2-1-10-3- تصمیم گیری برمبنای سازشکاری
این شیوه تصمیم گیری براساس این فرض قرار دارد که رابطه بین عمل سازمانی (نتیجه یک تصمیم ) و نتیجه های حاصل از آن عمل بسیار به هم ریخته تر و غیر قابل پیش بینی تر از آن است که یک تصمیم گیرنده عامل (به روش بخردانه عمل می کند) به آن اعتقاد دارد. از دیدگاه اندیشه سازشکاری نتیجه های حاصل از یک عمل مبتنی بر تصمیم به صورت یک محصول مشترک (یعنی آنچه سازمان مورد نظر انجام می دهد و آنچه را که سایر سازمان ها در همین زمان در حال انجام دادن آن هستند ) پدیدار می گردد.
دو حالت از روش سازشکارانه در مورد تصمیم گیری عبارت اند از: تئوری بازی و تئوری بحران
در تئوری بازی افرادی مورد توجه هستند که می توانند در مورد طرف مقابل، تصمیم بگیرند. مسابقه حالتی است که، دست کم، دو نفر وجود دارند و هر کدام با توجه به انتظاری که از دیگری دارند اقدام به تصمیم گیری می نماید. در تئوری مسابقه می توان به شیوه چشمگیر نقش بسیار روشن روابط انسانی و تعامل یا روابط متقابل در تصمیمات را مشاهد کرد.
تئوری بحران یعنی مطالعه الگوهای پویا در سیستم گسترده اجتماعی. بنابراین تئوری بحران از نگرش سیستمی است. نظریه پردازان تئوری بحران به تشنج موجود در یک سیستم توجه خاص می کنند. در شرایط بحران یا تشنج نه تنها آینده به طور کامل غیر قابل پیش بینی است بلکه شرایط کنکونی هم تا حد زیادی بی ثبات است. بدین گونه بحران، تفاوت هایی با شرایط عدم اطمینان، ریسک و شرایط اطمینان دارد زیرا این شرایط در وضع نسبتاً ثابتی مطرح هستند و مدیر می تواند دست کم یک هدف قابل دسترس تعیین نماید.
رالف استیسی بر این باور است که بحران الگویی متشکل از سه حالت است. تعادل، عدم تعادل و بی ثباتی محدود.
وظیفه تصمیم گیرنده این است که سازمان را در حالت سوم قرار دهد. زیرا این همان درست نقطه جایی است که سازمان می تواند نوآوری کند. تصمیم گیری به صورت فرآیند مستمر از سازگاری با نیروهایی است که به میزان زیادی خارج از کنترل تصمیم گیرنده هستند. آن همانند موج بزرگی است که در فاصله ای دور از یک قله برآمده از دل دریا می غرد و هیچ گاه ساحل این کوه را برهم نمی کوید.
2-1-11- رویکرد های فرآیند تصمیم گیری
فرآیند تصمیم گیری می تواند از دو جنبه اصلی بررسی شود:
2-1-11-1- رویکرد هنجاری: رویکرد هنجاری به توضیح وضعیتی می پردازد که در آن تصمیم گیرنده با مجموعه ای از راه حل های جایگزین مشخص روبرو بوده و در فرآیند انتخاب عقلایی یک راه حل را بر می گزیند. مفهوم عقلایی بودن فرآیند، موضوع اصلی این رویکرد است. الگوی هنجاری نشان می دهد که چگونه تصمیم گیرنده باید عمل کند تا موفق شود. از اتخاذ تصمیم، روش هایی دنبال می شود که همگام با تحقق اهداف، ارائه خدمات کیفی و رضایت بیشتر ارباب رجوع، هزینه ها و بهره وری را بهینه میکند. یک شخص عقلایی انتخابش را براساس سازگاری راه حل های جایگزین یا نتایج، حالت های ممکن برای وضعیت و نتایج یا قیمت آن انجام می دهد.
2-1-11-2- رویکرد توصیفی: چارچوب کاری رویکرد توصیفی شامل جنبه های یادگیری و مقایسه بوده و عمل انتخاب ابعاد زیادی از جمله طرز رفتار عقلایی و یا غیر عقلایی بودن است. با استفاده از یک الگوی تصمیم گیری می توان ظرفیت های انسانی فرد تصمیم گیرنده را حتی الامکان شناسایی کرد. این ظرفیت های انسانی شامل مجموعه فشارهای داخلی یا خارجی بر فرد تصمیم گیرنده است که برتصمیم اثر می گذارد. در رویکرد توصیفی، مشخصات فرد تصمیم گیرنده در ارتباط با سه دوره زمانی قابل شناسایی است. در دوره زمانی اول، تصمیم گیرنده با یک ساختار، هدف ایده ال را شروع می کند. یک یا چند هدف عملیاتی می تواند بیانگر سطح خواسته فرد تصمیم گیرنده باشد و در خلال دوره زمانی دوم او به دنبال جستجو پرداخته و تعداد معدودی از نتایج یا گزینه را تبیین می کند.
تجزیه و تحلیل از قواعد تقریبی شروع می شود که به طور دقیق تعریف و شناسایی نشده اند. راهکارهای کشف شده شروعی را برای جستجوی پیشرفت بیشتر در جهت راه حل ایجاد می کند.
بالاخره شخص تصمیم گیرنده در هنگام دوره زمانی سوم مسئولیت بررسی راهکارهای محدود را برعهده می گیرد تا یک راه حل رضایت بخش را یافته و به دنبال یک راه حل بهینه باشد. «رضایت بخش بودن راه حل» براساس خواسته ها و یا اهداف عملیاتی تعریف می شود. بنابراین یک راه حل خوب و قابل قبول در دسترس قرار می گیرد که لزوماً بهترین راه حلی نیست که ممکن است با استفاده از رویکردهای هنجاری به دست آید.
2-1-11-3- ترکیب رویکرد هنجاری و توصیفی
هر کدام از دو رویکرد برای تصمیم گیری در محیط DSS قابل استفاده است. رویکرد هنجاری بر ابزار و روشهای کمی تأکید می نماید. حال آنکه علت اصلی استفاده از رویکرد توصیفی، تأکید بر ابزار کیفی است. متناسب با نوع مسأله ای که باید حل شود، رویکرد هنجاری کاملاً مناسب با ساختار خوب و بسیاری از مسائل نیمه ساختاری است در صورتی که رویکرد توصیفی بیشتر مناسب مسائل بدون ساختار و بعضی از مسائل نیمه ساختار می باشد. برای بیشترین بهره مندی از هر دو رویکرد، توصیه می شود که شخص تصمیم گیرنده با خلاقیت ممکن از مشخصه های اصلی هر دو رویکرد یعنی خصوصیت تجربی رویکرد توصیفی و مراحل حل مسأله رویکرد های هنجاری استفاده کند. این روش تلفیقی قادر است بخش عمده ای از محیط DSS را به صورت موفقیت آمیز به کار گیرد.
2-1-12- فنون تصمیم گیری گروهی
2-1-12-1- میزگرد از راه دور:
جدیدت
رین روش در تصمیم گیری، شیوه ای است که در آن گروه اسمی با تکنولوژی پیشرفته رایانه ای در هم می آمیزد. این تکنیک به نام گردهمایی الکترونیکی شناخته می شود.
هنگامی که فن آوری چنین رویکردی در دسترس باشد، مفهوم اجرایی آن بسیار ساده و قابل فهم خواهد بود. حدود 50 نفر پیرامون یک میز نعل اسبی که در آن ترمینال های رایانه ای قرار دارد گردهم می آیند.
مشکلات موجود برای حاضرین تشریح می شود و آنان نیز پاسخ های خود را در رایانه های خود تایپ می کنند. نظرات فردی، همانند رأی گیری های جمعی، در صفحه نمایش رایانه نشان داده می شود.
مهمترین فایده چنین روشی بی نام بودن شرکت کنندگان و سرعت آن است. حاضرین در جلسه می توانند به صورت بی نام (ناشناس) هر پیامی را که می خواهند ارسال دارند و پیام آنها پس از ارسال بر صفحه نمایش افراد حاضر در جلسه نمایش داده می شود. این عمل باعث می شود افراد صداقت کاملی از خود نشان دهند.