بندورا(1977)، بیان می کند که انتظارات خودکارامدی به باورهای مربوط به توانایی های ما برای انجام موفقیت آمیز یک رفتار معین یا طبقه ای از رفتارها اطلاق می شود، که بنا به فرض بر انتخاب های رفتاری، عملکرد و پافشاری، اثر می گذارند(رجبی، عطاری و شکرکن،1383).
به علاوه بندورا(1977)، اظهار می دارد که یکی از نقش های اصلی مشاور، کمک به مراجع در افزایش انتظاراتش از خودکارآمدی با توجه به حیطه رفتاری هدف، از طریق مداخلات مبتنی بر منابع اطلاعات کارآمدی، یعنی، عملکرد قبلی، یادگیری جانشینی، متقاعدسازی کلامی و برانگیختگی هیجانی- فیزیولوژیکی است. به هر حال بندورا(1977)، بیان می کند که انتظارات خودکارآمدی میانجی های اصلی رفتار و تغییر رفتارند. یعنی، انتظارات خودکارآمدی پایین مربوط به یک رفتار یا یک حیطه ی رفتاری به اجتناب از آن رفتار منجر می شوند، و افزایش هایی در انتظارات خودکارآمدی باید فراوانی رفتار گرایش را در برابر رفتار اجتناب افزایش دهد. بنابراین، باورهای خودکارآمدی می توانند در درک و پیش بینی رفتار سودمند باشند (رجبی و همکاران،1383).
2-2-1-4 مراحل رشد خودکارآمدی
تغییرات رشدی خودکارآمدی در مسیر زندگی از مباحثی است که در نظریه بندورا(1977)، به آن اشاره شده است. او معتقد است کارآمدی ابتدا وقتی ایجاد می شود که نوزادان به تدریج شروع به اعمال نفوذ بر محیط فیزیکی و اجتماعی خود می کنند. نخستین تجربه های سازنده کارآمدی در والدین متمرکز است و این تمرکز همراه با گسترش یافتن جهان کودک و تحت تأثیر قرار گرفتن وی به وسیله خواهران و برادران و همسالان تغییر می یابد، مدارس نیز در رشد خودکارآمدی تأثیر می گذارند.
تجربه های انتقالی نوجوانی شامل کنارآمدن یا تقاضاها و فشارهای جدید، از آگاه شدن از جنسیت گرفته تا انتخاب شغل بالقوه شخصی است. بندورا اشاره می کند که موفقیت این مرحله انتقالی بین دوران کودکی و بزرگسالی بستگی به اعتمادهای اولیه نسبت به توانایی های شخصی دارد(شولتز[1]، 1990). دوره جوانی غالبا شامل، سازگاری های دیگر، از قبیل شکل دادن رابطه زناشویی، آغاز پدر و مادر شدن و تسلط و چیرگی بر شغل است. خودکارآمدی برای همه این تکالیف، حیاتی است. سال های میانسالی با منابع تازه ای از فشار روانی همراه است، چرا که افراد زندگی خود را دوباره ارزیابی کرده و با محدودیت های خود مواجه می شوند که هر دوی این ها بر خودکارآمدی تأثیر دارند. ارزیابی خودکارآمدی در دوران پیری دشوار است. کاهش توانایی های جسمی و ذهنی، بازنشسته شدن از کار فعال و کناره گیری از زندگی افق جدیدی از خود ارزیابی را ایجاد می کند. بندورا معتقد است که یک احساس خودکارآمدی پایین مستعد به جنبش درآوردن فرآیندهای بازدارنده ای است که منجر به کاهش کارکرد شناختی و رفتاری می شود. در مجموع از نظر بندورا احساس خودکارآمدی یک عامل حیاتی در موفقیت یا شکست در سراسر زندگی است(شولتز،1990).
2-2-1-5 نظریه های خودکارآمدی:    
یکی دیگر از عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی خودکارآمدی است. پژوهش‌های بندورا[2] (2000–1977) و تحلیل او از یادگیری‌های اجتماعی، تأثیر بسیاری بر روان‌شناسی در قرن بیستم داشته است. نارسایی‌های شرطی شدن شدن عاملی در توجیه و تبیین رفتارهای اجتماعی بدون رجوع به تقویت‌کننده‌های خاص از سویی، و نفوذ ژان‌پیاژه روان‌شناس شناختی، از سوی دیگر، بندورا را به چگونگی اکتساب رفتارهای انتزاعی و مجرد متوجه ساخت. او به تدریج، درگیر مطالعه فرآیندهای شناختی شد که به باور او می‌باید یادگیری‌های اجتماعی را میانجی‌گر باشند. در حقیقت، عنوان شناختی‌- ‌اجتماعی نظریه، بیانگر باور بندورا بر نقش میانجی‌گر فرایند‌های شناختی در کسب رفتارهای اجتماعی و نیز باور او به مبنای اجتماعی فرآیندهای مزبور است(سالکایند[3]، 2008).
[1] -Shulths
[2] . Bandura
[3] . Salkind
لینک جزییات بیشتر و دانلود این پایان نامه:
نقش خودکارآمدی، شادکامی و درگیری والدین در امور تحصیلی به عنوان پیش بینی کننده های پیشرفت تحصیلی دانش آموزان  دختر پایه اول دبیرستان شهر بندرعباس