن باید گفت که امروزه تشکیلات بهائیت در تلاش است که همجنسگرایی را از مفاسدی نظیر زنا و فحشاء و حتی لواط و مساحقه تفکیک کرده و تعالیم بهائیت را به سمت سازگاری با آنها و مطابقت با نظریات همجنسگرایی عصر جدید سوق دهند به طوری که سعی می کنند همجنس گرایی را یک رابطه عاشقانه جنسی میان دو هم جنس معرفی کرده و آن را از مسائلی همچون لواط و مستحقه دور کنند.
در منابع بهائیت، همجنس گرایی از لحاظ معنوی امری مذموم و رفتار جنسی خارج از طبیعت انسانی معرفی می شود به طوری که بهاء الله در باره ی همجنس گرایی چنین می نویسد:
« انّا نَسْتَحْیی اَنْ نذکُرَ حکمَ الغِلمانِ اتّقُوا الرّحمنَ یا ملأ الأمکانِ و لا تَرتَکِبوُا ما نُهیتُم عنه فی اللّوح و لا تکونوا فی هَیْمآء الشّهوات من الهائمین»
که مقصود از کلمه « الغِلمانِ » در این مورد، رابطه جنسی شخص مذکّر با پسران است .که معنی لغوی «الغِلمانِ» نیز همین معنا را به ما می رساند به طور که لغویون در معنای ریشه غ ل م چنین می آورند: «الغین و اللام و المیم أصلٌ صحیحٌ یدلُّ على حَداثهٍ و هَیْجِ شَهوه. من ذلک الغُلام، هو الطارُّ الشَّاربِ. و هو بیِّنُ الغُلومِیّه و الغُلُومه، و الجمع غِلْمهٌ و غِلْمان. و من بابه: اغتَلَم الفَحلُ غُلمهً: هاج من شَهوه الضِّراب.» لذا از سخن بهاء الله حرمت رابطه جنسی همجنس گرایانه فهمیده می شود. که توضیح این مطالب نیز در کتاب اقدس به صراحت بیان شده است. زیرا نظر بهائیت بر این است که تنها راه ارضای غریزه جنسی، در قالب نظام خانواده تحقق می یابد.
«حضرت ولیّ امراللّه در تبیین این حکم فرموده‌اند که مراد تحریم همه نوع روابط جنسی
بین افراد هم جنس است. روابط جنسی بر حسب تعالیم بهائی منحصراً در ظلّ ازدواج حلّیّت دارد و بنیان جامعه بشری بر آن استوار است و مقصد از این تعالیم مبارکه حمایت و تقویت آن اساس الهی است»
اما مهمترین مسئله ای که در باب همجنس گرایی در دین بهائیت، باعث توجه و ایراد از سوی سایر مسلمانان شده است، مسئله نوع مجازات و برخورد با همجنس گرایی می باشد. از دید احکام صادر شده از سوی بهاء الله، اگر دو فرد در هر حالتی، چه در نقش فاعل و چه در نقش مفعول، دست به عمل همجنس گرایی بزنند، مجازات آنها بر عهده بیت العدل می باشد.
یعنی جرم انگاری این گناه و تعیین حدود و مجازات بر آن تا حدودی در این دین مبهم مانده است و میزان اختیاراتی که در باب صدور احکام و تبین آن به بیت العدل واگذار شده است در حقیقت بیشتر از سایر منابع صدور احکام دینی می باشد. و با اینکه همجنس گرایی یک گناه به حساب می آید ولی نوع مجازات آن مانند برخی از گناهان بدون مجازات مانند دروغ در نظر گرفته شده است که بیت العدل با توجه به مسائل روز مانند تائید همجنس بازی از سوی جامعه غربی، می تواند مجازاتی برای همجنس گرایی در نظر نگیرد. علاوه بر عدم تعیین مجازات بر همجنس گرایی از سوی بهائیت، مسئله دیگری که بهائیت در باب همجنس گرایی مطرح می کند، مسئله جداسازی همجنس گرایی از همجنس بازی می باشد. به طوری که در برخی از کتب بهائیت و برخی بیانیه های صادر شده از سوی بیت العدل، تمایز همجنس بازی با همجنس گرایی دیده می شود.
دین بهائیت بر این باور است که همجنس گرایی مسئله ای است که نمی توان نام آن را لواط گذاشت بلکه همجنس گرایی صرفاً یک نوع رابطه عشقی و علاقه قلبی میان دو مرد می باشد و اصلاً ربطی به مسائل جنسی همچون مقاربت ندارد. لذا در رساله «سوال و جواب» از کتاب اقدس ضمن بحث در باره حکم لواط، به مسئله تفاوت بین همجنس گرایی و همجنس بازی نیز اشاره می کند و می نویسد:
«هر قدر عشق و محبّت بین دو هم جنس شدید و خالص باشد ، اگر به روابط جنسی منجر گردد نادرست و خطا است و اگر گفته شود که این روابط کمال مطلوب عشق و محبّت است چنین ادّعائی عذری است نامقبول»
همچنین در بیانیه ای که از سوی سایت رسمی دیانت بهائیت در پاسخ به سوال متداوم فردی صادر شده است، همجنس گرایی را امری اختلالی در حوزه فیزیولوژیکی و روانشناختی مطرح کرده که فرد در طول زندگی خود به آن دچار شده و به مرور زمان قابل درمان است و اگر هم قابل درمان نباشد باید از رنج حاصله از این نوع گرایش در جهت سلامتی فرد مورد نظر کاست و این اختلال را نمی توان هم تراز لواط یا همان همجنس گرایی دانست. لذا در نامه صادر شده در مورد تفاوت همجنس بازی و همجنس گرایی چنین آمده است که:
«همجنس گرائی با همجنس بازی متفاوت است. همجنس گرائی مانند بسیاری از اختلالات جسمی یا روانی دیگر اگر قابل معالجه باشد باید درمان شود و اگر لاعلاج باشد باید در کاستن از رنج و عوارض آن کوشید. منشاء این اختلال چه نقائص اندامی و هورمونی باشد و چه اشکالات تربیتی و عوامل محیطی نباید افرادی را که در این زمره قرار می گیرند به چشم انسانهای منحرف یا شایسته سرکوب و مجازات نگریست بلکه باید به ایشان کمک نمود تا به شیوه ای معقول و با کمترین آسیب فردی و اجتماعی بر مشکلشان فائق آیند.»
علاوه بر نوع نگاه بهائیت در باب قبح یا حسن همجنس گرایی، نوع نگاه بهائیت به مجازات و برخوردها در مورد همجنس گرایی نیز از اهمیت خاصی برخاوردار است به طوری که در این دین با توجه به اعتبار دهی فوق العاده به بیت العدل از سوی آموزه های دینی بهائیت، نوع مجازات این گرایش جنسی بر عهده بیت العدل واگذار شده است و هر نوع مجازات که از سوی بیت العدل صادر گردد، همان حکم مجازات در نظر گرفته می شود که می توان برای یک فرد همجنس باز هم حکم شلاق، اعدام و یا هر حکم مالی و غیر مالی دیگری در نظر گرفت و هم می توان حکم عفو یا عدم برخورد با فرد همجنس باز را صادر کرد. که درباره ی نوع برخورد با این گرایش جنسی چنین حکم داده شده است که:
«سوال: مقادیر حد میان سارق، زناکار و لواط چه مقدار می باشد؟ جواب: تعیین مقادیر حدّ به بیت العدل راجع است.»
با توجه به مطالب گفته شده، غریزه جنسی و ارضای صحیح آن در دین بهائیت باید در قالب و چهارچوب ازدواج و روابط زناشویی مطرح شود به طوری که علاوه بر ارضای صحیح غریزه جنسی، مسئله ازدیاد نسل نیز در قالب ازدواج مطرح می شود و هرگونه انحراف جنسی با توجه به آموزه های بهائیت که خارج از قالب ازدواج صورت گیرد امری قبیح و گناه آلود می باشد. همچنین همجنس بازی با تفکیک از همجنس گرایی که یک اختلال روانی و جسمی است، به خاطر خروج از چهارچوب ازدواج امری گناه و زشت به حساب می آید و نوع برخورد با این گناه به بیت العدل اختصاص دارد که هم می توان به مجازات های مالی و غیر مالی حکم داده شود و هم می تواند بر عدم مجازات همجنس بازی حکم صادر شود. ولی به طور کلی و بدون در نظر گرفتن تمام انتقادات و اشکالات موجود درباره دین بهائیت، همجنس بازی یا همان لواط و مساحقه از دید این دین گناه می باشد.