مشکل نسل ما این است که همه ما فقط می خواهیم پیاز باشیم ، هیچ کس نمی خواهد سیب زمینی باشد. نه ، من عقل خود را از دست نداده ام (بیش از حد معمول) ، بگذارید توضیح دهم.

همه ما فقط می خواهیم پر از لایه های پیچیده ای باشیم که برای از بین بردن آنها تلاش زیادی می شود و با باز شدن هر لایه دیگران را غرق در اشک و اشک می کند. هیچ جذابیتی در سادگی کودکانه سیب زمینی باقی نمانده است که فقط بی گناه نشسته و با نگاهی می گوید “من قابل پیش بینی ترین ، بی ضررترین چیز در جهان هستم ، من چیزی در آستینم ندارم ، شما فقط می توانید مرا بخورید”. این تمام است ، بدون درام ، بدون پیچیدگی.

نسلهای قدیمی ما تعداد زیادی سیب زمینی افتخار آمیز داشتند. زندگی بدون هیچ پیچ و خم چشمگیری با سرعت عادی خود پیش رفت. دیگر چندان زیاد نیست ، ما پیازهای عصر جدید در زمینه نمایش رونق داریم.

ما به مجرد یا متعهد بودن اکتفا نمی کنیم ، می خواهیم “پیچیده” باشیم. ما ممکن است زندگی شاد و راحتی داشته باشیم اما می خواهیم بگوییم “زندگی من به هم ریخته است”. ممکن است تنها فکری که در ذهن ما می شود این باشد که می خواهیم امشب روی پیتزا بخوریم ، اما ما می خواهیم مردم باور کنند که ما موجوداتی روح انگیز هستیم که در سکوت روزانه با صد طوفان می جنگند.

ما می گوییم دوست نداریم ، اما مخفیانه ، ما عاشق درام

هستیم
دروغ نگو دوست من ، می دانی که داریم می گوییم! ما دوست داریم تراژدی خودمان را بسازیم ، در غم و اندوه خود غرق شویم ، قهرمانی باشیم که از این فاجعه “جان سالم به در ببرد” و در نهایت برای دستاورد بزرگ ما از سوی تماشاگران تشویق شود (در بیشتر موارد این فقط یک آه نشسته از جانب ماست) دوستانی که ما را خیلی خوب می شناسند)

توبیخ یک رئیس برای عدم رعایت مهلت ، ما را به مربی زندگی فیس بوک تبدیل می کند با پستی که می نویسد “من قبلاً از جهنم عبور کرده ام ، بنابراین بهترین تلاش خود را بکن ، من هنوز برنده می شوم ، زنده خواهم ماند”. اگر کسی آن گزارش را تمام می کرد می توانست برنده شود. برای این پست می توان صد لایک دریافت کرد ، اما هنوز باید آن گزارش را به پایان رساند.

جدایی ها ما را به آنتونی بزرگی تبدیل می کند که در عشق از دست رفته ابدی خود برای کلئوپاترا عزادار است. شش ماه طول کشید ، شما ششصد بار جنگیدید. هیچ جنگی اتحاد همیشگی شما را متوقف نکرد ، این طبیعی بود که بین دو بزرگسال نامناسب اتفاق بیفتد. لایه ای برای جدا شدن وجود ندارد ، این یک سناریوی سیب زمینی است.

یکی دیگر از مطالب سایت :
تجربه مواجه با شکست عشقی

می دانم که به نظر می رسد سخت است ، می دانم که گاهی مشکلات ما بر ما غلبه می کند. من سعی نمی کنم زندگی و مسائل آن را بی اهمیت جلوه دهم. البته ، گاهی اوقات زندگی به ما نبرد می دهد ، اما در بیشتر مواقع فقط مشکلات و سکسکه های کوچکی دارد. در سرمان ، ما اینها را به جنگ های بزرگ تبدیل می کنیم که باید جنگید ، موانع بزرگی که باید بر آنها غلبه کرد. اگر یکبار از بزرگنمایی مشکلات خود دست بکشیم و اجازه دهیم مسائل کوچکتر کوچک باقی بمانند ، چه می شود؟

اگر ما درام را بکشیم و فقط به زندگی معمول معمول خود ادامه دهیم؟

احتمالاً کمی خسته کننده است ، اینطور نیست؟ اگر ما فاجعه های دلخراش و پیروزی های بزرگ را نداشته باشیم ، آنقدر بالا نخواهیم رفت. زندگی تنها فیلمی است که در آن قهرمان می شویم و درام فیلم را جذاب نگه می دارد. مشکل این است که آرامش روانی را نیز از بین می برد. در تلاش برای تبدیل شدن زندگی به یک فیلم پرفروش ، ما در نهایت ذهن خود را که بیش از حد تحت فشار قرار گرفته است متلاشی می کنیم.

ما بر همه چیز وسواس داریم – تجزیه و تحلیل ، منطقی سازی و همبستگی تا ایجاد یک اثر نمایشی. خانه تولید ضعیف ما از یک سر که در حال حاضر از ایجاد “بحران” نیمه مرده است ، پس از آن باید به سراغ تولید فیلم پرفروش دیگری در زمینه “نجات از بحران” برود. زمانی که ما داستان زنده ماندن بزرگ خود را توییت می کنیم ، مغز ضعیف ما در مراسم تشییع جنازه خود شرکت می کند.

یکی دیگر از مطالب سایت :
4 دلیلی که نمی توانید با یک عادت جدید کنار بیایید

اگر یکبار از خودکشی روانی اجتناب کنیم ، چه می شود؟ اگر مشکلی پیش بیاید چه می شود اما ما به ملکه نمایش در درون خود می گوییم فقط استراحت کند. بدون اغراق در مورد آنچه اتفاق افتاده است ، هیچ پیش فرضی در مورد دلایل وقوع آن ، هیچ قضاوت کلی در مورد اینکه چه کسی مسئول آن است ، هیچ دعایی از خداوند متعال در مورد اینکه چرا جهان ما را برای ایجاد درد انتخاب کرده است. جهان نمی داند ، جهان اهمیتی نمی دهد ، جهان مشکلات خاص خود را دارد (مگر اینکه ما بخواهیم سیاهچاله های بلعنده سیاره را کنترل کنیم در حالی که جهان در مورد تجزیه ما فکر می کند).

بنابراین اگر دوستی صحبت با ما را به طور کامل متوقف کرده است ، چرا ما فقط تماس نگیریم و نپرسیم که چه اشکالی دارد به جای اینکه برای همه دوستان عادی گلایه کنیم و آن را تجزیه و تحلیل کنیم تا زمانی که به این نتیجه برسیم که این اتفاق افتاده است زیرا ما سوءتفاهم ترین فرد روی زمین هستیم. به (دنبال کردن توییت احساسی – هرگز خود را برای افرادی که متعهد به سوء تفاهم هستند ، توضیح ندهید. #من اراده خواهم کرد). از آنجایی که می دانیم ، این دوست احتمالاً عصبانی است زیرا ما وقت نداریم با او تماس بگیریم ، اما زمان داریم که روزانه حداقل 10 نقل قول برای زنده ماندن جستجو کنیم.

اگر همه چیز را به یک حماسه ذوب کننده تبدیل نکنیم ، ذهن ما بسیار آزادتر و آرام تر خواهد بود. بنابراین این پیشنهاد من است ، اجازه دهید با ba مبارزه کنیمما واقعا باید بجنگیم در زمان های دیگر ، بیایید به ملکه درام بگوییم که ساکت شود و فقط از یک سیب زمینی ساده و ساده لذت ببرد!