همچون شخصیت سیاسی، شخصیت علمی، شخصیت هنری و از این قبیل اما روان شناسی شخصیت به مفهومی متفاوت از آنچه ذکر شد تعریف می شود مثلاً در روان شناسی هر کسی دارای شخصیت است و بنابر این اصطلاحی به نام بی شخصیت در روان شناسی وجود ندارد. پس شخصیت چیست؟
2-34 . تعریف شخصیت
براساس تعریفی تقریباً جامع، شخصیت عبارت است از خصوصیات فرد که حالات و رفتارهای وی را در برمی گیرد. انسانها به طور طبیعی برای درک حالات و رفتارهای دیگران، در برخوردهای اجتماعی کوشش به کار می برند و به عبارت دیگر در یک برخورد ساده سعی در شناخت طرف دارند.
در سازمانها که تعامل افراد اعم از کارمند – کارمند و یا رئیس – کارمند با ارباب رجوع جنبه گسترده و مستمری دارد نیاز به درک و فهمیدن چگونگی و علل رفتار، حالات و شخصیت یکدیگر در موقعیت های مختلف واجد اهمیت ویژه ای می باشد. با توجه به اینکه رفتار سازمانی با حالات و حرکات انسانها ارتباط پیدا می کند که این خود ریشه در شخصیت دارد، بنابر این شناخت شخصیت برای درک رفتار سازمانی حائز اهمیت فراوان است: یکی از معروفترین نظریه پردازان شخصیت به نام”سالوادوره مادی”می گوید: “شخصیت، خصوصیات و گرایش هایی است که مشترکات و تفاوتها در حالات و رفتار روانی مردم (افکار، احساس، عمل) را در جریان زمان تداوم داشته و به سادگی و به عنوان تنها نتیجه فشارهای بیولوژیکی و اجتماعی قابل درک و فهمیدن نمی باشند را تعیین می کند” ( فخیمی ،1383: 30-29)
شخصیت براساس تعریف گوردون آلپورت یک ساختار پویا از سیستم های روانشناختی افراد است که تطبیق منحصر به فرد هر شخص با محیط اطرافش را تعیین می کند از عوامل تعیین کننده شخصیت می توان وراثت، محیط و موقعیت ( شرایط) را نام برد. (رابینز ، امیدواران ، 1384: 122 )
2-35 . عوامل تعیین کننده شخصیت
77
چون شخصیت را مجموعه ویژگیهای جسمی، روانی و رفتاری می توان در افراد در نظرگرفت پس عواملی که به وجود آورنده این ویژگیها، یعنی ویژگیهای جسمی، ساخته وراثت و بخش دیگر آن، زاینده عوامل اجتماعی یا محیط است.
تعیین اینکه کدامیک از این دو عامل نقش مهمتری در ایجاد شخصیت دارند ، کار غیر ممکنی است. اما بدیهی است که شخصیت هر فرد حاصل تعامل و تأثیر متقابل هر دو عامل است . بدین معنی که از یک سو، عوامل محیطی در چهارچوب امکانات و محدودیتهای فیزیولوژیکی و ساختار توارثی تأثیر می کنند و از سوی دیگر، توانائیهای بالقوه، که عمدتاً محصول توارث اند، هنگامی می توانند شکوفا شوند و از قوه به فعل در آیند که محیط مناسبی برای شکوفا شدن داشته باشند. (مقیمی،1383 : 239)
2-35-1 . وراثت
وراثت به عواملی که در زمان بسته شدن نطفه معین هستند اشاره دارد . توانمندی فیزیکی، جذابیت، چهره، جنسیت، مزاج (خلق و خو)، ترکیب و واکنش های ماهیچه ای، سطح انرژی و ریتم های زیستی، خصوصیاتی هستند که کاملاً یا تاحد زیادی از والدین توسط طبیعت زیستی، فیزیکی و روان شناختی فطری آنها تأثیر می پذیرند. رویکرد وراثت بحث می کند که شخصیت افراد نتیجه همان ساختار مولکولی ژن ها موجود در کروموزم هاست. شواهد نشان می دهد که خصلت هایی چون کم رویی، ترس و رنجش بیشتر ناشی از خصوصیات وراثتی است. این یافته ها حاکی از آنست که بعضی از خصلت های شخصیتی از کدهای ژنتیکی ساخته می شوند و روی عواملی مانند قد و رنگ و مو تأثیر می گذارند.
اگر ویژگیهای شخصیتی تماماً توسط وراثت تحمیل شده باشند. پس باید در زمان تولد تثبیت شده باشند و هیچ تجربه ای نتواند آنرا تغییر دهد.اما خصوصیات شخصیتی کاملاً توسط وراثت تحمیل نمی شود.
2-35-2 . محیط
از جمله عواملی که فشارهایی را برروی شخصیت ها اعمال می کنند فرهنگی است که در آن بزرگ می شویم.شرایط اولیه ما هنجارهای خانواده، دوستان و گروههای اجتماعی و سایر تأثیراتی که تجربه می کنیم. محیط پیرامونی که ما در معرض آن هستیم، نقشی اساسی در شکل دادن به شخصیتها ایفا می کند. فرهنگ، هنجارها، نگرش ها، ارزشهایی را به وجود می آورد که از یک نسل به نسل دیگر منتقل می شود و موجب ایجاد و سازگاری در طول زمان می گردد. یک ایدئولوژی که شدیداً در فرهنگی تأثیر می گذارد، ممکن است در فرهنگی دیگر تأثیری کم و جزیی داشته باشد. با نگاهی دقیق می توان فهمید که وراثت عوامل یا حدود خارجی را تعیین می کند، اما پتانسیل کامل افراد به وسیله چگونگی هماهنگی با خواسته ها و احتیاجات محیطی است که تعیین می شود .
78
2-35-3 . موقعیت ( شرایط )
سومین عامل که اثرات وراثت و محیط روی شخصیت را تحت تأثیر قرار می دهد موقعیت است. شخصیت یک فرد با اینکه کاملاً ثابت و پایدار است ، اما در موقعیت های مختلف تغییرمی کند . تقاضاهای متنوع از موقعیت های مختلف وجوه گوناگون از شخصیت یک فرد را طلب می کند پس نباید به الگوهای شخصیت به تنهایی نگاه کنیم. بنابراین موقعیتها بر شخصیت افراد تأثیر می گذارد و موقعیت های خاص بیشتر از دیگر موقعیتها بر شخصیت تأثیر می گذارد .
علیرغم اینکه می توان نتیجه گیری کلی در مورد شخصیت داشت، تفاوت های فردی تأکید بیشتری دارد که در اصل الگوهای کلی تر و عمومی تر را جستجو می کند. در شکل زیر تعدادی از عوامل اصلی شکل دهنده شخصیت نشان داده شده است . ( همان: 124-122)
عوامل فرهنگی
عوامل ارثی
عوامل طبقه اجتماعی و عضویت در دیگر گروها
روابط خانوادگی

یکی دیگر از مطالب سایت :
نظریه های مطرح در زمینه ی حاکمیت شرکتی، ساختار مالکیت

( شکل 2-3 ) – برخی عوامل اثر گذار بر شخصیت