B: د÷رصد افزایش سرمایه از محل اندوخته
: نرخ بازده سهام شرکت i در طول دوره زمانی t
: قیمت سهام شرکت i در پایان دوره t
: قیمت سهام شرکت i در ابتدای دوره t(انتهای دوره زمانی t-1)
2-22- بازده سهام عادی
بازده سهام عادی ، عبارتست از مجموعه عایداتی که در طول یک دوره مالی به شرح ذیل به دارنده سهم تعلق می گیرد:
1) تغییر قیمت:تغییرات قیمت سهم طی یک دوره، به عنوان یکی از عوامل اصلی بازده است که اصطلاحا تحت عنوان Cpital Gain از آن نام برده می شود .
2) سود نقدی هر سهم : که پس از کسر مالیات به سهامداران پرداخت می شود و تحت عنوان Dividend
نامیده می شود.
3) مزایای ناشی از حق تقدم خرید سهام: سهامداران شرکتهای سهامی عام در خرید سهام جدیدی که پس از افزایش سرمایه توسط شرکت منتشر می شود، نسبت به سایرین اولویت داشته و می توانند در ظرف مهلت مقرر از حق خود ا ستفاده نمایند. این حق دارای ارزش مبادلاتی است.
4) مزایای ناشی از سود سهم یا سهام جایزه: برخی شرکتها ترجیح می دهند که سود را به صورت سهام جایزه به سهامداران پرداخت نمایند . بنابراین به جای سود نقدی ، تعدادی سهام به سهامداران تخصیص می یابد(قائمی و طوسی،1385).
2-23- بهره وری نیروی انسانی
اصطلاح بهره وری اولین بار توسط دکتر کنه(1850)به کار برده شد.تقریبا بعد از یک قرن،لیترهبهره وری را به صورت استعداد تولید کردن تعریف کرد.در اوایل قرن بیستم تعریف دقیق تری از اصطلاح بهره وری به عمل آمد که چنین بود:رابطه بین ستاده و عوامل به کار رفته در تولید آن ستاده.
در سال 1950 میلادی،سازمان همکاری اقتصاد اروپا(OEEC)تعریف بهتری از بهره وری ارائه کرد،به این ترتیب که بهره وری عبارت است از نسبت ستاده به یکی از عامل های تولید.بر اساس این تعریف می توان بهره وری هر عامل تولید نظیر کار،سرمایه،فناوری،زمین و مواد اولیه را هم بیان کرد.
بهره وری، در معنای عام آن استفاده موثر و کارآمد از نهاده ها برای دستیابی به ستاده ها است.نهاده ها،منابعی نظیر انرژی،مواد اولیه،سرمایه و نیروی کار هستند که برای خلق خروجی یا ستاده(ستاده اشاره به برونداد یک سازمان دارد که می تواند ماهیتی فیزیکی داشته یا دارای ماهیتی ناملموس باشد)استفاده می شوند(تانگن،2005).به عبارت دیگر،می توان گفت که بهره وری عبارت است از به دست آوردن سود بیشینه ممکن با بهره گیری از نیروی کار،توان،استعداد و مهارت نیروی انسانی،زمین،ماشین،پول،تجهیزات،زمان،مکان و…
بهره وری نیروی انسانی مهمترین معیار بهره وری است.زیرا عنصر اساسی هرگونه تلاش برای بهبود بهره وری،نیروی انسانی است.آلفرد مارشال باارزش ترین سرمایه گذاری را پرورش نیروی انسانی قلمداد می کند(نصیرپور،1382).در تاریخچه بهره وری ابتدا توجه کمی به بهره وری نیروی انسانی می شد و بیشتر پیشرفت ها در زمینه ای از بهره وری بود که آن را بهره وری سرمایه می خواندند(سید جوادین،عطاردی،
1384).
تغییر رویکرد به منابع انسانی و اهمیت قایل شدن برای آن،ناشی از تغییر رویکرد سنتی منابع انسانی به مدیریت استراتژیک منابع انسانی است.به گونه ای که در رویکرد اخیر،بر شناسایی نقش راهبردی که منابع انسانی می تواند در افزایش اثر بخشی سازمان ها ایفا کند تاکید می شود(داتا و همکاران،2005).
غالبا دلیل عمده ای که باعث ناکامی سازمان ها در دست یابی به اهداف خود می شود،عدم بهره وری نیروی انسانی است(انشاسیو همکاران،2007)به شکل ساده می توان بهره وری نیروی انسانی را به عنوان میزان تولید انجام شده تقسیم بر ساعات کار تعریف نمود(توماس،1994).البته می توان بهره وری نیروی انسانی را با استفاده از نسبت درآمد ایجاد شده به کل نیروی انسانی سنجید(ساین،2002)
مهم ترین مزیت اندازه گیری بهره وری نیروی کار این است که شاخصی منحصر بفرد در اختیار قرار می دهد که می تواند برای مقایسه میزان بهره وری سازمان ها و نیز ارزیابی ارزش پولی ایجاد شده بوسیله منابع انسانی بکار رود(هوسلید و همکاران،1995).بعبارت دیگر تاثیر نیروی انسانی را بر عملکرد سازمان می سنجد.
سومانث نسبت به بهره وری دیدگاهی کاملا فیزیکی داشته و بهره وری را مقایسه بین ورودی های فیزیکی و خروجی های فیزیکی سازمان می داند(تانگن،2005).دانپورت،توماس و کانترل،بهره وری را کیفیت،کارایی و سودمندی تعریف می کنند(دانپورت و همکاران،2002)؛اما امروزه با توجه به اهمیت منابع انسانی به عنوان یکی از مهمترین منابع تولید در سازمان ها و نقش های بی بدیل آن در حوزه ی سازمانی(اعم از سازمان های تولیدی و خدماتی) توجه به نقش و عملکرد این منبع عظیم،پیچیده و گران بها بدون شک می تواند راه گشای بسیاری از چالش های سازمانی باشد.اینک باید دید بهره وری منابع انسانی تحت تاثیر چه عواملی است. اوزبلجین(2005)،بر این اعتقاد است که خلاقیت،نرخ دستمزد،توانایی و مهارت افراد،چگونگی مسیر پیشرفت شغلی و موقعیت افراد،نوع مدیریت و انعطاف سازمانی عوامل موثر بر بهره وری می باشند.
در خصوص مدل سازی بهره وری منابع انسانی،کوشش های زیادی صورت گرفته است و از جمله اندیشمندانی که در این عرصه تلاش های بی بدیلی را انجام داده اند می توان به هرسی و گلداسمیت اشاره کرد.هرسی و گلداسمیت(1980)هفت متغیر مربوط به مدیریت عملکرد اثربخش را-مطابق شکل-شامل:توانایی،وضوح،حمایت سازمانی،انگیزه،ارزیابی،اعتبار و سازگاری محیطی معرفی می کنند(خاکی،1386).