رهبری تیمی در سازمان
رهبری تیمی در تمام سطوح، فهمیدن و درک کارکنان سازمان و به قدر کافی شجاع بودن است تا بدانیم صمیمانه پاسخ دادن، به معنی ضعیف شدن قدرت مدیر نیست، بلکه، تقویت قدرت است. سازمانی که رهبری را در کارکنانش رشد میدهد، الگویی از کیفیت رهبری را ارائه میدهد که تمایل به گوش دادن به خواستههای آنان دارد. این الگو روشی را بر تطبیق قدرت و اختیار مرکزی به منظور تحقق اهداف مؤسسات از طریق توزیع قدرت در روشهای داخلی در راستای دستیابی به اهداف جمعی فراهم نموده است و در نتیجه منجر به تحقق هدف مهم فرهنگ کاری در یک سازمان تحت کنترل حرفهایها میشود. این الگو توازن کیفیتهای درونی را با تقاضاها و نیازهای خارجی تطابق میدهد. رهبری تیمی به طور مکرر بر ماهیت مشارکتی در رهبری اثربخش سازمانی تأکید دارند. رهبران تیمی احساس مشارکت و مسئولیت گروهی را ایجاد میکنند. آنان با همکاران هم رده و بالاتر به طور مساوی مشارکت مینمایند، به نظرات گوش میدهند و به آنان اهمیت میدهند و در غیر اینصورت علت آن را توضیح میدهند. آنان گروههایی با هدف علمی ایجاد مینمایند، تلاش زیادی میکنند تا دیدگاههای مختلف را با یکدیگر هماهنگ کنند. اطمینان میدهند که حتی جوانترین عضو سازمان در اهداف سازمان نقش دارد و تضمین مینمایند که تمام اعضای سازمان در مسائل دخالت دارند و مورد تشویق قرار میگیرند و در عین حال نسبت به فشارهای بیرونی پاسخگو هستند. برای رسیدن به روشهای کاری جدید تمام راههای میانی را به یکدیگر ارتباط داده و در انجام این کارها قاطع و مصمم هستند.( سیادت و مختاری پور، 1387، ص 197 ) .
هنگامی که به رهبری تیمی به طور خوشبینانهای نگریسته شود، میتواند به عنوان تغییر ضروری و غیر قابل اجتناب برای ساختارهای سازمانها با هدف بهبود بهرهوری و رضایت شغلی اعضای سازمان کارکنان درنظر گرفته شود. کولینز بیان میکند که رهبری تیمی سیستم مثبت و مردم گرایانهای برای سازماندهی سازمانهاست. او در بررسی مبانی اصلی نظریههای سیاسی، اقتصادی و سازمانی به این نتیجه رسید که رهبری تیمی از نظر اخلاقی برای سازمانها بهتر است (Collins, 2000) .گالبریت و لاولر پژوهش در مورد اعمال رهبری تیمی در سازمانها از این ایده حمایت میکند. هرچند درصد کمی از اعضای سازمان مشمول مشارکت در تصمیمگیری، کنترل کیفیت، بازخورد و ارزشیابی اعضای سازمان و کمیتههای مدیریت- نیروی کار میشوند، لیکن آنهایی که از مدل سلسله مراتبی حمایت میکنند، علاقهمند به موضوعات اقتصادی و تمایل به حفظ کنترل برای دستیابی به بهترین پاداشها را دارند. Galbraith,2000) (Lawler&کولینز پیشنهاد میکند که سازمان نیازمند کارآیی اقتصادی همراه با بهرهوری و سودمندی است، ولی نیازها و علایق افراد در سازمان آموزشی نیز اهمیت دارد. با توجه به اصول اخلاقی، رهبری تیمی نه تنها بهتر بلکه غیرقابل اجتناب است.
ساتلر چهار عنصر اصلی را برای رهبری تیمی بر طبق نظریه لاولر توصیف میکند: قدرت، اطلاعات، دانش و پاداش. تمام جنبههای رهبری تیمی برای برنامهای که میخواهد مؤثر باشد، بایستی وجود داشته باشد. هر عنصر، اعضای سازمان را برای فعال شدن و مشارکت در کار توانمند میکند و پاسخگو میسازد، مشابه احساس قدرتی که از تصمیمگیری در محیط رهبری به وجود میآید. اعضای سازمان به اطلاعاتی که احساس اهمیت و میل به مشارکت در سازمان را تقویت کرده، دسترسی پیدا میکنند. دسترسی به دانش نیز برای کارکرد مؤثر در مشارکت و اتخاذ تصمیمات خوب برای سودآوری سازمان، آموزشی ضروری است. لاولر معتقد است که شرایط کاری مثبت به اعضای سازمان امکان تجربهی پاداشهای ذاتی مانند خودارزشی و کمالگرایی را میدهد. این آثار فردی مثبت توأم به حس شایستگی به طور مستقیم با عملکرد بهتر از طریق افزایش بهرهوری و کارآیی رابطه دارد. علاوه بر ایجاد هدفمند بودن که سیستم رهبری تیمی فراهمی میکند، پاداشهای عمومی و اغلب مالی نیز وجود دارد. اگرچه به نظر میرسد که رهبری تیمی بر احساسات مثبت و حضور نیازهای شخصی در کارهای انفرادی تأکید میکند، اما شامل پاداش و حق تقدم دریافت سهم اعضای سازمان نیز میشود و به شناسایی کار خوب یا افزایش پاداشهای مالی بیتوجه نمیباشد(Sattler, 2000).
هنگامی که اطلاعات در مورد رهبری تیمی به طور وسیع قابل دسترس باشد، بیشتر مطالعات بر اثربخشی این روش مدیریت متمرکز است.ساتر نشان داد که مشارکت فزایندهی اعضای سازمان در امور آموزشی تأثیرات مثبت بسیاری برای سازمان دارد. یکی از این مطالعات نشان داد که این موضوع با سطوح بالای بهرهوری یا برونداد بیشتر ارتباط دارد. همچنین رویکرد رهبری تیمی رضایت شغلی را افزایش میدهد. رهبری تیمی بایستی توسط مدیریت عالی و میانی برای مشارکت اعضای سازمان در کارهای روزانه حمایت شود، زیرا مدیران میانی مهمترین رابط برای مشارکت اعضای سازمان هستند و در طول روز بیشترین تعامل را با اعضاء دارند. مهمتریم مسأله این است که چگونه ساختار رهبری تیمی در سازمانها با مدل سلسله مراتبی اجرا و تقویت میشود، زیرا مشارکت اعضای سازمان نمیتواند به آسانی به سیستم مدیریت موجود اضافه شود. لذا بایستی بخشی از تغییر کلی در ساختار سازمان آموزشی باشد( سیادت ، مختاری پور، ، ص199).
<img class="alignnone size-full wp-image-9812" src="http://modarooz.ir/wp-content/uploads/2018/10/141985615752731.jpg" alt="پایان نامه نقش رهبری دانش مدار بر مدیریت دانش” width=”225″ height=”225″ />