سیر تحول مدیریت دانش
مدیریت دانش از اواخر 1970 مطرح گردید . روند تأکید بر آن به گونه ای بود که در اواسط دهه 1980 و آشکار شدن جایگاه و تأثیر آن بر قدرت رقابت در بازار های اقتصادی ، اهمیت آن مضاعف شد . دهه 80 میلادی نظام های مبتنی بر هوش مصنوعی و نظامهای هوشمند برای مدیریت دانش به کار گرفته می شد . و مفاهیمی چون فراهم آوری دانش [1]، مهندسی دانش[2] ، نظام های دانش محور [3]و مانند آن رواج یافت . در اواخر دهه 1980 سیر صعودی انتشار مقالات مربوط به مدیریت دانش در مجلات حوزه های مدیریت ، تجارب ، علوم کتابداری و اطلاع رسانی را می توان مشاهده کرد . در همین دوران اولین کتاب های مربوط به این حوزه منتشر شدند .  در آغاز دهه 1990 فعالیت گسترده سازمان های امریکایی ، اروپایی ، و ژاپنی در حوزه مدیریت دانش به نحو چشمگیری افزایش یافت . ظهور وب جهانی در اواسط دهه 1990 تحرک تازه ای به حوزه مدیریت دانش بخشید .
شبکه بین المللی مدیریت دانش دراروپا[4] ، مجمع مدیریت دانش ایالات متحده آمریکا[5] ، فعالیتهای خود را در شبکه اینترنت گسترش دادند . در سال 1995 ، اتحادیه اروپاطی برنامه ای به نام اسپریت[6] بودجه قابل ملاحظه ای را برای اجرای طرحهای مدیریت دانش اختصاص داد به تدریج شرکت های بزرگی مانند ارنست و یانگ[7] بوز آلن و همیلتون و دهها شرکت دیگر به شکل تجاری وارد عرصه مدیریت دانش شدند . اکنون مدیریت دانش در سال های آغازین قرن 21 ، برای بسیاری از کشورهای پیشرفته به عنوان نماد رقابت و عامل دستیابی به قدرت و توسعه است . شرکت های بزرگ اروپایی از  سال 2000 به بعد حدود 55 درصد درآمد خود را به مدیریت دانش اختصاص داده اند . تسنگ[8] ( 2008 ) پیشرفت مدیریت دانش از نیمه دهه 1990 به بعد تمرکز مدیریت دانش به سمت عملگرایی و جستجوی راههای بهتر ، جهت مدیریت دانش سازمانی بود . دراین راستا بسیاری از تعاریف مدیریت دانش تجویزی  و دستوری بوده و بر فعالیتهای خاصی که بوسیله فناوری های اطلاعاتی تسهیل می شد تمرکز داشت . اما در سال های اخیر کلاه دانش محور بر مدیریت دانش حکم شده است . در این دوره دانش در مرکز توجه بوده و سرمایه های فکری به عنوان ذخایر کلیدی سازمان محسوب می شدند . به این جهت است که ما شاهد استقبال گسترده ی سازمان ها به مدیریت دانش به منظور حفظ ، نگهداری و ارتقای این ذخایر کلیدی هستیم . سیر تحول مدیریت دانش را می توان به سه دوره تقسیم کرده دوره اول از سال 1990 تا 1995 که نسل اول مدیریت دانش نامیده می شود . نفوذ پژوهشهای مصنوعی در مدیریت دانش به ویژه در زمینه ی ارائه و ذخیره دانش را می توان در نسل اول سیر تحول مدیریت دانش جای داد به کارگیری علمی مدیریت دانش از آن نام برده می شود . بسیاری از سازمان ها اجرای مدیریت دانش را در این دوره آغاز کردند ، موضوعات مورد بحث در پژوهش های مدیریت دانش در این دوره بیشتر بر توسعه کسب و کار ، توسعه سازمان ، توسعه چارچوب ها ، توسعه عملیات و فرایندها و پیشرفت تکنولوژیکی تمرکز داشتند . شروع نسل سوم مدیریت دانش به سال 2002 بر می گردد . جایی که تمرکز پژوهش ها بر تحلیل رابطه دانایی و اقدام با استفاده از مدل های ساختاری بود  (محمود صالحی و همکاران ، 1391 ).
اکنون مدیریت دانش در سالهای آغازین قرن 21،برای بسیاری از کشورهای پیشرفته به عنوان نماد رقابت و عامل دستیابی به قدرت وتوسعه است.شرکت های بزرگ اروپایی از سال 2000به بعد ،حدود 55 درصد در آمد خود را به مدیریت دانش اختصاص داده ا4-25).
[1]. knowledge
[2]. knowledge engineering
[3]. knowledge-based systems
[4].international knowledge management network
[5].united state knowledge management forum
[6].esprit ( europeanstrategi program on research in information technology)
[7].ernest & young
[8].tusong
لینک جزییات بیشتر و دانلود این پایان نامه:
بررسی رابطه مدیریت دانش و نوآوری محصول در شرکت های صنعتی استان گیلان