در پژوهش حیدری و همکاران(1388)، که به بررسی رابطه جهتگیری مذهبی و هیجان خواهی و اضطراب مرگ در دانشجویان پرداختند به این نتایج دست یافتند که جهتگیری مذهبی درونی با اضطراب مرگ کمتر و گریز از بازداری کمتر هبسته است.
قربانعلی پور و همکاران (1389) در پژوهش خود تحت عنوان تاثیر اضطراب مرگ و سن بر رفتارهای ارتقاء بخش سلامتی در جوانان و سالمندان به این نتیجه دست یافتند که اثر تعاملی بین مرگ و سن نیز معنیدار بود. نتایج حاکی از آن بود که جوانان دارای اضطراب مرگ بالا در مقایسه با سالخوردگان دارای اضطراب مرگ بالا رفتارهای ارتقاء بخش سلامتی بیشتری نشان میدهند. همچنین نتایج این پژوهش حاکی از آن بود که اضطراب مرگ عاملی تعیینکننده در فراوانی رفتارهای ارتقاء بخش سلامتی در میان جوانان و سالخوردگان میباشد و افرادی که اضطراب مرگ بالایی داشتند در مقایسه با افرادی که فاقد اضطراب مرگ بودند، بیشتر درگیر رفتارهای ارتقاء بخش سلامتی میشوند.
بلسکی (1999) در پژوهش خود نشان داد در بیمارانی که دارای اعتقادات مذهبی بالایی بودند میزان اضطراب مرگ کمتری گزارش شده است.
در پژوهشی که توسط لستر (2007) انجام شد، بین زمان وقوع حادثه دردناک و شدت اضطراب مرگ رابطه معناداری یافت شد. به طوری که با طی شدن زمان بیشتری از وقوع حادثه میزان اضطراب مرگ افراد نیز کاهش پیدا کرد. موریس و دبش (2007) نشان دادند ارتقای سطح اعتقادات مذهبی افراد به شکل معناداری اضطراب مرگ آنان را کاهش میدهد. نتایج پژوهش ماکسفیلد و دیگران (۲۰۰۷ ) نشان دادند که علیرغم احتمال بالای مرگ در افراد سالخورده در مقایسه با جوانان، آنها دفاعهای کمتری از خود در برابر مرگ نشان میدهند.
سهیل و اکرم (2002) در بررسی عوامل مرتبط با اضطراب مرگ در نمونه پاکستانی به این نتیجه دست یافتند که جنسیت، سن و باورهای مذهبی بر میزان اضطراب مرگ افراد موثر است. چنانکه اضطراب مرگ در زنان، افراد مسنتر و کمتر مذهبی بالاتر گزارش شده است.
اوتوم و همکاران (2006) در پژوهش خود به بررسی اضطراب مرگ در بیماران صرع پرداختند. آنها دریافتند که دوره بیماری و سطحهای آموزشی پیشبینیکنندههای قابلتوجهی از اضطراب مرگ است.اضطراب مرگ در بیماران زن، بیماران با صرع تعمیم یافته و کسانی که سطح پایین آموزشی پایینی داشتند بالاتر بود. استراتژیهای درمانی پیشرفته، درمانهای مشاورهای و حمایت اجتماعی برای افراد مبتلا به صرع اضطراب مرگ را کاهش داده و منجر به بهبود کیفیت بیماران میشود. یافتههای بسر و پرایل (2008) حاکی از آن است که حمایت اجتماعی نقش تعدیلکنندهای در افسردگی و اضطراب مرگ در سالمندان داشته است و افراد با حمایت بالاتر با مرگ و وقایع استرسزای زندگی انطباق و سازگاری بهتری نشان دادند.
فصل سوم
روش پژوهش
در این فصل ابتدا طرح پژوهش و سپس جامعه آماری و نمونه پژوهش معرفی می‌شود. پس از آن ابزار گردآوری داده‌ها و روش‌های تعیین قابلیت اعتماد و اعتبار مقیاس‌ها مطرح شده است. همچنین مراحل اجرای پژوهش و روش‌های آماری مورد استفاده جهت تحلیل داده‌ها مورد بررسی قرار می‌گیرد.
3-1- روش و طرح پژوهش
روش اجرای این پژوهش توصیفی و طرح پژوهش همبستگی از نوع رگرسیون چندگانه است. زیرا در این پژوهش رابطه متغیرهای ارزشهای شخصی و حمایت اجتماعی با اضطراب مرگ مورد بحث قرار می‌گیرد.
3-2- جامعه آماری تحقیق، روش نمونهگیری و حجم نمونه
جامعهی آماری پژوهشی شامل کلیهی بیماران ام اسی است که در انجمن ام اس ایران عضو شدهاند که حدود 10000 نفر تخمین زده شدهاند. شیوه نمونهگیری در این پژوهش نمونهگیری تصادفی ساده میباشد. شیوه انتخاب افراد نمونه بدین ترتیب بود که لیست تمامی اعضای انجمن به صورت کامپیوتری در اختیار محقق قرار گرفت و از بین تمامی اعضا 250 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. سپس در روزهای مراجعه به انجمن پرسشنامهها در اختیار آنان قرار گرفت. از 250 نفری که انتخاب شدند 167 نفر (103 زن، 64 مرد) به پرسشنامهها پاسخ دادند و بقیه از پژوهش حذف شدند.
3-3- موقعیت، شیوه اجرا و جمعآوری اطلاعات
از آنجا که نمونهی مورد بررسی بیماران ام اس میباشد و با توجه به اینکه دسترسی به این افراد محدود به مراکز درمانی است، نمونه از بین بیمارانی که جهت درمان به انجمن مراجعه میکردند، انتخاب شدند. همچنین به منظور دستیابی به اطلاعات کامل، هدیهای برای همکاری بیماران با پژوهشگر در نظر گرفته شد. پرسشنامههای مورد استفاده در این پژوهش در پیوست آمده است.
3-4- ابزار گردآوری دادهها
در پژوهش حاضر به منظور گردآوری دادهها، مجموعه مقیاسی براساس پرسشنامههای خودگزارشدهی مقیاس اضطراب مرگ تمپلر (1970)، مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده چند بعدی زیمت و همکاران (1988) و زمینه یاب ارزشی شوارتز (1992)، تنظیم گردید.
3-5- اعتبار مقیاسهای پژوهش بر اساس تحلیل عاملی تأییدی
از آنجایی که برای تعیین اعتبار سازه پرسشنامه از روش تحلیل عامل تأییدی استفاده شده است، قبل از بحث در مورد مقیاسها به طور اختصار به بحث در مورد تحلیل عامل تأییدی و مشخصههای برازندگی آن می پردازیم.