2ـ2ـ9ـ2. جذب عوام:
توجه به مردمان عامی شگرد اصولی این مبشران است. ایشان برآنند که جذب و شستشوی اعتقادی و نهایتاً ایمان به مسیح باید فقط بر روی جوانان و عوام به دور از مبانی دینی اسلام (و هر دین و آیین دیگری) اجرا شود. مبشران دستور اکید دارند از هرگونه مباحثه با مخاطبان متخصص دوری کنند.
2ـ2ـ9ـ3. مطابق با ادبیات مخاطب سخن گفتن:
در جلسات نخست ورود جذبشدگان از بردن هرگونه ادبیاتی که موجب تنش و تحریک احساسات دینی مخاطب شود مانند: روح القدس، مصلوب، تثلیث و… خودداری میشود. تا در ذهن حاضرین بیگانگی عقیدتی به وجود نیامده و شکافی میان مبشر و مخاطب پدیدار نشود.
2ـ2ـ9ـ4. جلب اعتماد و همدردی با مخاطب:
مبشر برای جلب اعتماد اعتقادی مخاطبانش نسبت به مسیحیان تندرو بدگویی میکند و برای ورود به بحث با عنوان مطلبِ «ما عیسی را خدا نمیدانیم بلکه همانند مسلمانان آن را منجی میپنداریم.» سعی در به دست آوردن اعتماد حلقه افراد جذب شده است.
2ـ2ـ9ـ5. شبهه افکنی و زیر سوال بردن مذهب:
بعد از جلب اعتماد اولیه، با ارایه مباحثی خلاف واقع همچون منافات داشتن آزادی با مذهب، یا با زیر سوال بردن اصول دینی همانند اینکه چرا باید هر روز نماز خواند، و اینکه این یک تسلسل باطل است، یا اینکه چرا باید چند متر پارچه (حجاب) ضامن ورود به بهشت شود، و … سعی دارد تا ذهن مخاطبانش را ضمن پاکسازی و تلقین سوءظن نسبت به معارف دین سابق، به سوی مباحث جدیدی که مدّ نظر است سوق دهد.
2ـ2ـ9ـ6. تمسخر اسلام در جامعه مسلمان:
جذبشدگان تثبیتیافته، یعنی کسانی که رسماً از اسلام برگشته و به آیین مسیحیت پیوستند با حضور در جلسات تازه جذبشدگان در قالب یک مسلمان، مطالب هجوآمیز و تمسخرآمیزی درباره اعمال عبادی یا شریعت بیان میکنند تا حس تعصبگرای مخاطب را نسبت به معارف دین سابقش سست و نابود کنند.
2ـ2ـ9ـ7. امتناع از بحث عقلی:
درجلساتی که مبشران با افراد جذبشده تشکیل میدهند از بحث عقلی درباره الوهیت حضرت عیسی جلوگیری میشود. ایشان در این شرایط، افراد را ارجاع به کتاب مقدس میدهند و میگویند: «این مسئله را عقل نمیتواند درک کند و در حیطه عقل نیست.»
2ـ2ـ9ـ8. شادخواری:
یکی از عناصری که در تبلیغات مبلغان مسیحیت نقش کلیدی دارد «شادی» است. که در طراحی کلیساهای خانگی به موضوع شادسازی جلسات نیز دقت بسیاری میشود. شاد زیستن به مفهوم مسیحیت یعنی گوش دادن به موسیقی پاپ، خواندن سرودهای دسته جمعی، بوسیدن یکدیگر، رقص، نوشیدن شراب و … به همین دلیل عموماً در جلسات خانگی پارتی شبانه، اجرای سرودهای جمعی و گردشهای خارج از شهر مدنظر است. به این وسیله جلسات برای مخاطبان جذابتر میشود این اقدامات، که هیچ یک با فرهنگ ایرانی و اسلامی سازگار نیست، مکرراً تبلیغ میشود. طبیعتاً گروههایی از اقشار اجتماعی که تمایلات و قیود مذهبی کمتری دارند به سرعت جذب شده و به ارضای امیال نفسانی خود به نام مذهبی میپردازند.
2ـ2ـ9ـ9. سو استفاده از جهل افراد نسبت به دین مبین اسلام:
اغلب افرادی که به آئین مسیحیت تبشیری در ایران جذب شدهاند و بعدها خودشان در قامت یک مبشر ظاهر میشوند، در اولین برخورد با منتقدانشان، بابهایی از کتاب مقدس و انجیل را مرور میکنند و مدّعی میشوند که در هیچ دینی من جمله اسلام تعالیمی از این دست وجود ندارد. اگر از این افراد یپرسید: «شما چند آیه از قرآن را قرائت کردهاید و ندیدهاید آموزههای انسانیتر و بلند تر از آنچه هر روز و پس از گرویدن به این فرقه با خود تکرار میکنید؟» هیچ جوابی در ارائه به سوال ندارند.
2ـ2ـ9ـ10. سوژهسازی از طلبههای مسیحی شده مورد ادعا:
ایجاد پیوند روانی و شکلدهی تحیر روانی از جمله شگردهای مورد استفاده فرقه مسیحیت تبشیری برای جذب افراد ناآگاهی میباشد که بجای تامل در آیات نورانی قرآن دل به اباطیل سرکردگان این فرقه میبندند و فریب تبلیغات دروغین این عناصر را میخورند. عباراتی مانند: «نفوذ مسیحیت تا عمق حوزههای علمیه» یا «صدای ضبطشده از شهادت یک آیهالله» میتواند در کشش چنین افرادی به مسیحیت مؤثر باشد. البته محتمل است افرادی که دارای بیماریهای روانی و روحی شدید و یا مسائل اخلاقی حاد بودهاند، از مدارس دینی اخراج و با بهایی اندک به استخدام بنگاههای تبلیغاتی مسیحیت درآمده باشند که امری عادی است و طبیعتاً هر قشر اجتماعی میتواند با این مشکلات روبرو شود. مبشّران با چنین ادعاهایی ضمن بزرگنمایی و مهم جلوهدادن این موضوع به افراد عوام چنین القاء میکنند که وقتی طلاب و روحانیون که اهل علم و دانشاند، از مذهب و کیش خود برگشتهاند و به مسیحیت گرویدهاند پس مردم عادی باید بدون هیچ تامّلی در برابر عقیده آنها زانو بزنند.
2ـ2ـ9ـ11. تساهلافراطی: