وقتی کسی مناسب کاری نیست و اهلیت لازم را برای مسئولیتی ندارد و در جایگاهی قرار میگیرد که جایگاه او نیست، انواع تباهیها ظهور میکند. از پیامبر اسلام(ص) نقل شده است که فرمود: «کسی که بر مسلمین پیشی گیرد و پیشوای آنان گردد در حالیکه میبیند در میان مسلمانان کسی شایستهتر و با فضیلتتر از او وجود دارد، نسبت به خدا و پیامبر او و مردم مسلمان خیانت کرده است» و امام ششم(ع) فرمود: کسی که عهدهدار چیزی از امور مسلمانان شود و آن را ضایع و تباه سازد، خداوند او را ضایع میگرداند.تباه و خراب شدن کارها ناشی از عدم صلاحیتهای تخصصی و اخلاقی مدیران است.
قرار گرفتن فرد در جایگاهی که شایستگی آن را ندارد، فرد را از اخلاق انسانی دور مینماید، زیرا نفس چنین کاری، عملی ضداخلاقی است و آن میپذیرد در جایی قرار گیرد که جای او نیست، ابتدا حریمهای اخلاق انسانی خود را میشکند و آن که با حریمهای اخلاقی ویران شده کاری انجام میدهد، به راحتی به حریمهای فردی و اجتماعی، مادی و معنوی تجاور میکند و دست تعدی میگشاید؛ و در مقابل، آن که براساس شایسته سالاری و اهلیتگرایی در جایگاه مناسب خود قرار میگیرد، مورد تاییدهای درونی و بیرونی واقع میشود، و این خود، بهترین زمینه اخلاق اداری و پایدار کننده آن است. امیرمومنان علی(ع) در عهدنامه مالک اشتر این گونه تذکر میدهد:
بر سر هر یک از کارهایت مسئولی از آنان بگمار که نه بزرگی کار او را ناتوان سازد، و نه بسیاری آن وی را پریشان نماید.
2-4-10-1-1- نیروی شایسته از منظر نهج البلاغه
با رجوع به بیانات حضرت امیر درنهج البلاغه ویژگیهای نیروی شایسته را چنین می یابیم:
1. اهل تقوا و صداقت باشد.
2. صبور و بردبار.
3. دیربه خشم آید.
4. عذرپذیرتر از دیگران باشد.
5. برای ضعیفان و قشر آسیبپذیر جامعه از همه مهربانتر باشد.
6. دلیر و شجاع، بخشنده و جوانمرد باشد.
7. عنوان اداری، مقام و منصب اجتماعی موجب سرکشی و تکبر او نگردد
2-4-10-2- علاقهمندی شخصی
وجود علاقهمندی شخصی در کار و مسئولیت، سختیها را بر آدمیسهل میکند و توانمندی و حوصله ورزی به بار میآورد و در به وجود آمدن اخلاق اداری نقشی جدی دارد.امیر مومنان علی (ع) در سفارشی والا فرموده است:
دلها را میلی است و روی آوردنی و پشت کردنی، پس دلها را آن گاه به کار گیرید که خواهان است و روی در کار، چه دل اگر به ناخواه به کاری وادار شود، کور گردد.
2-4-10-3- قانونگرایی
تا وقتی قانونگرایی بر کارگزاران و کارکنان حاکم نشود، انتظار جلوه یافتن اخلاق اداری، انتظاری دوری از واقع است، زیرا کسی که حدود و حریمها را میشکند و یا خود را فراتر از قوانین میبیند، نمیتواند پایبند حرمتهای اخلاقی و مرزهای انسانی باشد.
2-4-10-4- تامین مالی
اخلاق اداری پدیدهای نیست که با موعظه و نصیحت، و بخشنامه و دستورالعمل حاصل شود، بلکه شاکله ای است که در رفتار و مناسبات اداری، آن هم با وجود بستر و زمینه مناسب ظهور مییابد و تامین مالی، از زمینه سازیهای عمده آن است.نگاه اما به کارگزاران و کارکنان دستگاه اداری، نگاهی بسیار لطیف و انسانی است و تامین مالی آنان را از این منظر مورد توجه قرار داده و فرموده است:« ثُمَّ أَسبِغ عَلَیهِمُ الأَرزَاقَ فَإِنَّ ذلِکَ قُوَّۃ لَهُم عَلَی استِصلَاحِ أَنفُسِهِم»