اگرچه در گذشتهها به سبب آنکه دختران از امکان تحصیل و اشتغال بهرهمند نبودند، مهریه را به عنوان پشتوانهای برای فردا محاسبه میکردند، اما اکنون که شرایط اجتماعی به نحو قابل ملاحظهای تغییر کرده است، افراط در این زمینه چه معنایی میتواند داشته باشد در حالی که معمولاً هر دو طرف در آغاز راه به این نکته اشاره میکنند که مهریه را کی داده و کی گرفته؟ خانواده عروس غالباً براین باورند که عامل مهریههای سنگین احساس ناامنی آنان نسبت به آینده و یا ارزش دخترشان و خودشان در پیش چشم فامیل و در و همسایه است وحتی چنین میپندارند که اگر میزان مهریه دخترشان از فلان دختر فامیل کمتر باشد، چه میشود و چه نمیشود!
این نکته بارها به تجربه اثبات شده است که مهریههای سنگین نمیتواند پشتوانه امنی برای تداوم زندگی زناشویی باشد؛ زیرا در صورت ناسازگاری زوجین و یا بدرفتاری شوهر تحمل و ادامه زندگی بیمعنا است، و به گواه موارد متعدد چه بسیار اتفاق افتاده که زن در طلاق پیشقدم شده با این منطق که «مهرم حلال و جانم آزاد» که چنین نگرشی در واقع روایتگر روح حریتخواه و عزتطلب انسان است که زندگی بدون عشق و محبت و همراه با حقارت و آزار را دوست نمیدارد(شرفشاهی، 1389: 6).
«از نظر فقهی، مهریه اندازه مشخصی ندارد و حداقل و حداکثری برای آن مشخص نشده است. ولی چون مالیت داشتن و قابلیت تملک شرط صحت آن است، باید اندازه آن به قدری باشد که ارزش داد و ستد داشته باشد. یک دانه گندم هرچند قابل تملک است ولی به تنهایی ارزش داد و ستد ندارد، بنابراین نمیتواند مهر قرار گیرد.
احادیث مرتبط با این موضوع را میتوان به چند دسته تقسیم کرد:
الف) در برخی روایات، سنگین بودن مهر یک امر نامطلوب و نکته منفی درباره زن قلمداد و مکروه دانسته شده است.
ب) برخی دیگر از روایات به صراحت بر این نکته دارد که مهر لزوماً حداکثر ندارد.
ج) در روایاتی نیز چنین آمده میزان مهر با توافق طرفین معین میشود. اطلاق این روایات میرساند که مهریه مورد توافق به هر اندازه که باشد نفوذ شرعی خواهد داشت.
از نظر حقوقی نیز مطابق ماده1080ق.م. که میگوید: «تعیین مقدار مهر منوط به تراضی طرفین است». حداکثری برای مهر وجود ندارد مگر آنکه آنقدر زیاد باشد که عرفاً غیر قابل قلمداد گردد. البته این مانع از آن نیست که قانونگذار به دلیل مصلحت عمومی و برای تسهیل در ازدواج جونان با وضع مقرراتی، خانوادهها را از تعیین مهریههای زیاد منع کند. زیرا شأن حاکم محدود ساختن آزادیها برای جلوگیری از مفاسد عمومی است که در اثر بیتوجهی و ترک تعمق در مفاهیم بلند ازدواج و مانند آن پدید میآید. آنچه مورد بحث است آن است که از نظر حکم اولی، حد نهایی برای مهر وجود ندارد. چرا که تعیین مهر نیز نوعی توافق است و تابع اصل آزادی قراردادها میباشد»(وحدتی شبیری، 1378: 200-199).
2-2-2: تعریف مهریه
در کتابهایِ فقهی افزون بر واژه مهریه، واژگان دیگری همانند؛ الصَداق، الصِداق، نحله، فریضه، کابین و … بهکار رفته است؛ ولی مهریه رایجترین واژهای است که در روایات و اصطلاحات فقها و میان مردم کاربرد دارد. در زبان انگلیسی از معادلهای « Dowry, Mahr, Price of bride» برای مهریه استفاده میشود. در دایرهالمعارف اسلام برای تعریف مهریه آمده است: «مهر از کلمه عبری موهآر و از ریشه سریانی مهرا گرفته شده که به معنای هدیه عروس است. مهریه، معانی متفاوتی دارد: از جمله قیمت خرید، مترادف با صداق به معنای محبت و دوستی و هدیهای که به طور داوطلبانه از طرف داماد پرداخت میشود. مرحوم دهخدا مهریه را به معنای کابین و دست پیمان دانسته است(یوسف زاده، 1384: 51).
البته مهر به فتح میم، به معنای صداق است. گفته شده از آن جهت به مهر، صداق میگویند که دلالت بر رغبتِ صادقانه زن دارد. هم چنین لغات دیگر مترادف آن «نحله» فریضه اجر و علایق و عقر و حبا میباشد. در اصطلاح فقه و قانون مدنی «مهر» عبارت است از مال (و یا چیزی که قائم مال باشد) معینی که بر سبیل متعارف زوج به زوجه به هنگام عقد نکاح میدهد و یا به نفع زوجه بر ذمه میگیرد. همچنین گفته شده «مهر» حقی است مالی برای زن که شارع در عقد ازدواج صحیح یا دخول به شبه یا بعد از عقد فاسد پرداخت آن را از جانب مرد واجب گردانیده است(پارسا، 1381: 64-63).
دکتر کاتوزیان در تعریفی دیگری از مهریه میگوید: مهر مالی است که به مناسبت نکاح، مرد ملزم به دادن آن به زن میشود. الزام مربوط به تملیک مهر، ناشی از حکم قانون است و ریشه‌ی قراردادی ندارد و به همین دلیل سکوت دو طرف در عقد و حتی توافق بر اینکه زن مستحق مهر نباشد، تکلیف مرد را در این زمینه از بین نمیبرد. انعقاد نکاح به تراضی صورت میپذیرد، ولی همین که زن و مرد با پیوند زناشویی موافقت کردند، در وضع ویژهای قرار میگیرند که به ناچار باید آثار و نتایج آن را پذیرا شوند. الزام به دادن مهر یکی از آثار آن وضع است؛ الزام قانونی که برعهدۀ مرد قرار میگیرد(کاتوزیان، 1382: 114).
3-2-2: تاریخچه مهریه
رسم مهریه به 3000 سال قبل از میلاد برمیگردد. تمدنهای باستانی مصر، بین النهرین، عبرانیان، آزتک، و اینکاها نیز مهریه داشتند(Quale,1988). قبایل آلمان، که به 2000 سال قبل از میلاد میرسند و اروپای غربی که به 600 تا 1000 سال قبل از میلاد برمیگردند برای ازدواج قانونی، بایستی مهریه در نظر میگرفتند(Hughes, 1985: 58). یک ازدواج قانونی معتبر در شرع اسلام نیز نیاز به تعیین مهریه دارد(Bianquis, 1996: 601). چنین رسومی با مغرب در قرون وسطا، قبایل بادیهنشین در شرق میانه و کشورهای تحت نظر امپراطو
ری عثمانی مثل عراق، سوریه، مصر، ترکیه، ایران، آلبانی و افغانستان مرتبط است(Rapoport, 2000: 36; Quale, 1988). کشور چین قدیم نیز برای یک ازدواج معتبر مهریه تعیین میکردند و این رسم هم تا به امروز در بسیاری از مناطق چین به شکل یک هنجار در آمده است(Ebrey, 1993). تایوان هم به پیروی از چین باستان رسم مهریه و جهیزیه را اجرا میکند(Parish and Willis, 1993). دیگر کشورهای آسیای جنوب شرقی مثل تایلند، اندونزی و برمه از رسم مهریه پیروی میکنند(Cherlin and Chamratrithirong,1988; Spiro, 1975: 863). مهریه زیاد در آفریقا رایج است و بیش از 90 درصد از جوامع صحرایی جنوب آفریقا به طور سنتی از این رسم پیروی میکنند(Murdock, 1967;58 Goody, 1973:337).
جدول ذیل لیستی از مطالعات است که به شیوع مهریه در زمان معاصر اشاره دارد. رسم مهریه در حال حاضر در مناطق روستایی چین باقی است اما به ندرت در شهرهای چین دیده میشود. بیشتر ازدواجهای شهری در تایلند هنوز همچنین داد و ستدی دارند. همچنین در اکثر شهرهای مصر دیده میشود(: 1512007, Siwan) .
شیوع مهریه در جوامع معاصر
کشور سالها پرداخت مهریه
روستاهای چین 1950–2000 79%
شهرهای چین 1933–1987 9%
تایوان 1940–1975 53%
روستاهای تایلند 1950–1978 93%
شهرهای تایلند 1950–1978 79%

یکی دیگر از مطالب سایت :
دانلود پایان نامه ارشد ارتقاء حقوق زن