قصد رفتاری
هنجار ذهنی
انگیزش برای پیروی
باورهای کنترل
کنترل رفتاری درک شده
قدرت درک شده
نمودار ۳-۱ : مدل نظریهی عمل منطقی و رفتار برنامهریزی شده، (منبع : صفاری و دیگران، ۱۳۸۸ : ۶۲).
۳-۱-۳- مدل تغییر رفتار [۴۳]
این مدل در سال ۱۹۷۹ توسط پروچاسکا بنا نهاده شد. در سال ۱۹۸۰ پروچاسکا و دیکلمنته مدلی را با محورهای اصلی آمادگی یک فرد برای تغییر، تلاش برای دگرگونی و پیشرفت بسوی رفتار سالم معرفی نمودند. مراحل مدل اینها از تحقیق در باب مسئله ترک سیگار و درمان اعتیاد الکل و مواد مخدر منتج شد و در سالهای اخیر برای حل سایر معضلات بهداشتی مانند تغییرات تغذیهای نیز بکار میرود. تغییر در رفتار بعنوان فرایند نه یک حادثه نگریسته میشود که فرد در سطوح مختلف انگیزه و آمادگی برای تغییرات قرار دارد. از آنجایی که مردم در نقاط مختلف این فرایند هستند مداخلات برنامه ریزی شده بایستی با هر مرحله منطبق باشند. شش مرحله که در این مدل تعریف شده است عبارتند از: ۱) -مرحله قبل از تفکر- شخص از مشکل آگاه نیست و یا بطور جدی در مورد مسئله بهداشتی فکر نکرده است. ۲)- مرحله تفکر- شخص بطور جدی در مورد مسئله حادث شده فکر میکند. ۳)- مرحله آمادگی یا قصد- شخص برنامه برای عمل دارد و آخرین انطباق‌ها را قبل از تغییر رفتار صورت میدهد. ۴)- مرحله عمل- شخص برنامه عملیاتی ویژه‌ای را برای اصلاح رفتار و محیطش انجام می‌دهد. ۵)- مرحله ماندگاری- فرد رفتار مورد علاقه و جایگزین شده جدید را ادامه می‌دهد (مراحل توصیه شده بطور دوره‌ای برای جلوگیری از عود رفتار ناسازگار تکرار می‌شوند). ۶)- مرحله نهایی- فرد هیچ تلاشی و هیچ مقاومتی برای عود رفتار نادرست انجام نمی‌دهد. در عود شخص به رفتار سابقش رجوع می‌کند و عود می‌تواند در هر کدام از مراحل عمل و ماندگاری رفتار اتفاق بیافتد. این مدل بیشتر از آنکه مدلی خطی باشد، مدلی دوار و چرخشی است. در حقیقت در طول این سیکل دایره‌ای فرد ممکن است در هر کدام از مراحل تفکر، قصد، عمل، عود و بازگشت مجدد به مدل قبل از آنکه به مرحله نهایی برسد از مدل خارج گردد (صفاری و دیگران، ۱۳۸۸ : ۶۷ – ۶۶ ).
۳-۱-۴- مدل قصد رفتاری[۴۴]
این مدل در سال ۱۹۶۷ توسط مارتین فیش بین ارائه شد و در سال ۱۹۷۵ با همکاری آیزن کامل شد و به عنوان یک مدل رسمی ارائه گردید. مدل قصد رفتاری بر مبنای تئوری عمل منطقی[۴۵] (نشان میدهد انسانها کاملاً منطقی بوده و به طور سیستماتیک از اطلاعاتی که معمولاً در اختیار آنان است استفاده می کنند)، استوار است و این تئوری نیز کاربرد نظریهی دیگری به نام انتظار ارزش[۴۶] (که نشان میدهد وقتی افراد دست به رفتاری میزنند که از آن رفتار انتظار سود و ارزش داشته باشند) است.
در نظریهی قصد رفتاری فیش بین و آیزن معتقدند کلاً پیش بینی رفتارها مشکل نیستند. همیشه قصد منجر به رفتار نمیشود و همیشه ارتباط کاملی بین رفتار و قصد وجود ندارد. قصد لازمهی رفتار است ولی برای آن کافی نیست.
عوامل تعیینکنندهی قصد در این نظریه عبارتند از : عامل شخصی که مربوط به سرشت خود شخص است، بازتاب تاثیر اجتماع یعنی فشارهای اجتماعی که از سوی افراد بانفوذ جامعه بر روی تصمیمگیری و اتخاذ رفتار فرد تحمیل میشوند. عامل شخصی مربوط به ارزشیابی مثبت و منفی فرد از انجام یک رفتار است که به نگرش نسبت به رفتار معروف[۴۷] است، ممکن است نگرش یک فرد برای انجام رفتاری مثبت باشد ولی نگرش فرد دیگر نسبت به انجام همان رفتار منفی باشد. بنابراین نگرش افراد در برابر موضوعات مختلف متفاوت هستند.
دومین عامل موثر بر قصد فرد، عامل اجتماعی است که مربوط می شود به فهم یا درک شخص از فشارهای اجتماعی که بر شخص وارد میشود که کاری را انجام بدهد یا ندهد که به هنجارهای انتزاعی[۴۸] معروف است. وقتی که یک فرد میخواهد برای انجام کاری قصد نماید تحت تاثیر یکی یا هر دو عامل فوق قرار میگیرددو عامل در به وجود آمدن نرمهای انتزاعی یا فشارهای اجتماعی دخالت دارد : ۱- اعتقادات نرمی[۴۹] : اعتقاداتی که زیر بنای نرمهای انتزاعی هستند. چون افراد ذینفوذ و مورد اعتماد شخص، انجام رفتاری را از فرد میخواهند، فرد نسبت به انجام آن کار اعتقاد پیدا کرده و قصد انجام رفتار مینماید، این اعتقاد فرد را که با توجه به خواسته افراد مورد اعتماد صورت میگیرد، اعتقادات نرمی میگویند.
۲- انگیزه های اطاعت فرد [۵۰] : گاهی اوقات انگیزه های اطاعت فرد (ترس، احترام) تشکیل دهندهی نرمهای انتزاعی بوده و منجر به قصد برای انجام رفتار میشود. تصمیم برای اتخاذ رفتار به دو عامل زیر بستگی دارد : قدرت خواسته شخص (تا چه مقدار نگرش فرد بالاست)، حساسیت فرد به فشار (چه مقدار در مقابل فشار مقاومت دارد و یا به آن بی اعتناست) (دیدارلو و دیگران، ۱۳۸۸ : ۸۷-۸۶). نمودار ۳-۲- طرح مدل مذکور را نشان می دهد.
نگرش نسبت به رفتار
اعتقادات دربارهی نتایج رفتار
و ارزیابی از نتایج رفتار
رفتار بهداشتی
قصد رفتاری
نرمهای انتزاعی
اعتقادات نرمی و
انگیزه برای اطاعت
نمودار ۳-۲ : طرح مدل قصد رفتاری (منبع : دیدارلو و دیگران، ۱۳۸۸ : ۸۷-۸۶).
۳-۱-۵ – مدل ارتقاء دهنده سلامت [۵۱]
مدل ارتقاءدهنده سلامت توسط پندر[۵۲] (۱۹۹۶) مطرح شده است. این مدل که از تئوریهای ارزش- انتظار و شناخت اجتماعی نشات میگیرد جهت پیشبینی رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت به وجود آمده است. این مدل سعی میکند انتظارات و ویژگیهای فردی و اینکه چگونه رفتارهای ویژه شناخته می شوند و بر خروجیهای رفتاری موثرند را توضیح و تبیین کند. طبق مدل مذکور، دو نوع از ویژگیها و انتظارات فردی وجود دارد که بر خروجیهای رفتاری موثرند :
۱- رفتارهای پیشین فرد که جزء متعلقات فرد به حساب میآید. ۲- ویژگیهای شخصی که متشکل از تجارب فرهنگی – اجتماعی، روان شناختی و بیولوژیکی است.
چهار متغیر ویژه رفتاری با اهمیت یکسان که بر پیامدهای رفتاری تاثیر میگذارند وجود دارد. این چهار متغیر عبارتند از : منفعت ادراکشده از کنش، محدودیت ادراکشده از کنش، خود اثربخشی ادراکشده و تاثیر مربوط به عمل. این متغیرها در ترکیب با تاثیرات موقعیتی و بینشخصی، اجزایی برای تعهد افراد جهت تصمیمگیری برای عملکردن هستند. خوشبختانه، تعهد افراد برای تصمیم به عمل کردن در رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت نتیجه خواهد داد.
عواملی که بر رفتارهای سلامت تاثیر میگذارند، چندبعدی هستند. همه عوامل با هم در ارتباط هستند و بنابراین نتایجی را به وجود میآورد که هم تاثیرات مستقیم و هم تاثیرات غیرمستقیم بر رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت دارد. این عوامل جریانهایی را حمایت میکنند که بر افراد برای تصمیم گیری و مشارکت در رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت تاثیر میگذارند. شناسای روابط درونی و درک پویایهایی که رفتارهای ویژه سلامت را تسهیل میکنند بینشی را هم در مورد رفتارهای مخاطرهآمیز سلامت و هم رفتارهای ارتقاءدهنده سلامت ایجاد میکند (پندر، ۲۰۱۲).
۳-۱-۶- نظریهی شناخت اجتماعی[۵۳]
در سال ۱۹۶۳ آلبرت باندورا و ریچارد والترز نظریهی شناخت اجتماعی را مطرح نمودند. این نظریه فرض میکند رفتار انسانی را میتوان به صورت یک علیت سه گانهی دو سویه توضیح داد. یکی از زوایای این مثلث را رفتار تشکیل میدهد. زاویهی دوم شامل عوامل محیطی بوده و زاویهی سوم متشکل از عوامل فردی نظیر شناخت ها، عواطف و رویداد های زیست شناختی است. تعامل بینظیر میان این سه بعد منجر به تغییر رفتار میگردد. بنابراین هر سه بعد – عوامل فردی، عوامل رفتاری و عوامل محیطی – میبایست در طراحی مداخلات آموزش بهداشت و ارتقاءسلامت منظور گردد (صفاری و دیگران، ۱۳۸۸ : ۱۰۱).
عوامل رفتاری
عوامل فردی عوامل محیطی
نمودار ۳-۳ : اجزای اصلی نظریهی شناخت اجتماعی (منبع : صفاری و دیگران، ۱۳۸۸ : ۱۰۱)
بر اساس این نظریه، پنج قابلیت اساسی برای انسان توصیف میشود که عبارتند از : قابلیتهای نماد سازی، جانشینی، آینده نگری، خود تنظیمی و خود انعکاسی.
ساختارهای این نظریه : ۱). دانش میباشد که شامل یادگیری حقایق و کسب بصیرت در رابطه با عمل، ایده، شیء، شخص یا موقعیتی میباشد. دانش جزء ضروری هر گونه تغییر رفتار محسوب میشود و پیش شرط لازم هر نوع تغییر است. اما اغلب برای تغییر رفتار کافی نیست.
۲). انتظارات پیامد است که شامل پیش بینی پیامدهای احتمالی ناشی از درگیری در رفتار مورد بحث میباشد.
۳). امیدها و ارزشهای پیامد است، که دوشادوش انتظارات پیامد حرکت میکند. این ساختار اشاره به ارزشی دارد که شخص بر پیامدهای احتمالی ناشی از انجام یک رفتار مینهند. هر چه قدر این ارزشها سطح بالاتری داشته باشند، شانس بیشتری برای درگیری در رفتار مورد نظر وجود دارد.

یکی دیگر از مطالب سایت :
پایان نامه درباره مفاسد اداری:معیارهای تشخیص فساد اقتصادی

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت  jemo.ir  مراجعه نمایید.