در قرن یازدهم دانشمندانی از شیعه به استناد اینکه مؤسس علم اصول اهل سنت اند و اگر برای استنباط مسائل فقهی از ادله، نیازی به استفاده از قواعد اصولی باشد لازم می‌آید اصحاب امامان فقیه نباشند، چرا که آنان برای به دست آوردن احکام از روایات صادره از قواعد اصولی استفاده نمیکردند، و بالاخره با استناد به اینکه استفاده از قواعد علم اصول در استنباط احکام سبب می‌شود احادیث، اهمیت لازم خود را از دست بدهند، معتقد بودند که منبع استنباط فقه شیعه منحصراً کتاب و سنت است؛ نه آنچه مجتهدان میگویند. از مهمترین پیشوایان این گروه محمد امین استر آبادی (1036ه.ق) مؤلف کتاب الفوائد المدنیه است. او همۀ مجتهدان از قدیمین تا شهیدین و دیگران را به باد انتقاد میگرفت و همه را پیرو مکتب اهل سنت میدانست و کتاب الفوائد المدنیه را به منظور رد مجتهدان نگاشت.
2-2-7-1- امتیازات دورۀ هفتم
1- در این دوره به دلیل مخالفت سر سختانۀ اخباریان، علم اصول به ضعف گرایید.
2- در این دوره کتب فقهی بر مبنای احادیث نگاشته می‌شد، مانند کتاب الحدائق الناضره.
3- در این دوره جوامع مهمی‌در اخبار به وجود آمد، از قبیل کتاب وافی تألیف محمد محسن فیض کاشانی (1091 ه.ق)، کتاب وسائل الشیعه تألیف شیخ محمد بن حسن حر عاملی (1104 ه.ق) و بحارالأنوار تألیف محمد باقر مجلسی(1110ه.ق).
2-2-7-2- فقهای دورۀ هفتم
این دوره عصر پیدایش مذهب اخباریان بود و چنانکه قبلاً اشاره شد اخباریان عقیده داشتند که منبع استنباط فقه شیعه منحصراً کتاب و سنت است و در برابر اصولیین در استناد به قواعد اصولی سخت موضع مخالف میگرفتند. اینک به اختصار به معرفی برخی از مشاهیر علمی‌این عصر اعم از اخباریان و اصولیان می‌پردازیم:
محمد امین استر آبادی (1036ه.ق): وی از محققان و محدثان شیعه بود و مسلک اخباری را در بین علمای شیعه رواج داد و در برابر اصولیین بشدت موضع گرفت و کتاب معروف خود را به نام الفوائد المدنیه در رد اصولیین و تقویت مبانی مسلک اخباری تألیف کرد. وی علاوه بر کتاب مذکور دو کتاب ناتمام به نام شرح استبصار و شرح تهذیب دارد.
صالح مازندرانی(1080ه.ق): محمد صالح بن احمد سروی معروف به صالح از علمای متقی و صاحب صفات نیکو و داماد و شاگرد مجلسی اول، محمد تقی است و در محضر درس شیخ بهایی و ملا عبدالله شوشتری نیز شاگردی کرده است. از تألیفات اوست: حاشیۀ شرح لمعه، حاشیۀ شرح مختصر الاصول عضدی، حاشیه معالم، شرح اصول کافی، شرح زبده الاصول شیخ بهایی.
محمد محسن فیض کاشانی (1091ه.ق): محمد بن مرتضی ملقب به محسن و معروف به محسن فیض از علمای بزرگ شیعه و صاحب آثار ارزشمندی است و در علوم مختلفی همچون فقه، حدیث، تفسیر، کلام و شعر سرآمد عصر خود بود و علوم عقلی را از فیلسوف بزرگ، ملاصدرا آموخت.
طریحی، صاحب مجمع البحرین (1085ه.ق): فخرالدین بن محمد از بزرگان علمای شیعه و از معاصران شیخ حر عاملی و مجلسی اول و دوم از مشایخ روایی پسرش شیخ صفی الدین و علامه مجلسی و سید هاشم بحرانی است. برخی از تألیفات وی بدین قرار است: مجمع البحرین که کتاب لغت معروفی است که مورد توجه غالب علمای شیعه و غیر آنها بوده است؛ مجمع الشتات، شرح المبادی علامه، الفخریه الصغری و الفخریه الکبری در فقه.
محمد باقر، محقق سبزواری (1090ه.ق): وی فرزند محمد مؤمن خراسانی و از فقهاء و محدثان بزرگ شیعه و از شاگردان برجستۀ شیخ بهایی و دایی خود، آقا جمال خوانساری است. او با محسن فیض رابطۀ علمی‌نزدیکی داشت. و در زمان شاه عباس ثانی زندگی میکرد و مورد توجه شاه بود. وی صاحب تألیفات بسیاری است از جمله: جامع الزیارات، حاشیۀ الهیات شفا، حاشیۀ شرح اشارات، ذخیره المعاد فی شرح الارشاد، روضه الانوار فی آداب الملوک، شرح زبده الاصول شیخ بهایی و کتاب معروفش کفایه الاحکام که مورد استناد غالب فقهای عصرهای بعدی بوده است.
-برخی از نظریات خاص و فتاوای محقق سبزواری در فقه
1-محقق سبزواری معتقد است که آب قلیل بدون تغییر، نجس نمی‌شود.
2-وی به وجوب نماز جمعه قائل بود و دو ساله به عربی و فارسی در وجوب آن تألیف کرده است.
3-بول انعام ثلاثه را نجس می‌داند.
4-غنا را مطلقاً حلال دانسته، حرمت آن را به خاطر امور جانبی آن می‌داند.
5-نجاست عمامه را در نماز مضر نمی‌داند.
محمد بن حسن حر عاملی (1104ه.ق): معروف به شیخ حر عاملی. وی از علمای بزرگ شیعه و مؤلف کتاب مشهور حدیثی وسائل الشیعه است.