در اوایل قرن بیستم برای اولین بار به رابطه بین نهاده و ستاده در تعریف بهره وری اشاره شد. بدین ترتیب که در سال 1900 فردی به نام ارلی بهره وری را ارتباط بین بازده و وسایل به کار رفته برای تولید این بازده تعریف کرد. در سال 1950 سازمان همکاری اقتصادی اروپا بهره وری را خارج قسمت بازده به یکی از عوامل تولید تعریف کرد (خاکی، 1384).
فابریکانت در سال 1962 بهره وری را نسبت خروجی به ورودی می داند. کندریک و کریمردر سال 1965 تعریف تخصصی و عملکردی از بهره وری جزئی، بهره وری عوامل کلی، و بهره وری کل را ارائه دادند. سیگل در سال 1979 بهره وری خانواده ای از نسبت های خروجی ها به ورودی ها تعریف کرد. سومانت در سال 1979 بهره وری کل را نسبت خروجی قابل لمس به ورودی قابل لمس می داند. ایسترفیلد بیان داشت که بهره وری عبارت است از نسبت بازده سیستم تولیدی به مقداری که از یک یا چند عامل تولید به کار گرفته شده است. استاینر بهره وری را معیار عملکرد و یا قدرت و توان موجود در تولید کالا یا خدمت معین، تعریف می کند (خاکی، 1386).
سازمان بین المللی کار با عنایت به چهار عامل اصلی تولید، بهره وری را نسبت ستاده به یکی از عوامل تولید (زمین، سرمایه، نیروی کار و مدیریت) تعریف می کند. آژانس بهره وری اروپا بهره وری را در درجه اول یک دیدگاه فکری می داند که همواره سعی دارد آنچه را که در حال حاضر موجود است، بهبود بخشد و سپس بهره وری را مستلزم آن می داند که بطور پیوسته تلاش هایی به منظور بکارگیری نظریه ها و شیوه های جدید، انجام پذیرد در واقع بهره وری را ایمان راسخ به پیشرفت انسان ها بیان می کند (احمدی، 1381).
چو در سال 1988 بهره وری را تعداد خروجی تقسیم بر تعداد ورودی تعریف کرد. فیشر در سال 1990 بهره وری را کل درآمد تقسیم بر (هزینه + سود هدف)، و آسپن و همکاران در سال 1991 بهره وری را ارزش افزوده تقسیم بر ورودی عوامل تولید تعریف کردند. مرکز بهره وری ژاپن در سال 1991 بیان داشت که بهره وری عبارت است از آنچه انسان می تواند با مواد خام، سرمایه و فناوری بدست آورد. اساسا یک رفتار فردی است. نگرشی است که باید به طور مستمر خود و آنچه پیرامون ما قرار دارد را بهبود بخشیم (تانژن، 2002).
هیل در سال 1993 بهره وری را نسبت محصولات تولید شده به محصولاتی که نیاز به تولید آن ها وجود دارد، مطرح می کند. وی همچنین بیان داشت که بهره وری رابطه میان خروجی هایی همچون محصولات و خدمات تولید شده، یا ورودی هایی همچون نیروی کار، مواد خام و دیگر منابع است. ثورو در سال 1993 بهره وری را نسبت خروجی به هر ساعت کار تعریف، و بیان داشت که بهره وری عاملی ضروری و بلند مدت است که سطح زندگی همه کشورها را معین می کند. کاس و لویس در سال 1993 بهره وری را کیفیت یا چگونگی ثمردهی، تولید، و ایجاد نتایج چشمگیر تعریف کردند (تانژن، 2002).
برنولاک در سال 1997 بیان داشت که بهره وری به معنای این است که چه مقدار و به چه خوبی، از منابع مورد استفاده تولید می کنیم. اگر محصولات بیشتر یا بهتری از منابع ثابت تولید کنیم، بهره وری را افزایش داده ایم. همچنین بهره وری را افزایش داده ایم اگر همان محصولات را با منابع کمتری تولید کنیم. منظور از”منابع”، تمامی منابع انسانی و فیزیکی است. کاپلان و کوپر در سال 1998 مطرح کردند که بهره وری مقایسه ورودی های ملموس با خروجی های ملموس یک واحد تولیدی است. جکسون و پیترسون در سال 1999 بهره وری را کارایی+ اثربخشی تعریف کردند. موزنگ و رولستاندر در سال 2001 بیان داشتند که بهره وری توانایی برآوردن نیازهای بازار به کالا ها یا خدمات با مصرف حداقل منابع کل است (تانژن، 2002).
بنابراین با توجه به تعاریف ذکر شده می توان گفت که هدف از بهره وری عبارت است از: استفاده بهینه از منابع اعم از نیروی انسانی، مدیریت، سرمایه و زمین به طریق علمی و در پی آن کاهش هزینه ها، گسترش بازارها، افزایش کیفیت، بهبود معیارهای زندگی، افزایش اشتغال دانش فنی، و تکنولوژی (احمدی، 1381). در جدول 2-1 به طور خلاصه تعاریف ارائه شده از بهره وری آورده شده است.

یکی دیگر از مطالب سایت :
پایان نامه ارشد رشته حقوق وجود یا عدم ضمان معاوضی در فسخ و اقاله و در دوران حق حبس

جدول 2-1: برخی از تعاریف بهره وری(رضائیان؛ 1386).
ظهور واژه بهره وری برای نخستین بار
کنه، 1766
بهره وری = توانایی تولید
لیتر، 1883
ارتباط بین بازده و وسایل بکار رفته برای این مقدار بازده
ارلی، 1900
خارج قسمت بازده به یکی از عوامل تولید
سازمان همکاری اقتصادی اروپایی 1950
تغییراتی که در میزان محصول بر اثر منابع به کار رفته ایجاد می شود.
دیویس 1955
نسبت بین بازده و نهاده.