مناسب بودن حجم آن
از نظر منمودار بودن کد گذاری
بالاترین سطح از لحاظ منمودار بودن کد گذاری
متوسط
بالا
نمودار 2-2- مفهوم سازی سرمایه فکری از سوی بونتیس (همان منبع،ص26)
همچنین” بونتیس” به وجود یکسری روابط متقابل میان اجزاء سرمایه‌های فکری معتقد است به اینصورت که حتی اگر یک سازمان دارای سرمایه انسانی مناسب باشد ولی دارای یک سرمایه ساختاری مناسب نباشد نمی‌تواند از دانش قرار گرفته شده در افراد خود استفاده کند و بالتبع هم نمی‌تواند به سرمایه مشتری خود، پاسخ مثبتی دهد (همان منبع،ص26).
2-3-4- بروکینگ (1997)
“بروکینگ” در طبقه بندی خود به دارایی‌های انسان محور و دارایی‌های زیر ساختاری و مالکیت معنوی و دارایی‌های بازار اشاره کرده است. منظور از دارایی های انسان محور، مهارت ها، تونایی ها، تخصص، توانایی های حل منمودار و سبک های رهبری است و منظور از دارایی های زیر ساختاری، همه ی تکنولوژی ها، فرایندها و متدولوژی‌ها است که یک سازمان را قادر می سازد و منظور از مالکیت معنوی، حق امتیاز و علایم یا مارک های تجاری و دانش فنی است و منظور از دارایی های بازار، مشتریان، وفاداری مشتریان و کانال های توزیع است (همان منبع، ص25).
2-3-5- سویبی (1997)
“سویبی” طبقه بندی خود را بصورت ساختار داخلی، ساختار خارجی و شایستگی کارکنان ارائه کرده است. این طیقه بندی ایشان بنام ناظر دارایی نامشهود معروف است. منظور از شایستگی کارکنان همان سرمایه انسانی مطرح شده در طبقه بندی های قبلی است و منظور از ساختار داخلی، سرمایه ساختاری یا سازمانی و منظور از ساختار خارجی، سرمایه مشتری یا ارتباطی است البته باید توجه داشت که سویبی چهار حوزه کلیدی را در سه جزء خود قرار داده که عبارتند از رشد، کارایی، پایداری و بازسازی. براساس این چارچوب یکسری شاخص هایی استخراج کردند. نمودار این طبقه بندی به صورت زیر است.
نمودار 2-3- طبقه بندی سویبی از طریق چارچوب ناظر دارایی نامشهود (منبع: بونتیس، 2000،ص28 )
منظور از شایستگی فردی کارکنان، توانایی و ظرفیت آنها برای عمل کردن در موقعیت ها و شرایط مختلف است و منظور از ساختار داخلی هم شامل فرهنگ رسمی داخل سازمان و نیز شامل حق امتیازها، مفاهیم، مدل ها، پایگاه داده ها و سیستم های داخلی است و ساختار خارجی شامل روابط سازمان با مشتریان ، عرضه کنندگان شهرت و مارک های تجاری است.
به عقیده “سویبی” شایستگی فردی کارکنان (سرمایه انسانی) برای یک سازمان حیاتی است بخاطر اینکه بدون وجود آن، سازمان قادر به فعالیت نیست و این شایستگی شامل مهارت ها، آموزش، تجربیات و غیره اس ت(همان منبع،ص69).
2-3-6- استوارت (1997)
“استوارت طبقه بندی خود را بصورت سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری، سرمایه مشتری ارائه کرد در این طبقه بندی سرمایه انسانی در واقع کارکنان یک سازمان است که مهمترین دارایی یک سازمان است و منظور از سرمایه ساختاری، دانش قرار گرفته شده در فناوری اطلاعات و همه ی حق امتیازها و طرح و مارک های تجاری است و منظور از سرمایه مشتری، اطلاعات مربوط به بازار است که برای جذب و حفظ مشتریان بکار گرفته می شود. این طبقه بندی تاحدودی به طبقه بندی اولیه “بونتیس” مشابه است (همان منبع،ص68).
2-3-7- یوستک و همکارانش
“یوستک” و همکارانش، سرمایه فکری را به دو قسمت شامل کالاهای نامشهود و شایستگی های نامشهود تقسیم می کنند که کالاهای نامشهود ، دارایی هایی هستند که می توان آنها را خرید و فروش کرده و به نحو مناسب از آنها حفاظت و ذخیره کرد مانند کپی رایت ها، علایم تجاری، طراحی ها، دانش فنی ، رازهای تجاری و فرانشیــزها. همچنین ایشان و همکارانش معتقد هستند که این کالاهای نامشهود را می‌توان به نمودار عینی‌تری ارزش‌گذاری کرد اما شایستگی‌های نامشهود به عوامل متمایز و مشخصی از مزیت رقابتی اطلاق می شود که یک شرکت را از سایر رقبا متمایز می کند که شامل شایستگی های نوآوری، شایستگی های ساختاری، شایستگی های بازاری و منابع انسانی است. (چن گو ،2005، ص 388).
2-3-8- پتی ( 2000)