محققان نوآوری به اهمیت نوآوری سازمانی برای عملکرد اشاره کرده اند، البته تا کنون مطالعات تجربی کافی برای شرح کامل این رابطه انجام نشده است (دامن پور و آراویند، چاپ 28- 29). اگرچه که ادبیات این مسئله تفاوتهایی را نشان می دهد، بیشتر مطالعات از اثر سودمند نوآوری سازمانی روی عملکرد شرکت حمایت می کنند. برای مثال، مازانتی و همکاران (2006) از یک تحلیل کمی برای تشریح همبستگی معنی دار و مثبت بین عملکرد شرکت و نوآوری سازمانی استفاده کردند، و نتیجه گرفتند که شرکتهایی که عملکرد بهتر دارند، به طور گسترده تری در تغییرات سازمانی مشارکت دارند. بسیاری از مطالعات نشان می دهند که فعالیت­های بخصوصی از نوآوری سازمانی از قبیل سیستم­های مدیریت کیفیت (اوسترمن، 1994؛ پردورمو- اورتیز و همکاران، 2009؛ پراجوگو و سوهاۀ 2006) و روش های مدیریتی با عملکرد بالا (کارولی و ون رین، 2001؛ گرینان، 2003؛ اوسترمن، 1994)، اثر مثبتی روی عملکرد شرکت دارند. مطالعات متعددی روی رابطه بین نوآوری تکنولوژیکی و عملکرد شرکت تمرکز کرده است (دامن پور و ایوان، 1984؛ دامن پور و همکاران، 1989؛ اورتگا، 2009). بیشتر مطالعات تجربی تحلیل کرده اند که چگونه عملکرد نوآوری تکنولوژیکی –نوآوری بعنوان برون داد- یا فعالیت­های تکنولوژیکی برای نوآوری- نوآوری بعنوان درون داد- بر عملکرد شرکت تاثیر می­گذارد (جیمنز جیمنز و سانز وال، 2011؛ مارتینز- سانچز، ولا- جیمنز، پیرز- پیرز، و د- لوییس- کارنیکر، 2009). یک گروه کوچکتر از مطالعات بر مبنای دیدگاه منبع محور روی تحلیل قابلیت نوآوری- نوآوری بعنوان قابلیت سازمانی- و اثرش روی عملکرد شرکت تمرکز کرده­اند (کالانتون و همکاران، 2002؛ گارسیا- مورالیس، ماتیاس- رچه، و هورتادو- تورس، 2008؛ اورتگا، 2009؛ سای، 2004؛ یانگ و همکاران، 2009). هدف نوآوری محصول پاسخ به تقاضای مشتری برای محصولات جدید یا تمایلات مدیران برای در دست گرفتن بازارهای جدید می باشد (دامن پور، 2010). نوآوری محصول، به طور طبیعی سازمان را برای متمایز کردن محصولاتش (پیتر، 1985) و تغییراتی که سازمان ترجیح می دهد با دنیای بیرون داشته باشد توانا می­کند (بسانت، لامینگ، نوک، و فیلیپ، 2005). بهمین شکل، از دیدگاه منبع محور، قابلیت نوآوری محصول می تواند بعنوان لزومی برای ایجاد مزیت رقابتی و حفظ پایداری آن (بارنی، رایت، و کچن، 2001؛ پراهالاد و هامل، 1990) به خاطر دشواری ذاتی تقلید از چنین محصولاتی بحساب بیاید (گونزالز- آلوارز و نیتو- آنتولین، 2005)، و بنابراین، یک اثر مثبت روی عملکرد شرکت داشته باشد. با وجود این، اثر قابلیت نوآوری فرایند روی عملکرد شرکت بوسیله دخالت ایجاد قابلیت نوآوری محصول انجام می­شود. نوآوری فرایند برای کاهش هزینه عملیاتی یا برای کاهش زمان انجام کار دنبال می شود (دامن پور، 2010)، که تغییراتی در روشی که سازمان محصولات را تولید می­کند و انتقال می دهد ایجاد می کند (بسانت و همکاران، 2005). بنابراین، نوآوری فرایند یک تمرکز داخلی برای ایجاد کارایی دارد (مارتینز- روس،2000)، که کار شرکت­ها را برای دنبال کردن استراتژی­های رهبری هزینه تسهیل می کند (پورتر، 1985). بنابراین، برای اثر گذاری بر عملکرد شرکت، این قابلیت ها باید توسعه قابلیت نوآوری محصول را حمایت کنند. به این روش، یک توسعه سازگار از قابلیت نوآوری محصول و فرایند بدست می آید، که منتج به بهبود در عملکرد شرکت می شود. مطالعات قبلی تشریح کرده بودند که اثر اضافی انواع نوآوری از عملکرد شرکت حمایت می کند (دامن پور و همکارانف 2009). از دیدگاه منبع محور، همبستگی های هم افزایی بین هر دو نوع قابلیت نوآوری وجود دارد که به شرکت اجازه می دهد که مزیت رقابتی را منجر به بهبود در عملکرد شرکت می شود بدست بیاورد. هامل و پراهالد (1989) در مورد نوآوری استراتژیک چنین می نویسد«توانا ساختن یک شرکت برای ایجاد فضای صنعتی جدید و تسهیل خلق بازارهای جدید».
لینک جزییات بیشتر و دانلود این پایان نامه:
بررسی تاثیر نوآوری سازمانی وقابلیت های تکنولوژیکی بر عملکرد شرکت ( مطالعه موردی شرکت های مواد غذایی استان گیلان)