در پژوهش حاضر بنابر برخی از پژوهش های انجام شده سود بعنوان ستاده و تعداد شاغلین بعنوان نهاده در نظر گرفته شده است
بوگوتنف و نیلسن(2002)در پژوهش خود تحت عنوان ارزیابی مقایسه ای از طریق اینترنت، سرمایه و نیروی کار را بعنوان ورودی و سود را بعنوان خروجی در نظر گرفته است.
همچنین شفیعی و همکاران (2013) در پژوهش خود با عنوان ارزیابی عملکرد بانک با استفاده از DEA پویا: رویکرد اندازه گیری مبتنی بر اسلک ها،سود خالص را بعنوان خروجی و زیان وام را بعنوان ورودی در نظر گرفته اند.
بهره وری نیروی کار =
3-9- فرضیات پژوهش
ارزش منابع انسانی با بازده سهام رابطه دارد.
سرانه ارزش منابع انسانی موجود با بازده سهام رابطه دارد.
نرخ رشد ارزش منابع انسانی با بازده سهام رابطه دارد.
ارزش منابع انسانی با بهره وری رابطه دارد.
سرانه ارزش منابع انسانی با بهره وری رابطه دارد.
بهره وری با بازده سهام رابطه دارد.
3-10- تجزیه و تحلیل دادهها
برای تجزیه و تحلیل دادههای تحقیق و آزمون فرضیات تحقیق از روشهای آماری به دو شکل توصیفی و استنباطی استفاده شده است که در ابتدا با استفاده از آمار توصیفی به تبیین و توصیف ویژگیهای جمعیت شناختی دادهها پرداخته میشود و سپس برای برآورد پارامترها و بررسی آزمون فرضیات تحقیق از روش دادههای ترکیبی استفاده میشود. همچنین از نرم افزارهای EViews برای آزمون فرضیات و استخراج مدل رگرسیون استفاده شد.
3-10-1- بررسی ساختار دادههای ترکیبی و انواع مدلهای آن
در این تحقیق، با توجه به نوع دادهها و روشهای تجزیه و تحلیل آماری موجود، از روش دادههای ترکیبی برای برآورد پارامترهای الگو و بررسی آزمون فرضیه ها استفاده شده است. زیرا، ارزش کمی متغیرهای مستقل و وابسته از یک سو، مربوط به صنایع و شرکتهای مختلف بوده و از سوی دیگر، دورهی زمانی 1392-1388 را در بر میگیرد. در چنین حالتی برای حصول نتایج منطقی، از روش دادههای ترکیبی استفاده میشود. در تحقیقات، در استفاده از روشهای سری زمانی و روش برش مقطعی، متغیرها و ارتباط آنها به ترتیب در میان مقاطع(کشور، شرکت یا افراد) و یا در طول زمان بررسی میشود. اما در مدلهای دادههای ترکیبی یا تابلویی، ارزش متغیرها هم در مقاطع جامعهی آماری و هم در طول زمان اندازهگیری میشود (اشرفزاده و مهرگان، 1387).
اگر ویژگیهای دادههای مقطعی برای دو سال یا بیشتر مورد بررسی قرار گیرد، ساختار شکل گرفته مشاهدات، مجموعهی دادههای ترکیبی یا طولی نامیده میشود (نمازی و کرمانی، 1387).
روش دادههای ترکیبی که به روش دادههای مقطعی – سری زمانی نیز معروف است، به شکلهای مختلف انجام شده و مدلهای متنوعی دارد که با توجه به شرایط تحقیق از یکی از آنها استفاده میشود.
استفاده از روش دادههای ترکیبی، روش پرطرفداری در بین محققان علوم رفتاری است. زیرا، در این روش به آمار و اطلاعات زیادی نیاز نیست. در عین حال به سوالات زیادی به درستی پاسخ میدهد (گجراتی، 1382). از دیگر مزیتهای این روش این است که با استفاده از آن پویایی متغیرها در طول زمان قابل برآورد است. در حالی که مطالعات مقطعی به دلیل لحاظ نکردن زمان در برآوردها، این موضوع میسر نیست (زراءنژاد و انواری، 1384).
یکی از مهمترین مشکلات بررسیهای تجربی در تورش ناشی از متغیرهای حذف شده یا تخمین زده نشده در برآوردها است. به این دلیل تحلیل هایی که براساس این قبیل مشاهدات صورت میگیرد، اغلب با واقعیات منطبق نیست. بر این اساس، با استفاده از مدل دادههای ترکیبی میتوان به تخمینهای کارا دست یافت. شکل کلی مدل دادههای ترکیبی که به مدل اجزاء خطا معروف است، به صورت زیر است (دو قارتی، 2004ص3)
در رابطه فوق Y نشان دهنده متغیر وابسته،‌ X متغیرهای توضیحی مشاهده شده و Z نشان دهنده متغیرهای توضیحی غیرقابل مشاهده اثر گذار بر متغیر وابسته برای هر مقطع است که برای توضیح بهتر مدل دادههای ترکیبی، این دسته از متغیرها از مقادیر اجزاء خطا جدا شده است. نماد i نشان دهنده مقطعها یا واحدهای مشاهده شده، t نشان دهنده دوره زمانی،‌ p و j به ترتیب نشاندهنده تعداد متغیرهای مشاهده شده و مشاهده نشده در مدل است. متغیر نشانگر خطای برآورد دادههای ترکیبی است که تمام شرایط مربوط به جملات خطا تحت فرضیات گوس مارکف را داراست. جمله روند نشان دهنده تغییرات جمله ثابت در طول زمان است. این مدل به مدل دادههای ترکیبی دو طرفه معروف است. به عبارتی دیگر، اگر جمله ثابت با روند تغییر کند، روش دادههای ترکیبی دو طرفه است و اگر جمله روند در مدل نباشد، این مدل به مدل تجزیه و تحلیل دادههای ترکیبی یک طرفه معروف است. همچنین، در صورت ثابت بودن تغییرات در طول زمان، میتوان به جای جمله روند متفاوت برای هر مقطع از متغیرهای مجازی استفاده کرد. به این مدل، مدل حداقل مربعات متغیرهای مجازی گفته میشود.
از آنجا که مقادیر متغیرهای (z) قابل اندازهگیری نیستند، میتوان مجموعه همه آنها را به صورت یک متغیر نشان داد که در این صورت معادله بالا را میتوان به صورت زیر بازنویسی کرد: