2- در این دوره به دلیل این که در مجامع علمی،آراء شیعه در کنار آراء اهل سنت قرار میگرفت و چه بسا جلسات بحث و مناظره بین دانشمندان این دو فرقه تشکیل میشد فقهای شیعه برای پاسخ به این نیاز به تدوین کتابهایی در فقه مقارن دست زدند، یعنی آراء فقهی شیعه و اهل سنت را در کنار هم قرار دادند و با استدلالی مناسب با منطق اهل سنت در مقام اثبات نظر شیعه برآمدند. مسائل الخلاف، تألیف شیخ طوسی در واقع در همین زمینه تألیف شده است و در دورۀ قبل کتابهای الاعلام فیما أتفقت علیه الامامیه من الاحکام مما اتفقت العامه علی خلافهم تألیف شیخ مفید و الانتصار و مسائل الخلاف هر دو، تألیف سید مرتضی در همین زمینه نگاشته شدهاند.
3-در این دوره و چه بسا فی الجمله از دورۀ قبل، شیعه نیز مانند اهل سنت تمسک به اجماع را پذیرفت، نهایت نه به این جهت که اجماع خود موضوع حجیت است بلکه به جهت اینکه در هر مورد که اجماع قائم شود می‌توان از اجماع به نحوی موافقت قول امام علیه السلام را با آراء مجمعین و یا وجود نص معتبر استنباط کرد.
4- در این دوره دانشمندان بزرگی در بین شیعه به پا خاستند و کتابهای مهمی‌را تألیف کردند که تا سالیان متمادی اثر آنها در محافل علمی‌محسوس و مشهود بوده و پیوسته محور بحث و تحقیق و تدریس بوده است، بلکه حتی در زمان حاضر هم کتابهای مرحوم شیخ طوسی در رشته های مختلف، از قبیل فقه، اصول و تفسیر همان منزلت و اعتبار خود را حفظ کرده است. علاوه بر شیخ طوسی دانشمندان دیگری نیز در حدود این دوره شهرت یافتند که اینک تعدادی از آنان به طور اجمال معرفی می‌گردند.
2-2-4-2- فقهای دورۀ چهارم
در اینجا به دلیل مقام شامخ شیخ طوسی، فقهای معاصر ایشان را در ذیل استادان و شاگردان این فقیه بزرگ معرفی می‌کنیم.
شیخ طوسی: ابوجعفر، محمد بن الحسن بن علی بن الحسن الطوسی(460 ه.ق) از بزرگان فقهای شیعه در قرن پنجم بوده است. وی بعد از وفات سید مرتضی زعامت مذهب جعفری را بر عهده گرفت و با تربیت هزاران شاگرد و تألیف دهها اثر ماندگار علمی، خدمتی بزرگ به عالم اسلام ، بویژه مذهب شیعه امامیه، به انجام رساند که تا کنون تأثیر این کار عظیم مشهود است.
شیخ طوسی مؤسس طریقۀ اجتهاد مطلق است و در علوم نقلی به شیخ مطلق و شیخ الطائفه و شیخ الامامیه معروف است.
در عظمت شیخ همین بس که مهمترین منابع علوم نقلی مذهب جعفری از تألیفات و تصنیفات وی است.
شاگردان شیخ طوسی
شیخ طوسی حدود یک چهارم قرن (436–460 ه.ق) زعامت مطلق امامیه و حوزۀ علمیۀ بزرگ شیعه را بر عهده داشت و شاگردان زیادی در پای درس ایشان حاضر میشدند. بنابر نقل منابع حدود سیصد نفر شاگرد از مذاهب مختلف اسلامی‌از دروس استاد بهره می‌بردند که در این مختصر ذکر نام همۀ آنها میسر نیست؛ لذا به معرفی بعضی از آنها اکتفا می‌شود:
نسفی: آدم بن یونس بن ابی المهاجر نسفی از شاگردان شیخ طوسی است که همه تألیفات خود را در محضر استاد قرائت کرده است.
خزاعی: احمد بن حسین بن احمد نیشابوری(480 ه.ق) ، مکنی به ابوبکر، از سید رضی و سید مرتضی و شیخ طوسی نقل روایت می‌کرده و جزء شاگردان ایشان بوده است.
ابن بابویه: اسحاق بن محمد بن حسن بن حسین بن بابویه قمی، مکنی به ابوطالب همۀ تصانیف خود را در حضور شیخ طوسی قرائت کرده است.
حلبی: تقی بن نجم حلبی(447 ه.ق)، مکنی به ابوالصلاح از مشاهیر شاگردان سید مرتضی و نمایندۀ وی در حلب بود. وی علاوه بر سید مرتضی از محضر شیخ طوسی نیز استفاده علمی‌کرده است.
-فتوای خاص ابوالصلاح
اگر بالغی بچه ای را بکشد، فقها معتقدند که شخص بالغ در مقابل صبی قصاص می‌شود و آنها به عموم آیۀ شریفۀ «االنفس بالنفس» تمسک می‌جویند ولی ابوالصلاح معتقد است که نباید قصاص شود و دیه را پرداخت کند؛ مثل مجنونی که توسط عاقل کشته شود، چون هر دو در نقصان عقل شریک هستند، پس قصاص نمی‌شود، ولی فقها این فتواهای او را قیاس دانسته و مدعی شده اند که مجنون با دلیل خاص از اطلاق آیه خارج شده، ولی بچه باقی است.
طوسی: حسن بن محمد بن حسن طوسی (511 ه.ق)، مکنی به ابوعلی و ملقب به مفید ثانی از شاگردان پدرش بود و همه تألیفاتش را در محضر ایشان قرائت کرده است و از ایشان استماع حدیث کرده و به دریافت اجازه نایل آمده است.
سلّار دیلمی(م448ه.ق):شیخ ابویعلی حمزه بن عبدالمطلب، ملقب به سلّار دیلمی‌از اعاظم متقدمین شیعه و از فقهای بزرگ طایفۀ امامیه است.وی از شاگردان بزرگ شیخ مفید و سید مرتضی است. در هر مسألۀ فقهی که مخالف و موافق بود، نام او به چشم می‌خورد. کلمۀ سلّار معرب«سالار» است.
-فتواهای خاص سلّار