متمرکز بر اهداف بلندمدت سازمان بوده و منابع را در حوزه هایی که برای موفقیت حیاتی می باشند، قرار می دهد.
واقع گرا بوده، اهداف و عملیات عقلایی را ارائه کند و منابع و قابلیت های سازمان را مد نظر قرار می دهد.
متناسب با ویژگی ها و محیط سازمان بوده و تناسب استراتژیک خوبی را سبب می شود.
قابل دستیابی است. بنابراین استراتژی را می توان اجرا کرد، تا احتمال زیادی برای موفقیت ایجاد گردد.
جامع باشد بطوری که طیف وسیعی از فعالیت های سازمان را تحت پوشش قرار می دهد و مسیری مشخص را به سوی مقاصد تعیین می کند.
پاسخگو است و نظریات ذی النفعان اصلی را مدنظر قرار می دهد.
مورد توافق است و همه افراد درگیر، آن را شناخته و درک می کنند.
هماهنگ با فرهنگ سازمانی است بطوریکه استراتژی، تضادی با ارزش های مشترک کارکنان ندارد (واترز، 1389).
2-9-3 ماموریت سازمان
مورد بحث قراردادن سوالات استراتژیک بدون مشخص کردن رسالت سازمان بسیار دشوار است. در واقع رسالت بیانه ای است که دلیل وجودی سازمان را به تفصیل مشخص می سازد. بیانیه رسالت سازمانهای مختلف از نظر اندازه متفاوت است. برخی فقط چند خط و بعضی دیگر چند صفحه هستند. برای آنکه بیانیه رسالت برای شاغلان در سازمان سودمند باشد، باید به این سوال که «چرا ما وجود داریم؟» پاسخ گوید (بام و همکاران 2000، ص68).
ماموریت یک سازمان نشان دهنده علت یا فلسفه وجودی و رسالت سازمان بوده و به عبارتی دیگر بیانگر هویت سازمان است. هر سازمان چه مکتوب باشد چه نباشد، دارای یک فلسفه یا ماموریت است. این فلسفه و ماموریت که هرگونه فعالیت سازمان و رفتار کارکنانش را شکل می دهد، بنا به عقاید و ارزش های صاحبان و مدیران سازمان شکل می گیرد. اگر ماموریت یک سازمان را در قالب یک سند مکتوب کرده و به اطلاع ذینفعان سازمان برسانیم و آن را فراراه فعالیت های سازمان قرار دهیم، در واقع بیانیه ماموریت سازمان
را تهیه کرده ایم. بنابراین بیانیه ماموریت، جمله یا عبارتی است که بدان وسیله مقصود یک سازمان از مقصود
سازمان مشابه متمایز می شود. دهنده ماموریت سازمان خواهد بود. آنها عبارتند از: مشتریان، محصولات یا خدمات، بازارها، فن آوری،توجه به بقا، رشد و سودآوری، فلسفه، ویژگی ممتاز، توجه به تصور مردم و توجه به کارکنان.این نه رکن اصلی تشکیل دهنده ماموریت سازمان، به عنوان چارچوب مرجع برای نوشتن ماموریت سازمانی، به هنگام ارزیابی مورد استفاده قرار می گیرد(دیوید، 1999، ص200).
یک سازمان هنگامی موفق می شود که به منظور خود که در ماموریت آن خلاصه می شود دست یابد. بنابراین یک نقطه آغاز برای تدوین استراتژی توافق در خصوص یک ماموریت است. ماموریت، مسیر بلندمدت یک سازمان را تعیین می کند، اما این مسئله خود سوالاتی را در رابطه با قصد واقعی سازمان و کسانی که آن را تعیین می کنند مطرح می سازد. در اصل، ماموریت توسط افرادی طراحی می شود که هدف سازمان را درک می کنند، می توانند آن را در عبارتی واضح و روشن بیان کنند و آن را به سایر سازمان ابلاغ کنند (واترز، 1389).
ماموریت های سازمان، از نظر حجم، محتوا، شکل و پرداختن به جزئیات با هم متفاوت اند. بیشتر کارشناسان و افراد صاحب نظر در مدیریت استراتژیک چنین می پندارند که مفاد ماموریت سازمان باید دارای نه ویژگی برجسته باشد. از آنجا که، اغلب، ماموریت سازمان بیش از سایر فرایندهای مدیریت استراتژیک به چشم می خورد و همگان از آن آگاه می شوند، پس مهم این است که دربرگیرنده همه نه جزء اصلی بشود. با توجه به ماموریت سازمان باید بتوان به سوالات زیر پاسخ داد:
1- مشتریان: مشتریان شرکت چه کسانی هستند؟
2- محصولات یا خدمات: محصولات و خدمات عمده شرکت چیست؟
3- بازارها: از نظر جغرافیایی، شرکت در کجا رقابت می کند؟
4- فن آوری: آیا شرکت از پیشرفته ترین فن آوری ها استفاده می کند؟
5- توجه به بقا، رشد و سودآوری: آیا شرکت برای رشد و سلامت مالی از تعهد لازم برخوردار است؟
6- فلسفه: باورها، ارزش ها، آرزوها و اولویت های اخلاقی اصلی شرکت چیست؟