فضیلت شهروندی
نمودار 2-4) الگوی رفتار شهروندی سازمانی ارگان
وظیفه شناسی :
وظیفه شناسی حاکی از رفتاری است که فرد در اجرای یک شغل ، بیش از الزامات و حداقل وظیفه ای عمل میکند (هویدا و نادری 1388) .به عبارت دیگر افرادی که دارای رفتار شهروندی مترقی هستند در بدترین شرایط و حتی در حالت بیماری و ناتوانی هم به کار ادامه می دهند ، که این نشان دهنده وظیفه شناسی بالای آنهاست (رامین مهر و همکاران 1388) این گونه رفتارها اعتماد را در بین کارکنان افزایش می دهد .
اگر کارکنان به موقع سر کارشان حاضر شوند ؛ از زمان به طور اثربخش استفاده نمایند ؛ ترجیحاً از پذیرش درخواست استراحت و مرخصیهای اضافی خودداری نمایند و تلاش کنند که از قوانین و مقررات سازمانی حتی در صورتی که با شخصیت و روحیات آنها سازگار نباشد و در شرایطی که کسی نظاره گر آنها نیست، پیروی نمایند ؛ معلوم خواهد شد که این افراد در سازمان حس وظیفه شناسی بالایی دارند. (ایوبی راد 1388) باید توجه نمود که پژوهش گران مختلف ، وجدان کاری را معادل وظیفه شناسی به کار برده اند .
نوع دوستی :
نوع دوستی به معنای کمک به همکاران در تکمیل کارها در شرایط غیر معمول می باشد (جرج و رینو2006؛به نقل از ایوبی راد 1388) .این حالت به رفتارهای مفید و سودبخش ، از قبیل ایجاد صمیمیت ،همدلی و دلسوزی میان همکاران اشاره دارد که خواه به شکل مستقیم و یا غیر مستقیم به کارکنانی که دارای مشکلات کاری هستند کمک می کند . البته برخی از صاحب نظران رفتار شهروندی ، مانند پادساکف، ابعاد نوع دوستی و وظیفه شناسی را در یک طبقه قرار می دهند و از آنها به عنوان ((رفتارهای کمکی )) نام می برند (اسلامی و سیار ،1387) این قابلیت عموماً در جهت یاری رساندن به دیگران می باشد و با بهبود عملکرد افراد ، منجر به افزایش اثربخشی سازمان می گردد ؛ یعنی اگر کارکنان به طور داوطلبانه به همکارانی که حجم کاری سنگینی دارند کمک کنند ؛ وظایف همکارانی که غیبت موجه دارند را انجام دهند و در صورتی که نسبت به رفع مشکلات روحی همکاران در واحد سازمانی خود اهتمام ورزند ؛ دارای قابلیت بالای نوع دوستی هستند. (ایوبی راد 1388).
فضیلت شهروندی :
فضیلت شهروندی یا مدنی شامل رفتارهایی از قبیل حضور در فعالیت های فوق برنامه و اضافی (آن هم زمانی که این حضور ضروری نباشد ) ، حمایت از توسعه و تغییرات ارائه شده توسط مدیران سازمان ، تمایل به مطالعه کتاب ، مجلات و افزایش اطلاعات عمومی و اهمیت دادن به نصب پوستر و اطلاعیه در سازمان برای آگاهی دیگران ، می شود (ارگان ، 1998) . بر این اساس یک شهروند سازمانی خوب نه تنها باید از مباحث روز سازمان آگاه باشد بلکه باید درباره آن ها اظهار نظر کند و در حل آنها نیز مشارکت فعالانه داشته باشد (رامین مهر و همکاران 1388) . این مفهوم را اخلاق شهری یا آداب اجتماعی نیز نامیده اند . اخلاق شهری یا آداب اجتماعی می تواند به عنوان مشارکت در فرایندهای سیاسی سازمان ، ابراز عقاید ، پرداختن به مسائل کاری در وقت شخصی کارکنان ، مشارکت در رویدادهای سازمان ،حضور داوطلبانه در جلسات و درگیر شدن با مسائل سازمانی و غیره در نظر گرفته شود (کرنودل 2003 ؛ به نقل از ایوبی راد ،1388) . این که فرد از بهبودها و تغییرات سازمانی با خبر باشد . در جلسات سازمانی نه تنها حضور داشته باشد ، بلکه مشارکت فعالانه داشته باشد و این که فرد در بیرون و داخل سازمان تصویر بهتری از سازمان خود ارائه دهد ؛ نشانگر فضیلت شهروندی بالای اوست. (ایوبی راد1388)
جوانمردی:
تاکید برجنبه های مثبت سازمان به جای جنبه های منفی آن را جوانمردی در سازمان اطلاق میکنیم ؛که عبارت است از تمایل به شکیبایی در مقابل مزاحمت های اجتناب ناپذیر و اجحافهای کاری بدون اینکه گله و شکایتی صورت گیرد (اسلامی 1387) .لذا جوانمردی تحت عنوان توانایی کارکنان در وفق دادن خود با سختیها و ناسازگاریهای محیط کار بدون اینکه به طور شفاهی یا رسمی اعتراض و یا شکایتی داشته باشد ، تعریف میشود و شامل عدم ابراز شکوه ها و گلایه مندیهای جزئی ، عدم عیبجویی و ایراد گرفتن از آنچه سازمان در حال انجام آن است ، عدم ابراز رنجش و دلخوری نسبت به هر گونه تغییری که مدیریت مطرح می نماید ، می باشد . این که فرد تنها به مشکلات کاری خود نیندیشد و دیگران را نیز مد نظر داشته باشد، نشان دهنده جوانمردی او است. (ایوبی راد 1388)
احترام و تکریم :
این بعد شامل تمام دور اندیشی ها از طرف فرد به منظور جلوگیری از وقوع مشکلات کاری در ارتباط با دیگر کارکنان است. احترام به حقوق و امتیازهای دیگران ، مشورت با کسانی که ممکن است تحت تاثیر تصمیم یا اقدام فرد قرار گیرند و مطلع ساختن دیگران قبل از انجام هر اقدام مهمی ، میتواند نشان دهنده احترام و نزاکت باشد. (ایوبی راد 1388) این مفهوم مبین نحوه ی رفتار افراد با همکاران ، سرپرستان و مخاطبان سازمان (ارگان ، 1998) و انجام کارهایی که در سازمان ضروری نیستند ، اما انجام آنها به سود سازمان است ، می باشد (کاسترو وهمکاران 169،2004) افرادی که در سازمان با احترام و تکریم با دیگران رفتار میکنند دارای رفتار شهروندی مترقی هستند. (اسلامی 1387)
ارگان بعد از برشمردن این ابعاد ، یادآوری می کند که هر پنج بعد رفتار شهروندی ممکن است همزمان ظهور پیدا نکنند ، مثلا افرادی که ما فکر می کنیم دارای بعد وظیفه شناسی هستند ممکن است همیشه نوع دوست و فداکار نباشند و یا اینکه برخی از این ابعاد، مانند نوع دوستی و وظیفه شناسی تاکتیکی برای تحت فشار قرار دادن مدی
ران سازمان باشد. (کاسترو و همکاران،2004)
2-4-5- انواع رفتار شهروندی سازمانی :
گراهام معتقد است رفتار شهروندی در سه حالت مختلف بروز می یابد ؛ که شامل اطاعت سازمانی ، وفاداری سازمانی و مشارکت سازمانی می شود :
اطاعت سازمانی : این واژه توصیف کننده رفتارهایی است که ضرورت و مطلوبیتشان شناسایی و در ساختار معقولی از نظم و مقررات پذیرفته شده اند . شاخص های اطاعت سازمانی رفتارهایی نظیر احترام به قوانین سازمانی ، انجام وظایف به طور کامل و انجام دادن مسئولیت ها با توجه به منابع سازمانی مانند حاضر شدن به موقع در محل کار و یا پیروی از قوانین ، مقررات و دستورالعمل های موجود در محل کار است .
وفاداری سازمانی : این وفاداری به سازمان ، از وفاداری به خود سایر افراد و بخش های سازمانی متفاوت است ؛ و بیان کننده میزان فداکاری کارکنان در راه منافع سازمانی و حمایت و دفاع از سازمان است .
مشارکت سازمانی : این واژه با مشارکت فعال کارکنان در اداره امور سازمان معنی پیدا می کند به حضور در جلسات ، به اشتراک گذاشتن عقاید خود با دیگران و آگاهی به مسائل جاری سازمان اشاره کرد.
گراهام با انجام این دسته بندی از رفتار شهروندی ،معتقد است که این رفتارها مستقیماً تحت تاثیر حقوقی که از طرف سازمان به فرد داده می شود قرار دارد . در این چارچوب حقوق شهروندی سازمانی شامل عدالت استخدامی ، ارزیابی و رسیدگی به شکایات کارکنان وجود دارد . بر این اساس وقتی که کارکنان مشاهده می کنند که دارای حقوق شهروندی سازمانی هستند به احتمال بسیار زیاد از خود ، رفتار شهروندی (از نوع اطاعت ) نشان می دهند . در بعد دیگر حقوقی ، یعنی تاثیر حقوق و مزایا و موقعیت های اجتماعی سازمان که در برگیرنده تاثیر رفتارهای منصفانه با کارکنان نظیر افزایش حقوق و مزایا و موقعیت های اجتماعی است بر رفتار کارکنان است نیز ، قضیه به همین صورت می باشد . کارکنان وقتی می بینند که دارای حقوق اجتماعی هستند به سازمان وفادار خواهند بود و رفتار شهروندی (از نوع وفاداری ) از خود بروز می دهند و در نهایت وقتی که کارکنان می بینند به حقوق سیاسی آنها در سازمان احترام گذاشته می شود و به آنها حق مشارکت و تصمیم گیری در حوزه های سیاست گذاری سازمان داده می شود ، رفتار شهروندی (از نوع مشارکت ) از خود نشان می دهند. (کارول سی و همکاران 2003)
2-6-4- کارکردهای رفتار شهروندی سازمانی در سازمان و مدیریت: