1-رژیم غذایی مناسب 2- فعالیت بدنی منظم، انجام ورزش غلظت انسولین خون را کاهش و حساسیت به انسولین را افزایش میدهد. ورزش سبب افزایش تعداد گیرندههای انسولین غشای خارجی سلولها شده، و در نتیجه گلوکز بیشتری به داخل سلول راه می یابد. فعالیت بدنی دوز مصرف داروهای خوراکی را نیز کاهش میدهد.
برای اجتناب از عوارض شایع پس از ورزش دو راه وجود دارد: الف) قبل از ورزش و فعالیت غیر معمول انسولین کمتری تزریق شود 2) قبل یا همزمان با ورزش مواد کربوهیدرات دار بیشتری شود. ورزشهایی که در آن امکان ضربههای شدید، جراحت سطحی و عمقی و شکستگی استخوان وجود دارد، در این افراد توصیه نمیشود (گوردن، 1387).
موارد منع ورزش:
ابتلا به رتینوپاتی پیشرونده
قند خون بیش از (300) میلی گرم در دسی لیتر
وجود کاهش فشار خون وضعیتی
رژیم غذایی باید طوری باشد که نیاز فرد را در شرایط معمول و یا خاص مثل حاملگی و استرس فراهم نماید. رژیم غذایی روزانه باید به میزان 500-250 کیلوکالری کاهش یاید و در آن 60-50% از کربوهیدرات 15-10% پروتئین از دو نوع گیاهی و حیوانی و 30-20 % چربی (3/1 چربی اشباع شده، 3/1 اسید چرب با یک باند مضاعف) باشد.
این اسید چرب بیشتر روغن کبد ماهی، روغن آفتابگردان و مغزها (گردو، بادام، فندوق، پسته، تخمه) فیبرهای غذایی از انواع محلول و نامحلول میباشد (گوردن، 1387).
2-1-1-14- درمان دیابت
انسولین به دو صورت خوراکی و تزریقی موجود میباشد، داروهای تزریقی به صورت انسولینو در دو نوع کوتاه اثر (رگولار) وطولانی اثر میباشند، که معمولا در دو نوبت روز تزریق میشود. و دوز لازم هر فرد 3/1 قبل از صبحانه و 3/2 قبل از شام در محلهای به ترتیب ناف، ناحیه بازو و ران به صورت چرخشی تزریق میشود.
آمپولهای انسولین که به طور دائم مصرف میشوند نیاز به نگهداری در یخچال ندارد اما بقیه آمپولها باید در یخچال نگهداری شوند.
هر سر سوزن انسولین اگر آلوده نشود میتوان 8-7 بار استفاده کرد.
تزریق باید در بافت زیر جلد با زوایه 45 درجه انجام شود.
نباید از آمپولهایی استفاده کرد که محتویات آن به جدار شیشه چسبیده باشد و یا تا حدی بی رنگ شده باشد.
در صورت وجود کریستال و یا یخ زدگی نیز نباید استفاده شود.
انسولین کریستال در هنگام مصرف باید حتماً صاف و بی رنگ باشد (واتکینز، 1377).
افسردگی :
افسردگی عبارت است از احساس غم، دل سردی و یا ناامیدی که فردی حداقل به مدت دو هفته در اغلب روزها و در اغلب ساعات روز به علاوه علائم همراه، داشته باشد. افسردگی یکی از مسائل و مشکلات مهم بهداشت جامعه میباشد. اختلالات افسردگی با کارکرد اجتماعی و شخصی تداخل میکند و بیماران افسرده، کسانی هستند که ذهن، رفتار، جسم و خلق آنان تحت تاثیر قرار گرفته است. افراد افسرده ممکن است که توانایی انجام فعالیتها و مسئولیتهای معمول و عادی شغلی را از دست بدهند (کریمی، 1381).
برای افسردگی حقیقی، علت واحد و مشخص را نمیتوان مطرح کرد. بعضی از عوامل زیست شناختی نظیر بیماریهای جسمی، اختلالات هورمونی و نیز مصرف برخی داروها میتوانند نقش داشته باشند. عوامل افزایش دهنده خطر برای بروز افسردگی عصبانیت یا احساس دیگری که ابراز نشده باشد، داشتن شخصیتی وسواسی، جدی یا شدیداً وابسته، سابقهی خانوادگی افسردگی، وابستگی به الکل، شکست در ازدواج، شغل و یا روابط با دیگران، مرگ یکی از نزدیکان که برای فرد مهم باشد، انجام برخی از اعمال جراحی نظیر برداشت پستان به خاطر سرطان، زنانی که دچار یائسگی میشوند، مصرف برخی داروها، نظیر رزیپن و داروهای مسدود کننده گیرنده بتا آدرنرژیک (مانند: پروپرانولول، آتنولول) و داروهای آرام بخش و خواب آورهمچنین برخی از بیماریهای سیستمیک مزمن، نظیر دیابت، سرطان لوزالعمده و اختلالات هورمونی میباشد (معتمدی، 1376).
مهمترین عارضهای که فرد را تهدید میکند، خطر اقدام به خودکشی در فرد افسرده است که علائم هشدار دهنده آن عبارتند از: گوشه گیری از خانواده و دوستان، به زبان آوردن اینکه می خواهد همه چیز را تمام کند، اقدام به نوشتن وصیت نامه و نیز خوشحالی ناگهانی پس از احساس ناامیدی طولانی مدت (معتمدی، 1376).
افسردگی حالت روانی است که مشخصه آن احساس غمگینی، تنهایی، ناامیدی، کاهش اعتماد به نفس، سرزنش خود، به همراه علائمیشامل کندی روان حرکتی، کناره گیری از ارتباطات بین فردی و نشانههای نباتی مانند بی خوابی و بی اشتهایی مشخص میشود.