در این روش شرکت از یک سیاست مسنجم و منظم در پرداخت سود پیروی می کند و سعی می کند با وجود نوسان سود طی سال های مختلف، نظم در پرداخت سود سهام حفظ شود. شرکت هایی که چنین سیاستی را در پیش می گیرند برای استمرار نظم در پرداخت سود سهام، معمولاً در دوره هایی که درآمد شرکت بالاست و از نقدینگی خوبی برخوردار است با اندوخته کردن مبالغی از درآمد، کسری وجوه خود در دوره های کمبود را جبران می کنند. داشتن چنین سیاستی می تواند با توجه به دلایل زیر مهم باشد.
چنین سیاستی باعث افزایش وفاداری سرمایه گذاران به شرکت می شود. به طوری که سرمایه گذاران به سهام شرکت به عنوان یک وسیله سفته بازی نگاه نمی کنند، بلکه به صورت ابزاری برای سرمایه گذاری بلند مدت می نگرند.
• پرداخت منظم سود باعث افزایش اعتماد بازار نسبت به شرکت و مدیریت آن می شود. به طوری که امکان تأمین مالی از طریق بازار و از طریق فروش سهام جدید یا اوراق قرضه تسهیل می گردد.
• باعث گسترش مالکیت می شود و احتمال از دست دادن کنترل شرکت تا حدود زیادی منطفی می گردد. این سیاست به نفع سرمایه گذاران خرد است، زیرا سهم متناسبی از کنترل شرکت را برای آنان حفظ می‌کند.
2-3-5-2 روش درصد ثابتی از درآمد هر سهم:
در این روش شرکت درصد ثابتی از درآمد خالص خود را به عنوان سود سهام می پردازد. سود سهام ثابت به این معنی است که درصد عایدات پرداخت شده در هر سال ثابت است و بنابراین سود سهام پرداختی به تناسب تغییر در درآمدهای شرکت نوسان می یابد. به عبارت دیگر براساس این سیاست، سود مستقیماً به درآمد خالص شرکت نسبت داده می شود. به روش پرداخت سود به عنوان نسبتی ثابت از درآمد هر سهم، نسبت پرداختی گفته میشود.
این روش توزیع سود، یک سیاست محافظه کارانه است. به این دلیل که در این سیاست، پرداخت سود به عایدات مؤسسه وابسته است و ریسک نوسان درآمد بر سود پرداختی تاثیر می گذارد. در چنین شرایطی اگر عایدات شرکت بسیار کاهش یابد، مدیریت در عمل، خود را تنها ملزم به پرداخت فقط درصدی از همان درآمد می داند. به نظر می آید این نوع سیاست برای اکثر سرمایه گذاران به ویژه آن دسته که به درآمدهای جاری وابسته اند، رضایت بخش نباشد.
2-3-5-3 روش مبلغی ثابت :
بر اساس این سیاست، شرکت مبلغ مشخصی را به عنوان سود سهام بدون توجه به نوسان سود سالانه، برای هر سهم می پردازد. در حقیقت با پیروی از این سیاست شرکت مبلغ ثابتی را بین سهامداران توزیع خواهد کرد، حتی اگر در سال مزبور زیان داشته باشد. باید توجه داشت پیروی از این سیاست بدین معنی نیست که سود پرداختی برای تمام سال های آینده بدون تغییر باقی می ماند بلکه وقتی درآمدهای شرکت افزایش می‌یابد و انتظار می رود که سطح جدید درآمد در آینده نیز استوار و پابرجا بماند، مبلغ پرداختی افزایش خواهد یافت. البته اگر پیش بینی شود که این افزایش در درآمد موقتی است، تغییری در سطح سود پرداختی به وجود نخواهد آمد. با این که شرکت های باثبات، راحت تر و مطمئن تر می توانند این سیاست را دنبال کنند، ولی نوسان درآمد، پیروی از این سیاست را برای شرکت ها مطلوب جلوه نمی دهد. در این سیاست شرکت ها برای امکان پرداخت مبلغ ثابت سالانه باید در سال هایی که عایدات بیش از سود سهام پرداختی است، مبالغی را در دفاتر خود برای پرداخت سود سهام در سال های درآمدی پایین ذخیره کنند.
حتی بعضی از شرکت ها حسابی تحت عنوان ذخیره متعادل سازی سود تقسیمی ایجاد می نمایند که درنهایت می تواند به ثبات سود تقسیمی کمک کند. (هاشمی و همکاران 1389)
این سیاست از نظر سرمایه گذاران، کم ریسک تلقی می شود و برای سرمایه گذارانی که مایلند حجم معینی از وجوه نقد را برای اداره امور زندگی و هزینه های عملیاتی به دست آورند، مناسب است. این سرمایه گذاران حاضرند مبلغ بیش تری برای هر سهم شرکتی که دارای سیاست تقسیم مبلغ ثابت است، در صورت تساوی سایر شرایط، بپردازند. (همان منبع)
2-3-5-4 روش پرداخت درصدی از ارزش بازار :
تأکید این روش بر حجم بازده سهامداران است. چون نرخ بازده براساس قیمت بازار سهام محاسبه می شود. شرکت سود سالانه را بر اساس درصدی از قیمت بازار پرداخت می کند. درصد پرداختی سود سهام در این روش تا اندازه زیادی به قیمت سهم شرکت بستگی دارد. چنان چه قیمت سهم بسیار بالا باشد درصد پرداختی کم تعیین می شود و بالعکس.
شرکت ها با اتخاذ این سیاست سعی می کنند بازده مورد انتظار سهامداران را افزایش دهند و در نتیجه تأثیر مثبتی بر روی قیمت سهام بگذارند. زیرا هر قدر قیمت بازار سهم افزایش یابد سود دریافتی هر سهامدار نیز افزایش خواهد یافت. در این سیاست به تأثیر سود سهام بر شرایط سرمایه گذاری داخلی در پیش بینی های تأمین مالی آتی شرکت توجه نمی شود. اساس این سیاست ناشی از این اعتقاد عمومی است که مدیریت خود را در برابر سهامداران متعهد می داند تا پرداخت سود سهام را با نرخ های پرداختی توسط رقبا در این صنعت و در کل بازار منطبق کند. (معاونت مطالعات اقتصادی و توسعه بازار 1389)
2-3-5-5 روش درصدی از قیمت اسمی:
یکی از سیاست هایی که کم تر مورد توجه است، پرداخت درصدی از قیمت اسمی به عنوان سود سهام است. این سیاست به تنهایی نمی تواند اطلاعات مفیدی در اختیار سهامداران قرار دهد. ولی می تواند به توزیع سود قابل توجه در شرکت هایی منجر شود که درآمد و ارزش اسمی یشان اندک است.
2-3-6 سود تقسیمی هر سهم
هر سال شرکتها بخشی از سود خالص را مطابق قانون و بخشی را براساس نیاز شرکت نزد خود نگهد
اری می‌کنند و مابقی را بین سهامداران تقسیم می نمایند. به مقدار سودی که شرکت تقسیم می کند و به طور نقدی به دست سهامدار می رسد یا سود تقسیمی گفته می شود به عبارت دیگر سود تقسیمی هر سهم بخشی از سود پس از کسر مالیات به ازاء هر سهم است که توسط شرکت پرداخت می گردد. سود پرداختی هر سهم از تقسیم کل سود پرداختی ( مصوب مجمع عادی سالانه ) بر تعداد سهام شرکت به دست می آید. چون سود تقسیمی هر سهم، سود بخشی از درآمد می باشد که سهامداران در مورد تقسیم آن نظر می دهند معمولا کمتراز سود هر سهم می باشد . البته چنانچه تمام سود تقسیم شود سود هر سهم و سود تقسیم شده برابر می باشد در بعضی موارد خاص نیز سود تقسیم شده بیشتر از سود هر سهم است که این مبلغ اضافی معمولا از محل سود انباشته سالهای قبل تامین می شود . البته این وضعیت اکثرا نشان دهنده بی برنامه بودن شرکت می باشد چون سود انباشته همان سود سالهای گذشته است که توزیع نشده است و معمولا جهت انجام برنامه ای خاص در شرکت باقی مانده است و توزیع آن در سالهای بعد نشانه خوبی نیست. با شروع فصل مجامع شرکتهای بورس موضوع تقسیم سود ذهن تمامی سهامداران شرکت های بورسی را به خود جلب کرده به خصوص سهامداران حقیقی که ازاین راه امرار معاش می کنند.
اینکه چه میزان از سود تحقق یافته هر سهم به صورت نقدی توزیع شود و چه میزان در شرکت باقی بماند تصمیمی است که در مجمع عادی سالیانه توسط هیات مدیره به مجمع پیشنهاد داده می شود و سپس به تصویب سهامداران می رسد. براساس قانون تجارت در صورت تصویب در مجمع عمومی عادی سالانه تقسیم سود تصویب شده، حداکثر ظرف 8 ماه ازتاریخ تصویب به سهامداران می بایست پرداخت گردد. البته سود پرداختی تنها به سهامدارانی پرداخت می گردد که درتاریخ برگزاری مجمع مالک آن میزان سهم باشند.
2-3-7 محتوای اطلاعاتی سود سهام :