ناگی وابنبرگ (1994) سوالهایی از دارندگان سهام 500 شرکتی که نام آنها در مجله فورچون آمده برای مشخص کردن شاخصهایی که بر تصمیمهای سرمایهگذاری آنها تأثیرگذار است پرسیدند. نتایج بدست آمده ترکیبی از عوامل مالی و غیرمالی را به عنوان عوامل تأثیرگذار مشخص کرده است. نتایج بسیار گسترده بود و نشان دهنده این واقعیت بود که سرمایهگذاران از یک نوع روش برای انتخاب گزینه سرمایهگذاری خود استفاده نمیکنند. تحلیل عاملی هفت گروه مختلف از عوامل را دستهبندی کرد. این عوامل از ویژگیهای محیطی، اجتماعی شرکت تا نیازهای مالی شخصی سرمایهگذار دستهبندی شدهاند.
در نهایت جایزهی نوبل اقتصاد در سال 2002 به دانیل کانمن به علت تحقیقات گستردهاش در کاربرد روان شناسی در اقتصاد اعطا شد و بدین ترتیب حوزه گستردهای از تحقیقات مورد توجه محققان قرار گرفت. آسوس تورسکی به عنوان همکار کانمن در طول سالها تحقیق تیمی، در سال 1996 در گذشت و چون جایزهی نوبل به افراد زنده تعلق میگیرد، کانمن به دریافت جایزهی نوبل نائل آمد که البته همکاریهای تورسکی در سالهای تحقیق را یادآور شد (علامه و احمدپور ، 1388)
2-2-3- علوم اساسی در مالی رفتاری
ارتباط علم مالی و سایر رشتههای علوم اجتماعی که به عنوان روان شناسی مالی معروف شده است، به بررسی فرایند تصمیمگیری سرمایهگذاران و عکسالعمل آنها نسبت به شرایط مختلف بازارهای مالی میپردازد و تأکید آن بیشتر به تأثیر شخصیت، فرهنگ و قضاوتهای سرمایهگذاران بر تصمیمگیری سرمایهگذاری میباشد. اهمیت مالی رفتاری این است که نشان میدهد تصمیمات سرمایهگذاری تنها تحت تأثیر شاخصهای اقتصادی و عقلانیت قرار ندارند بلکه مقولههایی از قبیل افق سرمایهگذاری، میران تحمل مخاطره، اعتماد به نفس و اطمینانی که سرمایهگذار به آن گزیر و فرایند سرمایهگذاری در بازار دارد و مواردی از این قبیل نیز تأثیر بسزایی در رفتار سرمایهگذاران و نوع تصمیمات آنها دارد و سبک رفتار سرمایهگذاری آنها را شکل میدهد. مالی رفتاری به این موضوع میپردازد که برخلاف مباحث و نظریههای مالی استاندارد، گرایشهای رفتاری و شناختی میتوانند بر قیمتهای دارایی مالی تأثیرگذار باشد برخلاف نظریات و رویکردهای مارکویتز و شارپ،مباحث مالی رفتاری و سرمایهگذاری مباحث مربوطه به افراد و روشهایی است که اطلاعات را جمع آوری و استفاده میکنند. مالی رفتاری به دنبال درک و پیشبینی پیامدهای بازار مالی سیستماتیک در فرایند تصمیمگیری روانشناسانه است (شهر آبادی و یوسفی، 1386)
علوم اساسی در مالی رفتاری عبارتند از :
-مالی : نحوه تخصیص و آرایش منابع، از نظر زمانی و مکانی در یک محیط نامطمئن
روانشناسی
جامعه شناسی
مالی
مالی رفتاری
روانشناسی
جامعه شناسی
مالی
-روان شناسی: مالی رفتاری تلاش نمیکند که رفتار” عقلایی” را تعریف کند و یا به تصمیمگیری بر حسب تورش یا اشتباه بزند بلکه به دنبال فهم و پیشبینی بازار مالی سیستماتیک مبتنی بر فرایندهای تصمیم روانشناسی میباشد بنابراین بیشتر تأکید در ادبیات، تشخیص مشخصههای تصمیمگیریهای رفتاری که احتمالاً اثرات سیستماتیک بر روی رفتار بازار مالی دارند، بوده است. یعنی افراد عقاید و ترجیحات خود را مشخص میکنند و سپس تصمیماتشان را میگیرند بنابراین روانشناسی دومین پایه مالی رفتاری است.
شکل 2-1: رویکرد چند رشتهای مالی رفتاری (چیندلر، 2007)
-جامعهشناسی: این پایه از مالی رفتاری اغلب نادیده گرفته میشود اما اهمیت آن زمانی است که افراد با بازار (خصوصاً بازارهای مالی) ارتباط برقرار مینمایند. تا به حال فرض شده بود که تصمیمات افراد بدون هیچ ارتباطی گرفته میشد و بدون هیچ تأثیری از رفتار دیگران انجام میگیرد، اگرچه در عمل در بازارهای مالی غالباًبه طور وسیع از نظر اجتماعی متأثر شدهاند.
شکل (2-1) رویکرد چند رشتهی مالی رفتاری را نشان میدهد، هر چند بیان میشود که مالی سنتی در قلب مطالعات مفهومی مالی رفتاری قرار دارد، هنوز جنبههای جاممعه شناسی و روان شناسی رفتاری کامل نشده است (چیندلر، 2007)
مالی رفتاری شامل دو حوزه اساسی است. محدودیت در آربیتراژ و روانشناسی شناختی که در ادامه به آنها اشاره میشود.
محدویت در آربیتراژ
مالی رفتاری رفتاری
روانشناسی شناختی
نظریه چشم انداز