«رأسُ الإسلامِ الأمانه.»رأس مسلمانی امانتداری است.
2-4-11-4- اصل انضباط کاری
انضباطِ کاری یعنی سامانپذیری، اراستگی، نظم و ترتیب، و پرهیز از هرگونه سستی و بیسامانی در کار.تواناترین مدیران و کارگزاران و کارکنان در یک مجموعه اداری که اصل انضباطِ کاری بر آن حاکم نیست، توفیقی کسب نخواهند کرد و جز اتلاف نیرو بهرهای نخواهند برد.از جمله سفارشات امیر المومنین (ع) آمده است:
«کار هر روز را در همان روز انجام ده، زیرا هر روز کاری مخصوص به خود دارد.» (نامه 53)
همچنین لازمه انضباطِ کاری پرهیز از شتابزدگی و نیز سستی در امور است.
«بپرهیز از شتاب در کارهایی که هنگام انجام دادن آن نرسیده، یا سستی در آن چون انجام دادنش ممکن گردیده.» (همان).
هرگونه سستی و بینظمیدر امور موجب تضییع حقوق است.
«آنکه زمام خود را به دست سستی سپارد، حقوق خود را خوار دارد» (حکمت 239)
2-4-11-5- اصل پیگیری
امیرمؤمنان(ع) در فرمانها و دستورالعملهای حکومتی و اداری خود، کارگزارانش را به پیگیری امور سفارش نموده و از آنان خواسته است که در خدمتگزاری مردمان پیگیرانه عمل کنند و در دستورالعملی چنین فرموده است:
«حاجت کسی را روا ناکرده مگذارید و کسی را از آنچه مطلوب اوست، بازمدارید.» (نامه 51).
2-4-11-6- اصل رفقورزی
در دیدگاه امیرمؤمنان(ع) رفقورزی بهترین وسیله توفیق در امور است و در اخلاق اداری نقشی راهگشا و اساسی دارد. «اذا ملکت فارفُق» هرگاه زمامدار شدی، باید مدارا نمایی و رفقورزی.
2-4-11-7- اصل نفی خودکامگی
خودکامگی آدمی را به سرکشی و تعدی میکشاند و این امر بسیار خطرآفرین است زیرا به محض ظهور آن، حقوق مردمان زیر پا گذاشته میشود و حرمت و کرامتشان شکسته میگردد، امام (ع) چنین میفرماید:
«مبادا بگویی که من اکنون بر آنان مسلطم، از من فرمان دادن است و از ایشان اطاعت کردن، زیرا این کار دل را سیاه و تباه میسازد و دین را پژمرده و بیآبرو نماید و نعمت را زایل و بلا و آفت را نزدیک گرداند.» (اقتباس از دلشادتهرانی،1389).
2-4-12- اصول اخلاق رهبری نورث هاوس
نورث هاوس (2004)، اصول پنجگانه اخلاق رهبری را در قالب گزارههایی به شرح زیر توصیف مینماید:
1. رهبران اخلاقمدار به دیگران احترام میگذارند و از احترام گذاشتن به کسی به عنوان ابزاری برای دستیابی هدفی دیگر بهره نمی گیرند. شکل عملی احترام به افراد در سازمان با همدلی، هم احساسی و گوش دادن است که به صورت سعه صدر داشتن در مقابل دیدگاههای متفاوت تجلی مییابد.
2. رهبران اخلاقمدار خدمتگزار دیگرانند: این اصل مصداقی از نوع دوستی است. میتوان خدمات نوع دوستانه را با شاخصهایی مانند توانمندسازی، تیمسازی،رفتارهای شهروندی و حفاظت از کارکنان ارزشیابی کرد.
3. رهبران اخلاق مدار عادل هستند: در جایی که قرار است با افراد مختلف به گونههای متفاوت رفتار شود، باید دلایل رفتار متمایز،روشن و معقول و مبتنی بر ارزشهای اخلاقی مستحکم باشد. رعایت انصاف مستلزم آگاهی کامل نسبت به موقعیتها و افراد میباشد و نیازمند تلاش پیگیر است.
4. رهبران اخلاقمدار صادق هستند. اولین پیامد صادق بودن کسب اعتماد است. وقتی رهبران صادق نیستند، دیگران آنها را غیرقابل اتکا ارزیابی میکنند و میزان احترام کاهش مییابد.