-فتاوای خاص شیخ صدوق
فتاوای خاص شیخ صدوق به اختصار عبارتند از:
1-جواز غسل بعد از اذان صبح: محقق اردبیلی در کتاب آیات الاحکام زبده البیان در ذیل آیۀ
«أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَهَ الصِّیامِ الرَّفَثُ إِلى‏ نِسائِکُمْ هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ..» فرموده است: این آیۀ شریفه دلالت دارد بر اینکه انسان می‌تواند غسل را به تأخیر بیندازد و شیخ صدوق نیز بدان معتقد است.
2-شیخ صدوق معتقد است که با آب مضاف مثل گلاب نیز می‌توان وضو گرفت.
3-شیخ صدوق معتقد بوده است که اگر عمامه انسان نجس باشد می‌توان با آن نماز خواند.
2-3- ابوالجیش البلخی، المظفر بن محمد احمد خراسانی: طبق گفتۀ نجاشی وی از شاگردان ابی سهل اسماعیل بن علی نوبختی بود که در سال( 367ه.ق) از دنیا رفته است.
برخی از آثار وی عبارتند از: کتاب المثالب، کتاب نقض ماوردی من مناقب الرجال، کتاب نقض العثمانیه للجاحظ، کتاب الامامه، کتاب حضال الکمال.
2-2-3- دورۀ سوم: عصر آغاز اجتهاد
این دوره نیز مقارن آغاز دورۀ قبل، یعنی حدود آغاز غیبت کبری به وسیلۀ قدیمین یعنی ابن ابی عقیل عمانی، معاصر کلینی (329 ه.ق)، و ابن جنید اسکافی (381 ه.ق) آغاز شد و نزدیک یک قرن و نیم تدوام یافت و در زمان شیخ مفید (413 ه.ق) وشاگرد او، سید مرتضی (436 ه.ق) نضج گرفت.
علم فقه که در دورۀ قبل در حقیقت جمع نصوص بود، در این دوره به صورت اجتهادی درآمد و به برکت علم اصول،که مسائل آن از عرف و لغت و عقل و سیرۀ عقلا اخذ شده بود، رونق گرفت و برای اولین بار به دست دانشمندان شیعۀ امامیه مسائل فقهی از نصوص استخراج و تحقیق و تنقیح شد و فروعی که نصی دربارۀ آنها وارد نشده بود، از اصول کلی استنباط گردید. لذا این دوره را می‌توان به طور مطلق هم دورۀاجتهاد نامید.
2-2-3-1- امتیازات دورۀ سوم
1- در این دوره برای اولین بار در فقه شیعه اثر رأی و اجتهاد بخوبی محسوس گردید و فقه شیعه از صورت نقل متون نصوص به صورت فنی درآمد و با به کار بردن استدلال، فروع – اعم از منصوص و غیر منصوص – بر اصول منطبق گردید. مطالعۀ آثار این دوره، بویژه آثار سید مرتضی، به وضوح این حقیقت را آشکار میسازد.
2- در این دوره، علم اصول کامل شیعه به طور مستقل نگاشته شد، مانند کتاب الذریعه الی اصول الشریعه، تألیف سید مرتضی(436ه.ق).
3- در این دوره در نتیجۀ تفریع ، حکم مسائلی که نصوص، متعرض آنها نشده بود، بیان شد مانند المقنعه شیخ مفید و الانتصار سید مرتضی که در این کتابها مسائل فقهی تقریباً به صورت تطبیقی جمع آوری شده است.
4- در این دوره فقهای نام آوری چون ابن ابی عقیل، ابن جنید، شیخ مفید، سید مرتضی پا به عرصۀ علم و فقاهت نهادند که آثار پر ارزش برخی از آنان تا کنون همچنان می‌درخشد و هنوز هم فقها در استنباطاتشان از آنها بهره می‌جویند.
2-2-3-2- فقهای دورۀ سوم
در این دوره، نخستین پایه های اجتهاد به دست فقهایی پایه گذاشته شد که این کار ارزشمند آن بزرگان تاکنون در مسیر تکامل فقه تأثیر بسزائی داشته است. اینک به معرفی این پیشگامان فقاهت می‌پردازیم:
ابن ابی عقیل عُمانی: حسن بن ابی عقیل، ملقب به حذاء، از اعیان فقها و متکلمین شیعه و معاصران کلینی (329 ه.ق) و از مشایخ ابوجعفر ابن قولویه (369 ه.ق) بوده است. وی نخستین کسی است که در اوایل غیبت کبری فقه را مهذّب کرد و با قواعد اصولی تطبیق داد و طریق اجتهاد مصطلح را رایج کرد و ابن جنید این راه را ادامه داد.