نقش فناوری به عنوان عنصری مهم برای رشد و استحکام اقتصادی، کاملاً محرز است و به استفاده مؤثرتر از سرمایه، منابع انسانی و منابع طبیعی منجر میشود. پیام این روند، بهرهوری افزونتر و تولید فراوردهها و فرایندهای نوین است که به گسترش دامنههای موفقیتهای هر کشور، منتهی میشود. امروزه حتی کشورهای در حال توسعه دریافتهاند که اگر بخواهند در بازارهای جهانی، جایگاهی داشته باشند، باید از پیشرفتهای تکنولوژیک بهرهمند شوند. با توجه به این نکات و چشمانداز افق آینده، کشورها به طراحی و تدوین راهبرد روشن و صحیح، فراخوانده میشوند(شورای پژوهشهای علمی کشور، 1380، ص.15).
2-4-1. موانع توسعه علم و فناوری در کشور جمهوری اسلامی ایران
بر پایه ارزیابی کمّی و تحلیل نتایج حاصل میتوان به اهم مشکلات و موانع توسعه علم و فناوری کشور اشاره کرد:
سیاستها و راهبردهای ملّی علم و فناوری تعیین و تبیین نشده است لذا تمرکز و توزیع امکانات و تخصیص منابع و اعتبارات تحقیق و توسعه و نحوه استفاده از آنها لزوماً مبتنی بر آیندهنگری و در جهت نیل به هدفهای ملّی نیست.
اقتصاد کشور به علل تاریخی دانش بر نیست لذا علم و فناوری تجاری نمیشود بنابراین تولید آن سازوکاری مقرون به صرفه ندارد و دارای محرک پایدار نیست.
مدیریت کشور، کمتر مبتنی بر دانش است.
سامانه علم و فناوری کشور از انسجام و هماهنگی درونی برخوردار نیست. مأموریت دستگاههای علم و فناوری شامل دانشگاهها، پژوهشگاههای علمی، مراکز تحقیق و توسعه صنعتی و … به درستی تعیین و تفکیک نشده است و همکاری همافزا بین آنها برقرار نیست.
سازوکار و ابزارهای حقوقی و ملّی کارآمدی برای تأمین و حفط حقوق معنوی و مادی دانشمندان، محققان، مخترعان، مبتکران و مکتشفان در کشور وجود ندارد.
سهم تحقیقات از تولید ناخالص ملّی بسیار اندک است.
نقش بخش خصوصی در فعالیتهای تحقیقاتی و تأمین هزینههای آن ناچیز است.
نیروی فنی و پشتیبانی امر تحقیقات از تخصص و جایگاه شغلی لازم برخوردار نیست.
سهم کشور در تولید جهانی علم اندک است.
سازوکار لازم برای اطلاعرسانی در زمینه علم و فناوری در کشور وجود ندارد(اولین ارزیابی علم و فناوری، 1382، ص. 3-4).
2-5. اهمیت ارزیابی پژوهشگران و مؤسسات پژوهشی
پیشرفت هر کشور در دنیای امروز، در گرو نظام پژوهشی آن است. برای تحقق نظام پژوهشی مطلوب، بودجه کافی، نیروی انسانی پژوهشگر ورزیده، برنامهریزی کلان، سازماندهی، مدیریت و تشکیلات ضرورت دارد. گاهی اوقات کشورهایی که از نظر بودجه و نیروی انسانی متخصص در سطح نسبتاً مطلوبی قرار دارند، تنها به سبب مشخص نکردن افقهای زمانی و فقدان اهداف کلان، راهبرد سیاست پژوهشی و نبود ساختار مناسب از نظر تشکیلات و مدیریت در این امر حیاتی، ناتوان باقی میمانند. اهمیت برنامهریزی کلان و اصولی در زمینه پژوهش در کشور حتی از امکانات و منابع طبیعی نیز بیشتر است. مثلاً امروزه کشورهایی نظیر ژاپن و کره که از امکانات طبیعی و ذخایر غنی بیبهره هستند، از نظر نظام پژوهشی در زمره پیشرفتهترین کشورهای جهان به شمار میآیند. از طرف دیگر، شاید بتوان کشورهایی چون ایران را به رغم برخورداری از امکانات طبیعی بسیار غنی و نیروی انسانی متخصص و مستعد، از نظر پژوهش در زمره کشورهای محروم به شمار آورد. بیتردید تمام این مشکلات از نبود یک برنامهریزی کلان و نظام مدون، پویا و پایدار در زمینه پژوهش ناشی شده است. بنابراین بخش عمده اعتبارات ناچیز اختصاص یافته نیز به هدر میرود و بازدهی شایان توجهی حاصل نمیشود(صنعتی، 1382،ص. 153-154).
نیروی انسانی متخصص، پیشنیاز اساسی توسعه همه جانبه جوامع به شمار میرود و در این مجموعه مولدین علم و فناوری، یعنی محققان و شاغلان تحقیقات سهمی مهمتر دارند؛ لذا ارزیابی دقیق و جامع نیروی انسانی شاغل در امر تحقیق کشور در نیل به توسعه همه جانبه و پایدار حائز اهمیت فراوان است(اولین ارزیابی علم و فناوری در جمهوری اسلامی ایران، 1382، ص. 9).
علمسنجی به دنبال سنجش بروندادهای علمی سازمانها و افرادی است که در حوزه تولید علم فعالیت میکنند. علاوه بر آن، شناسایی عوامل تأثیرگذار بر تولید وانتشار علم نیز در حوزه مطالعات علمسنجی قرار میگیرد(حسنزاده، 1390، ص. 199-200).
ارزیابی پژوهشی گروههای علمی پژوهشگران اهداف متعددی دارد از جمله: تهیه اطلاعاتی برای بهبود عملکرد پژوهشی دانشمندان، تدارک ابزارهایی در فرایندهای تصمیمسازی به منظور تخصیص اعتبارات پژوهشی و پرداختن به کیفیت پژوهش، به ویژه سیطره علمی و تجلی آن در دنیای بیرونی، یعنی در سطح پژوهشگران رشتههای دیگر و کاربران بالقوه بیرونی و کل افراد جامعه که به کارگیرنده نتایج پژوهش هستند(موئد،1387، ص 48).
یکی از رایجترین موارد کاربرد علمسنجی، ارزیابی فعالیتهای علمی پژوهشگران و مؤسسات پژوهشی است که حوزه اجرایی سیاستگذاران علمی- پژوهشی در کشورهای مختلف است. در کشور ما در زمنیه ارزیابی فعالیتها و بروندادهای پژوهشی تا سال 1375، ملاک و معیار دقیقی وجود نداشت و پس از آن دانشگاه تهران با استفاده از نمایههای استنادی تامسون رویترز اقدام به بررسی بروندادهای پژوهشی استادان و پژوهشگران خود کرد. این شاخص در کنار معیارهای درگر مانند ثبت اختراعات، تألیف کتاب، جوایز بینالمللی و مانند آن به آیین نامه علمی استادان راه یافت و مورد توجه سایر دانشگاهها قرار گرفت و به معیار سنجش و ارتقای استادان و محققان تبدیل گردید(عمرانی، 1386، ص. 157-158).
2-5
-1. شاخصهای بهنجار شده موجود برای ارزیابی دانشمندان و مؤسسات پژوهشی
در علمسنجی از شاخصهای کتابسنجی برای ارزیابی محققان استفاده میشود اما نکتهای که قابل تأمل است این است که ارزیابی محققان در مقیاس وسیع مثلاً یک دانشگاه، منطقه یا کشور خیلی آسانتر از ارزیابی در سطح فردی است. شاخصهای موجود برای ارزیابی پژوهشگران زیاد است و بعد از اینکه در سال 2005 شاخص هرش معرفی شد، در طول سالها شاخصهای دیگری برای رفع نواقص آن ارائه شدند که شاخص hnf، که نرمال شده شاخص هرش می باشد در سال 2011 توسط ویرا و گومز معرفی شده است که به ارزیابی عملکرد علمی در سطح فردی میپردازد.
2-5-1-1. شاخص اچ