اشاره به آموزش های شغلی جاری دارد که برای بهبود عملکرد کاری کارکنان در شغل کنونی آنها ارایه شده است.آموزش ضمن خدمت یک آموزش برنامه ریزی شده یا برنامه کارآموزی فراهم شده به وسیله سازمان است که برای افزایش مهارت در حیطه خاصی برنامه ریزی شده است(لامینتاکانن و همکاران، 2008).
آموزش مداوم
آموزش مداوم، آموزش برنامه ریزی شده کوتاه مدت با اهداف مشخص است که به منظور ارتقا دانش، نگرش و مهارت های شغلی جهت بهبود کیفیت کار ارایه می شود و شامل مفاهیم جدید، روش های نوین انجام کار و نتایج تحقیقات و نوآوری می باشد(فیلیپس و همکاران، 2012).
2-11- رفاه
در عصر جهانی شدن، اقتصاد مبتنی بر بازار، رقابت بیش از حد و محیط به سرعت در حال تغییر، موفقیت سازمان به عملکرد کارکنان وابسته است. عملکرد کارکنان برای رسیدن سازمان به اهداف از پیش طراحی شده ، ضروری است. بر اساس فلسفه منابع انسانی، کارکنان منابع مهم کسب و کار هستند که برای حداکثر سازی بازگشت سرمایه و دستیابی به اهداف کسب و کار باید مدیریت شوند. سازمان ها باید مزایای مختلفی برای تضمین رفاه کارکنان فراهم کنند. در حقیقت، در این عصر و دوره، سازمان نمی تواند بدون ارائه ی مجموعه ای از مزایای بنیادین برای رفاه کارکنان به فعالیت خود ادامه دهد. سازمان بایست در یابد که یک کارگر سالم و بدون استرس یک دارایی بزرگ برای سازمان است و سازمان باید برنامه ها و خدمات رفاهی برای آنها فراهم کند.
رفاه با سلامتی کارکنان در محیط کار و خانه در ارتباط است. آرمسترانگ (2006) بیان می کند که برنامه های رفاه کارکنان عمدتا به زمینه های انتزاعی مسئولیت اجتماعی برای سازمانهایی که برای آن ها کار می کنند، متکی است. سازمان برای برآوردن نیازهای خود به کارکنانی با عملکرد بالا نیاز دارد تا محصولات و خدماتی که تولید می کند را ارائه دهد و مزیت رقابتی کسب کند.
از نظر تاریخی خدمات رفاهی به معنای کاهش غیبت و استراحت به خاطر بیماری است. اگرچه، امروزه حوزه ی وسیعتری را شامل می شود و تمام جنبه های مربوط به سلامت کارکنان و پیشرفت افراد در محیط کار را در بر می گیرد( مانزینی و گاندور، 2011). منطقا، ارائه ی طرح های رفاهی ایجاد نیروی کار اثربخش، سالم، وفادار و راضی برای سازمان است. هدف فراهم نمودن چنین تسهیلاتی ایجاد زندگی کاری بهتر و افزایش استاندارد زندگی است (پریتی، 2009). رفاه کارکنان واژه ی گسترده ای است که یه خدمات ، مزایا و تسهیلات مختلفی که کارفرما به کارکنان به منظور غنی کردن زندگی کارکنان، راضی و خوشحال کردن آنها ارائه می دهد، اطلاق می شود. (میشرا و مانجو، 2007). موفقیت فعالیت های رفاهی کارکنان به رویکردی که باید در ارائه ی چنین فعالیت هایی به کارکنان مد نظر قرار گیرد، بستگی دارد و سیاست رفاه باید توسط ارزش های انسانی و روحیه آرمانگرا هدایت شود و چنین خدماتی تامین تسهیلات پزشکی، بهداشتی و اقامتی کارگران شاغل، امکانات و اقدامات امنیتی اجتماعی، صنعتی، امکانات آموزش و پرورش ، کاهش خطرات ایدز و اچ، آی ، وی و خدمات مشاوره ای را در بر می گیرد (هاریکا، 2010). مورواب (2009) بیان می کند که محیط کار باید مسائلی مانند ساعات کاری، سیاست استخدام، رفاه و سلامت کارگران، طراحی محیط کار و رفتار کلی با کارگران در محیط کار را شامل شود. فعالیت های رفاهی کارگران در جوامع توسعه یافته و در حال توسعه نه تنها بر نیروی کار بلکه بر تمامی جنبه های منابع انسانی تاثیر گذار است (مانجو و میشرا، 2007). دولت، اتحادیه های کارگری و آژانس های غیر دولتی این خدمات را ارائه می دهند .
امور رفاهی مکمل عملیات استخدام است و نقش اساسی در نگهداری و ایجاد انگیزه در منابع انسانی سازمان دارد. کشور های جهان امروز، لزوم برنامه های رفاهی را پذیرفته اند، ولی در سیاست های رفاهی و چگونگی اجرای برنامه های مربوط به آن بر اساس ارزش ها و سیستم اجتماعی خود عمل می کنند. در اغلب کشور ها اعم از توسعه یافته یا در حال توسعه، سازمان ها و نهادهای مختلفی، مستقیم یا غیر مستقیم مسئولیت این امور را به عهده دارند. ضمن این که کارگزاران این سازمان ها نیز به عنوان بخشی از جامعه، نه فقط نیازمند برخورداری از امور رفاهی مختلف هستند، بلکه به علت ارتباط وضعیت رفاهی آنها با میزان کارایی شان در تامین امور رفاهی برای آحاد جامعه، اهمیت مضاعفی پیدا می کند و توجه به این امور، زمینه ساز تلاش بیشتر و موجب رضایت مراجعان و مخاطبان وبصورت اخص نیروی انسانی سازمان خواهد بود. مصوبات بین المللی در زمینه امور رفاهی از یک سو و جنبش های کارگری از سوی دیگر، زمینه ساز ایجاد شغل جدیدی تحت عنوان «مسئول امور رفاهی» در بسیاری از سازمان ها شدند.مسئولیت این شغل، فعالیت هایی نظیر بهداشت و درمان، آموزش، ورزش و تفریح و امور فرهنگی کارکنان بود (زاهدی اصل،1380).
نتایج پژوهش های تجربی نیز پیامدهای مطلوب حمایت از کارکنان را تایید کرده اند. نخستین بار آیزنبرگر و همکارانش در سال 1986 با انتشار مقاله ای در مجله روانشناسی کاربردی مفهوم رفاه از سوی سازمان را معرفی کردند.طبق تعریف آیزنبرگر و همکارانش کارکنان زمانی از سوی سازمان احساس حمایت می کنند که سازمان برای همکاری هایشان ارزش قائل شود و به رفاه آنها اهمیت دهد. با اینکه تعداد مطالعات انجام شده در این حوزه تا اواسط دهه نود اندک بود، ولی در سال های اخیر تعداد پژوهش ها در این زمینه افزایش یافته است( آیزنبرگر،2008).نتایج پژوهش های تجربی نیز پیامدهای مطلو
ب حمایت از کارکنان و توجه به رفاه آنها را تایید کرده اند. ریگل و همکاران (2009) در یک پژوهش فرا تحلیلی نشان دادند حمایت سازمان از کارکنان به شدت تعهد را افزایش و ترک خدمت را کاهش می دهد و رضایت شغلی و عملکرد را در حد متوسط بالا می برد.
بطور کلی مقولات رفاهی شامل موارد زیر می باشد:
جدول 2-3 مقولات رفاهی(زاهدی اصل، 1380)
تعاونی مصرف
تعاونی مسکن
صندوق رفاه و تعاون
وام خرید مسکن
وام احداث مسکن
وام کارگشایی
وام اضطراری
وام ازدواج
کمک ازدواج
کمک های غیر نقدی
تغذیه(غذاخوری)