سیاست تقسیم سود یک شرکت و تغییر این سیاست می تواند شامل اطلاعاتی باشد که به آن محتوای اطلاعاتی سود سهام گویند. ادامه سیاست تقسیم سود باثبات، افزایش یا کاهش در روند آن، اطلاعاتی درباره انتظارات مدیران شرکت در مورد آینده شرکت در اختیار سرمایه گذاران قرار می دهد. سهامداران نسبت به 3 حالتی که ممکن است اتفاق بیافتد، اطلاعاتی را از انتظارات مدیران درباره آینده شرکت کسب می کنند. (فرزین و همکاران 1389)
2-3-7-1حالت اول:
ادامه تقسیم سود به صورت فعلی: در این حالت سرمایه گذار نسبت به ادامه روند درآمدی شرکت اطمینان دارد و یا حداقل عدم اطمینان وی کاهش می یابد. حتی اگر درآمدهای شرکت کاهش یابد، ولی سیاست با ثبات تقسیم سود ادامه پیدا کند، سرمایه گذار وضعیت مزبور را بدین صورت تفسیر می کند که انتظارات مدیران شرکت نسبت به آینده شرکت بهتر از آن است که وضع موجود نشان می دهد و در نتیجه اطمینان بیش تری نسبت به سهام این شرکت در مقایسه با سهام شرکتی که همزمان با کاهش درآمد، سود تقسیمی خود را نیز کاهش می دهد، خواهد داشت.
2-3-7-2 حالت دوم:
افزایش مقطعی سود تقسیمی و استمرار ثبات این حالت از نظر سرمایه گذار نشان دهنده بهبود وضعیت سودآوری شرکت است و اطمینان می یابد که علاوه بر بهبود وضعیت سودآوری جاری شرکت، مدیران نسبت به ادامه و یا تثبیت این سودآوری اطمینان دارند. به همین دلیل ممکن است عکس العمل بازار به این شرکت مثبت بوده و قیمت سهام شرکت افزایش یابد.
2-3-7-3 حالت سوم:
کاهش در سود تقسیمی: محققان معتقدند که مدیران شرکت هایی با سیاست تقسیم سود باثبات، به خاطر عکس العمل شدیدتر قیمت ها نسبت به کاهش سود تقسیمی، انعطاف کم تری در این مورد نشان می دهند. بنابراین زمانی که شرکت ها سود تقسیمی خود را کاهش می دهند، در عمل به سهامدار اعلام می کنند که درآمدهای شرکت کاهش یافته است. بنابراین، سهامدار کاهش در سود تقسیمی را نشانه ای بر وجود مشکلات جدی در شرکت تفسیر می کند. چون مدیران شرکت نمی توانند برای همیشه بازار را گمراه کنند و با وجود کاهش در درآمدها به طور مستمر به سیاست تقسیم سود با ثبات ادامه دهند.
2-4 رابطه سطح رقابت با سیاست تقسیم سود:
در ساختار انحصار چند جانبه ی بازار محصول و در موقعیت مطلوب سودآوری شرکت ها به منظور از بین بردن انحصار و همچنین افزایش سودآوری خود استراتژی حداکثر سازی تولید را پیاده کرده و بدین منظور بدهی های خود را افزایش می دهند (برندر و لویس٬ 1986 ). این نظریه در موقعیت های نامساعد اقتصادی نیز کاربرد دارد که باعث می شود شرکت ها تولید خود را متوقف کرده و سودآوری خود را کاهش دهند (پاندی٬ 2004). لذا می توان دید که شرکتهایی که در رقابت شدید قرار دارند میزان پرداخت سود خود را کاهش می دهند تا از این طریق تامین مالی کرده باشند که هزینه کمتری دارد. ساختار رقابت محصول جایگزینی برای مکانیزمهای حاکمیت شرکتی به شمار می رود و استراتژی های مالی شرکت را مانند سیاست تقسیم سود تحت تاثیر قرار می دهد. (کااو و همکاران،2013). گومز (2000) بیان می کند تقسیم سود سهامداران بیرونی و سهامداران اقلیت را ایمن می کند که اختیارات قانونی نیز بر آن تاثیر گذار می باشد. هارت (1983) بیان می کند که رقابت در بازار باعث کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیریت و سهامداران می شود بدین معنی که سهامداران با توجه به عملکرد شرکت و رقابت آن می توانند عملکرد شرکت را ارزیابی نمایند (کااو و همکاران،2013) به همین دلیل و با توجه به تحقیقات پیشین انتظار می‌رود که رقابت در بازار باعث تاثیر در سیاست های تقسیم سود شرکت شود که در مواقعی می تواند مثبت و یا منفی نیز باشد. رقابتی بودن بازار محصول بدین معناست که شرکتهای مختلف در تولید و فروش کالا رقابت تنگاتنگی دارند و کالاهای آنها نسبت به دیگری برتری چندانی ندارد، چرا که اگر غیراز این باشد، بازار به سمت انحصار یا انحصار چندجانبه تمایل پیدا خواهد کرد. از طرفی برخی محققان معتقدند که افزایش بدهی باعث سرمایه گذاری ناکارا می شود، یعنی تامین مالی داخلی، یعنی از سهام داران، ارزان تر از استقراض خارجی با عنایت به عدم تقارن اطلاعاتی خواهد بود. زیرا بدهی بیشتر سبب هزینه بر بودن خروجی برای شرکتهای اهرمی خواهد شد. در بازارهای رقابتی، شرکتهای رقیب با اهرم کمتر منجر به تشدید رقابت از منظر خروجی یا کاهش قیمت خواهند شد. در صورتی که شرکتهای اهرمی بخواهند برای ادامه رقابت به استقراض روی آورند، ممکن است با پریشانی مالی یا ورشکستگی مواجه شوند.
از طرفی نیز بر اساس تئوری نمایندگی پرداخت سود سهام ممکن است به کاهش هزینه های نمایندگی و تضاد منافع کمک کند، زیرا سود سهام نقدی: 1- مدیریت را مجبور به ایجاد وجوه نقد کافی برای پرداخت سود سهام می کند.2- مدیریت را وادار می سازد تا برای تامین مالی پروژه های خود، به بازار سرمایه مراجعه کند و طبعا” اطلاعات بیش تری را در اختیار بازار قرار دهد. 3- باعث کاهش جریان وجه نقد مازاد و هدر رفتن آن می شود (لاپورتا و سایرین،2000) اما در زمانی که شرکتها در رقابت شدید قرار دارند برعکس این کار انتظار می رود که با پرداخت کمتر وجوه نقد خود را در تولید به کار برند.
از دیدگاه دیگر بر اساس تئوری علامت دهی سود سهام برای بازار، حاوی اطلاعاتی جدید است و مدیران می توانند از سودسهام برای علامت دادن و رساندن اخبار خوب به سهام داران، استفاده کنند. به عبارت دیگر، سود سهام دارای محتوای اطلاعاتی است و اطلاعات مهم مالی را مخا
بره می کند. مطابق مفهوم، شرکت ها زمانی که انتظار افزایش را در سودهای آتی داشته باشند، سود سهام نقدی خود را افزایش می‌دهند. بنابر این، افزایش سود سهام نقدی حامل پیامی مبنی بر انتظار بهبود عملکرد شرکت است (اهرونی و سواری، 1990) در این صورت هم شرکتهایی که در رقابت قرار دارند برعکس این رویکرد را اعمال می‌کنند.
2-5 پیشینه تحقیق:
2-5-1 پژوهشهای خارجی:
2-5-1-1 رقابت بازار محصول:
شارما (2010 ) رابطه ای بین بازده سهام و سه بعد رقابت بازار محصول را در دوره زمانی 1973 تا 2006 را بررسی کرد. نتایج وی بیانگر این بود که پس از در نظر گرفتن عوامل بازار، اندازه، ارزش دفتری به ارزش بازار ، شرکت های موجود در صنایع متمرکزتر بازده کمتری بدست می آورند. افزون بر این، آن ها دریافتند که شرکت هایی که جانشین پذیری محصول هایشان زیاد است در مقایسه با شرکت هایی که جانشین پذیری محصولا هایشان کم است، بازده تعدیل شده از بابت ریسک بیشتری کسب می کنند. شرکت های موجود در صنایعی که اندازه بازار نسبتا” بزرگی دارند در مقایسه با شرکت های موجود در صنایعی که اندازه بازار نسبتا” کوچکی دارند، بازده تعدیل شده از بابت ریسک بیشتری کسب می کنند. همچنین، شواهد ضعیفی در مورد اینکه در دوران رکود، صنایع رقابتی تر دارای ریسک بیشتری هستند و بازده غیر عادی بیشتری را در مقایسه با دوران رونق بدست می آورند یافت شد.
کال و لوون (2010) در تحقیقی به بررسی رابطه بین قدرت بازار محصول و نقدشوندگی سهام پرداختند. ایشان در تحقیق خود از متغییرهای هرفیندال- هریشمنن و متغییر لرنر و متغییر لرنر تعدیل شده جهت اندازه گیری قدرت بازار محصول پرداختند. نتایج تحقیق نشان داد که قدرت بازار محصول با کاهش تنوع جریانات نقدی و بازده سهام باعث افزایش نقدینگی سهام می شود.
چانگ (2011) در تحقیقی به بررسی رابطه بین ساختار رقابت محصول و سرمایه گذاری شرکت و تامین مالی در این گونه شرکتها پرداختند. نتایج تحقیقات ایشان نشان داد که رقابت محصول در بازار هردو عامل سرمایه گذاری و تامین مالی را تحت تاثیر قرار می دهد. ایشان بیان داشتند که رقابت شدید در بازار باعث افزایش وجه نقد دریافتی و تامین مالی خارجی می شود.
گانی و همکاران(2011) به بررسی رابطه بین رقابت در بازار محصول و شیوه های تامین مالی شرکتهای بورسی در چین پرداختند یافته های ایشان نشان داد که رابطه بین رقابت و شیوه های تامین مالی، غیرخطی ( سهمی شکل یا مکعبی) بوده و به سه عامل نوع صنعت، اندازه شرکت و موقعیت های رشد شرکت بستگی دارد.
دالیوال و همکاران(2013) در تحقیقی به بررسی رابطه بین رقابت محصول و محافظه کاری شرطی پرداختند. یافته های ایشان نشان داد که بین رقابت محصول و محافظه کاری شرطی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین یافته های ایشان نشان داد که واحدهای تجاری در پی مقررات زدایی اقدام به افزایش محافظه کاری شرطی می کنند.
2-5-1-2 سیاست تقسیم سود :